در واپسین روزهای عمر رژیم پهلوی، فرماندهان ارتش رژیم، بیش از پیش به آمریکا وابسته شدند؛ به گونهای که با ورود ژنرال هایزر آمریکایی به ایران، وی رسماً زمام امور ارتش را در دست گرفت و فرماندهان ارتش خود را به اطاعت از او ملزم میدانستند. چنانکه قرهباغی و ربیعی به او اعلام کردند: «شاه به ما گفته است... از شما اطاعت کنیم.» بنابراین هایزر با توجه به فرمانبرداری سران ارتش پهلوی، در تلاشی ناکام کوشید تا انقلاب ملت ایران را متوقف کند. ژنرال هایزر در مدت اقامت خود در ایران، طی جلسات متعددی که با سران ارتش رژیم پهلوی برقرار کرده بود، سعی در مدیریت اوضاع ارتش داشت تا بتواند انقلاب را متوقف کند. یکی از طرحهای هایزر برای مدیریت اوضاع، ترغیب نظامیان به انجام رزمایش برای نمایش قدرت و همچنین برپایی تظاهرات در حمایت از دولت بختیار بود. هایزر در کتاب خاطراتش میگوید: «به سران ارتش اطمینان دادم که اگر حداکثر حمایت خود را از دولت غیرنظامی بهعمل آورند، میتوانند حتی زمانی که کودتای نظامی اجتنابناپذیر باشد، روی حمایت آمریکا حساب باز کنند... بهطور جدی پیشنهاد کردم در جلسه شورای امنیت از نخستوزیر بخواهند یک راهپیمایی به طرفداری از دولت برگزار شود. ظاهراً از ترس شکست اکراه داشتند... بالاخره قبول کردند که موضوع را در شورای امنیت به بحث بگذارند.» اقدامات و فعالیتهای هایزر و بینتیجه بودن آن، سرانجام وی را به سمت هدف اساسی مأموریتش، یعنی کودتا کشاند. هایزر در کتاب خاطرات خود با اشاره به هدفش از انجام کودتا، میگوید: «فرماندهان ارتش... باید درک کنند که اگر لازم میشد کودتای نظامی باید صورت میگرفت.» هایزر درباره تصمیم نهایی خود برای انجام کودتا در جلسه ۱۴ بهمن خود با سران ارتش میگوید: «همه تدابیر را کنار گذاشتم و گفتم باید ابتکار عمل را به دست گیرند. صراحتاً گفتم تا به حال هم اگر کاری انجام شده با تذکر و فشار مستمر من بوده است. همه با نگاهی فروافتاده و جدی به من چشم دوخته بودند، اما هیچ کدامشان با حرف من مخالفتی نشان ندادند. سکوت مطلقی حاکم شد. اجازه دادم مدتی با هم تشکیل جلسه دهند؛ همه خیلی جدی نگاه میکردند... ژنرال ربیعی که سالها مرا برادر خطاب کرده بود، گفت: برادر، اگر این اتفاق بیفتد و لازم باشد کشور را حفظ کنیم، هر کاری که لازم باشد انجام میدهم و مسئولیت را برعهده میگیرم.» وقتی سران ارتش پهلوی برای چندمینبار اطاعتپذیری خود را از ژنرال آمریکایی اعلام میکنند، او به ژنرال جونز خبر میدهد: «ارتش هم اکنون توان کودتا را دارد و اگر بختیار دستور آن را بدهد، ارتش میتواند از پس آن برآید.»