به گزارش واحد حاشیهای خبر، چند روز قبل در حاشیه یک سرای سالمندان در شهر تیرانا، عدهای هشتگزن غافلگیر شدند. یکی از شاهدان عینی که خواهش و تأکید داشت نامش فاش نشود، گفت: «ما هنوز در گیر و دار گردنِ فرانسه بودیم که دیگر ما را نمیگیرد! ناگهان آلبانی هم گردننگیر شد.» وی در حالی که گره روسری قرمزش را محکم میکرد، گفت: «معلوم نیست کی با کی و کجا مذاکره کرده که آمریکا در محکومیت این حمله گفته: عههه.»
این شاهد عینی با اشاره به خوابی که مریم یک ماه پیش دیده بود، تصریح کرد: «هالهای در خواب به مریم گفته بود مریم که گور میگرفتی همه عمر/ دیدی که چگونه گور... از خواب پرید.» وی افزود: «الآن مریم با یک دست به دنبال گردن میگردد و با دست دیگر دنبال سند و بنچاق که هووهایش را آزاد کند.» این منبع که خودش میگوید آگاه است آنها تعدادی پیرزن و پیرمرد بیآزارند که از صبح تا شب دست در کیبورد و چشم در مانیتور دارند و فحشهای مگو کامنت میکنند. وی با بیان اینکه ما در جوانی به خون، اسلحه و انفجار علاقهمند بودیم، توضیح داد: «اکنون توئیتر، اینستاگرام و تلگرام مقصد پخش رکاکتهای ماست.» این منبع احتمالاً آگاه افزود: «حالا چرا سیستمهای ما را بردند، چهار تا فحش توئیتری به کجا برمیخورد؟» وی ادامه داد: «ما اینقدر بیسر و صداییم که حتی نمیگوییم حالا چی بپوشیم؟! همه یک چیز میپوشیم، حالا ما گرفتن داریم؟!» این شاهد عینی در تشریح غافلگیریشان گفت: «همانطور که دستم در کامنت مرگ بر فلان بود! ناگهان مرگ رسید سر میز افشین!» به گزارش این واحد حاشیهای، از چند روز قبل فضای توئیتر برای تمام گروههای سنی مناسب شده است.