چرا انقلاب اسلامی با گذشت نزدیک به نیم قرن از پیروزی آن، از راه اصلی و خطوط کلی، از اصول و مبانی، از شعارها و آرمان نهاییاش فاصله نگرفته است؟ به راستی رمز و راز پایداری و ماندگاری انقلاب اسلامی در چیست؟ رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم با نگاهی عالمانه و واقعبینانه مینویسند: «انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چله پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه وسوسههایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اکنون وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شده است. در میان علل و عوامل ماندگاری انقلاب اسلامی و حرکت در مسیر اصلی، نقش و سهم رهبری دوم انقلاب اسلامی، یک نقش مهم، راهبردی و تعیینکننده است. معمولاً انحراف در انقلابهای بزرگ، از دوران رهبری دوم شروع میشود؛ اما در انقلاب اسلامی، چنین انحرافی پدید نیامد؛ چرا که جنس رهبری دوم در واقع از هر جهت، همان جنس رهبری اول انقلاب است. در ایام سالروز رحلت حضرت امام خمینی(قدسالله نفسه الزکیه) و همچنین سالروز آغاز رهبری حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) قرار داریم. بنابراین، باید چنین فرصتی را مغتنم شمرد برای تبیین و تشریح این امتیاز بزرگ انقلاب اسلامی، و خداوند را بابت این نعمت بسیار ارزشمند شاکر بود. رهبر حکیم انقلاب اسلامی بحق خلف صالح آن عزیز سفر کرده است. معظمله در همان آغاز رهبری در بیانی با صراحت فرمودند: «راه ما، راه امام است و ما این راه را با قوت ادامه خواهیم داد.» در بیش از سه دهه گذشته سیر نظری و عملی رهبر معظم انقلاب اسلامی، از تعهد و وفاداری معظمله به راه امام و پیمودن این راه طبق سخن پیش گفته حکایت میکند. این امتیاز بزرگ انقلاب اسلامی است که رهبری دوم آن، با گذشت بیش از سه دهه از دوران رهبریاش، با وجود تمامی فراز و فرودها، تهدیدها و تطمیعها، فتنهانگیزیها و وسوسههای رنگارنگ جن و انس، لحظهای خود را از راه امام خمینی(ره) جدا نکرده و بر این راه،که راه نورانی رسولالله(ص) و ائمه اطهار(ع) و در یک کلام همان صراط مستقیم الهی است، استقامت ورزیده و آن را با قوت هر چه تمام ادامه داده است. هر چند برخی از شیاطین در جنگ شناختی، با تحریم مکتب و خط امام و همچنین تحریف شخصیت امام(ره)، ادعا میکنند که بعد از امام دوران امامزدایی شروع شد و اگر امروز امام بود، اینچنین و آنچنان میکرد؛ لکن تمام کسانی که با مکتب امام، خط امام و شخصیت امام آشنایی کامل و درست دارند؛ شهادت میدهند که مکتب، خط و شخصیت رهبر حکیم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی)، به طور دقیق و کامل و مو به مو، در امتداد رهبر کبیر انقلاب اسلامی قرار دارد. به عبارتی میتوان گفت، خامنهای عزیز، آینه تمامنمای خمینی کبیر است. اگر تفاوت و تمایزی در حکمرانی و تصمیمات دیده میشود، تماماً به اقتضای شرایط است؛ اما در اصول، مبانی، آرمان، شعارها، و اهداف،هیچ تفاوتی حتی به اندازه سر سوزن وجود ندارد. دلیل این انطباق هم، آن است که هر دو رهبر، توحیدمحور بوده و اسلام آنان، اسلام ناب محمدی(ص) و فقه آنان هم، فقه پویای جواهری است. برای تشریح این انطباق، میتوان سه مفهوم کلیدی مکتب امام، خط امام و شخصیت امام و شاخصهای هر یک را مورد توجه قرار داد و از این رهگذر، سیره نظری و عملی رهبر حکیم انقلاب اسلامی را با توجه به 33 سال زمامداری و رهبری با معیار قرار دادن امام مورد سنجش قرار داد.
1ـ مکتب امام خمینی(ره) و مکتب امام خامنهای(مدظلهالعالی)
مکتب امام دارای ابعاد سهگانه معنویت، عقلانیت و عدالت است. این مکتب برگرفته از مکتب اسلام ناب است. مکتب سیاسی امام، مبتنی بر این برداشت از اسلام است که خود فرمود: «ولله اسلام همهاش سیاست است.» بنابراین جوهره اصلی در مکتب سیاسی امام، رابطه دین و دنیا و پیوند ناگسستنی دین و سیاست است. در تفکر و اندیشه امام، دین یک امر کلی و سیاست بخش کلیدی و راهبردی آن و ضامن تحقق و پیادهشدن دین است. همین نوع نگاه را رهبر حکیم انقلاب اسلامی به دین و سیاست دارند. بنابراین شاخصهای اصلی این مکتب عبارت است از: اسلام ناب، اسلام عدالتخواه، اسلام طرفدار محرومان و پابرهنگان، اسلام ظلمستیز و مخالف ستمگران و زورگویان، اسلام جهاد و شهادت، اسلام طرفدار حقوق مردم، نگاه به استقلال سیاسی ایران و عزت ملی، اعتقاد به وحدت ملی و تأمین منافع ملی، تلاش برای پیشرفت ایران و تمدنسازی.
2ـ خط امام و رهبری
خط و راه به آن مسلک، سلوک، جهتگیریها و اتخاذ مواضع گفته میشود. بررسیها نشان میدهد، بین امام و رهبری، اشتراک در خط و راه به طور کامل وجود دارد و تفاوتهای ظاهری، به خاطر تفاوت در شرایط و اقتضائات زمان است. شاخصهای عمده برای تبیین و فهم درست از خط امام و رهبری عبارت است از:
1ـ تکیه به مردم؛
2ـ ولایت فقیه؛
3ـ حرکت برای خدا؛
4ـ مرزبندی با دشمن؛
5ـ استکبارستیزی و ایستادن در مقابل آمریکا؛
6ـ خسته نشدن از مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن؛
7ـ دفاع از مظلومان و مستضعفان؛
8ـ پافشاری بر عدالت و پیشرفت به صورت توأمان؛
9ـ تأکید بر تکلیف؛
10ـ ایستادگی بر وحدت ملی و وحدت اسلامی؛
11ـ اهل مقاومت و سازشناپذیری در مقابل استکبار؛
12ـ انقلابی بودن؛
13ـ تلاش برای زمینهسازی ظهور؛
14ـ تلاش برای تحقق و پیریزی تمدن اسلامی.
3ـ شخصیت امام و رهبری
در بررسی شخصیت، معمولاً به ویژگیهای فردی توجه میشود. قابل توجه است که در بررسی شخصیت امام و رهبری با توجه به ویژگیهای فردی، اشتراکات قابل توجهی دیده میشود. اشتراکاتی از قبیل
1ـ اهل توکل و توسل و تهجد و شبزندهدار بودن؛
2ـ اهل تقوا و رعایت حدود الهی بودن؛
3ـ اهل مجاهدت بودن؛
4ـ قاطع بودن در اجرای دستورات الهی و عدم تزلزل؛
5ـ متعبد و انقلابی بودن؛
6ـ جامعنگر و دوراندیش بودن،
7ـ مظهر احساسات و عواطف بودن،
8ـ مردمی بودن و زی طلبگی و سادهزیستی؛
9ـ اخلاص و کار را فقط برای خدا انجام دادن؛
10ـ قانونگرا بودن.
آری، جوانان ما باید بدانند که اگر گفته میشود: «خامنهای، خمینی دیگر است»، این یک واقعیت است.