این روزها در کنار اخباری که به صورت رسمی یا غیر رسمی از مذاکرات مسقط و دوحه منتشر میشود، شاهد شکلگیری و تقویت منازعات پایداری میان مقامات غربی بر سر سرنوشت برجام یا هرگونه تفاهم هستهای با تهران هستیم. برخی از بازیگران غربی مخالف شکلگیری هر گونه تفاهمی با تهران بوده و در مقابل، برخی استراتژیستهای مطرح در آمریکا و اروپا میگویند غرب به دلیل شرایط جاری در نظام بینالملل و اثبات قدرت ایران در مواجهه با راهبرد فشار حداکثری، چارهای جز تن دادن به برخی خواستههای اصلی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات نخواهد داشت.
تکیه غرب بر فرامتن مذاکرات
در این میان، شاهد شکلگیری یک بازی تکراری از سوی بازیگران غربی هستیم: تکیه بر فرامتن مذاکرات! بازیگران غربی طی روزهای پیشرو یا همان مراحل حساس مذاکرات تلاش میکنند مؤلفههای هیجانی و فرامتنی را به هر نحو ممکن در راستای امتیازگیری از تهران تقویت کنند. راه مواجهه با چنین رویکردی کاملاً مشخص است؛ «اصرار بر خطوط قرمز و خواستههایی که منبعث از رویکرد منطقی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است.» یکی از این موارد که به تازگی رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی بر آن تأکید کردهاند، مربوط به حفظ زیرساختها و توانمندیها و دانش هستهای به دست آمده (به مثابه دستاوردی گرانبها و کلیدی) در هرگونه مذاکره و توافق با طرف مقابل است. مهار بازی فرامتنی و انهدام تصویرسازیهای کاذب واشنگتن و تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین، در گرو اصرار راهبردی و مؤثر کشورمان بر الزامها و بایستههایی است که عبور از آنها، خط قرمز کشورمان به شمار میآید. این روند معلول اتخاذ تصمیمی سیاسی از سوی دولت آمریکاست. به عبارت بهتر، ایران اسلامی زمانی به نقطه نهایی مذاکرات (تفاهم) خواهد رسید که در نسبتسنجی میان دادهها و ستاندهها، وزن ستاندهها از دادهها بیشتر و پررنگتر باشد و در ضمن، زیرساختها و توانایی هستهای ایران در این تفاهم حفظ شود. مذاکرات مسقط، نه یک معادله چندمجهولی، بلکه معادلهای گویا و غیرپیچیده به شمار میآید که حل و فصل آن یا به بنبست رسیدن آن را تصمیم واقعی و نهایی غرب معین میکند. آری! توپ کاملاً در زمین آمریکاست.
رمزگشایی از گزارش فارین پالیسی
نشریه «فارین پالیسی» در تازهترین گزارش خود، دلایل خروج ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا از برجام (به مناسبات فرا رسیدن پنجمین سالگرد آن) را بررسی کرده است. نکته تأملبرانگیز در این گزارش، تأکید مدام نویسنده بر خطای راهبردی بزرگ دولت سابق آمریکا در خروج از توافق هستهای و ناتوانی بایدن در درک واقعیات مربوط به فعالیتهای هستهای کشورمان است. در بخشی از این مطلب آمده است: «پنج سال پیش دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، ایالات متحده را از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یک توافق چندجانبه در سال 2015 که محدودیتهایی را بر برنامه هستهای ایران اعمال میکرد، خارج کرد. اگرچه دولت ترامپ و بایدن هر دو وعده داده بودند که راه حل بهتری پیدا کنند، اما پرونده هستهای ایران اکنون پس از 5 سال پیچیدهتر شده است. فشارهای اقتصادی و خرابکاریهای خارجی، تهران را از افزایش پیوسته توانمندیهای غنیسازی اورانیوم خود باز نمیدارد.»
متغیری به نام انتخابات 2024
در بررسی عوامل فرامتنی مؤثر بر رفتار برجامی کنگره و کاخ سفید، نمیتوان انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 را نادیده انگاشت. هر اندازه به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 و به دنبال آن، انتخابات کنگره (مجلس نمایندگان و سنا) نزدیکتر میشویم، پیوند میان لابی صهیونیستی آیپک و سناتورهای هر دو حزب سنتی آمریکا نمود بیشتری پیدا میکند. بسیاری از سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان، انتخاب مجدد خود در ایالاتشان را مرهون حمایت لابیهای صهیونیستی میدانند؛ از این رو مخالفت با آیپک برای آنها هزینهساز است! حتی سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به نوعی از عدم ارائه هرگونه توافق احتمالی با ایران به کنگره استقبال میکنند؛ زیرا رأی مثبت آنها به این توافق، حمایت انتخاباتی آیپک از سناتورهای همراه را زیر سؤال خواهد برد! به تازگی، در بحبوحه انتشار گزارشها بر اینکه دولت بایدن از سر استیصال در حال مذاکره با تهران برای نوعی توافق است، گروهی دو حزبی متشکل از ۲۶ سناتور آمریکایی در نامهای به جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، از او خواستند بازدارندگی قویتری در مقابل جمهوری اسلامی اتخاذ کند و در عین حال درباره امضای هرگونه توافق ناکارآمد با تهران هشدار دادند! تلاش برای نگارش نامه فوق در اوایل ماه جاری و به ابتکار و لابیگری سازمان ایپک آغاز شد و پیشنویس آن قبل از افشای مذاکرات اخیر میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده تدوین شد. شماری از قانونگذاران دموکرات آمریکایی که از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و تلاش برای احیای آن در دوران ریاستجمهوری جو بایدن حمایت میکردند، نامه را امضا کردهاند. همین مسئله نشان میدهد، نفوذ آیپک در میان سناتورهای دموکرات نیز در نفی هرگونه توافقی با ایران افزایش یافته است. تحلیلگران میگویند حمایت این دسته از قانونگذاران دموکرات به آن معناست که بایدن الزاماً نمیتواند روی حمایت گسترده دموکراتها برای توافق جدید با تهران حساب کند. در این نامه ادعا شده است: «کنگره آمریکا از موضع دیرینه دوحزبی مبنی بر اینکه ایران هرگز نباید اجازه دستیابی به سلاح هستهای را داشته باشد، حمایت میکند.»
وقتی آمریکا پای اروپا را نیز وسط میکشد!
تمرکز بر مناسبات خاص واشنگتن و اروپا در درک و تحلیل این بازی ضروری است. نقطه اوج این بیانیه نگاری هدفمند، بخشی است که به تنظیم روابط واشنگتن و اتحادیه اروپا در تقابل با ایران مربوط میشود. قانونگذاران امضاکننده نامه همچنین بایدن را تشویق کردند که تعهدات متحدان اروپایی برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را در صورت عبور ایران از آستانه غنیسازی نظامی، تضمین کند. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران و استراتژیستهای حوزه سیاست خارجی آمریکا نسبت به هر گونه تلاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه هشدار داده و آن را نماد خبط دیپلماتیک و راهبردی عظیم کاخ سفید قلمداد کردهاند. این تحلیلگران معتقدند، استناد به مکانیسم ماشه، منجر به تبدیل شدن صحنه بازی با ایران به آوردگاهی غیر قابل کنترل با خساراتی سخت برای طرف غربی خواهد شد و از اینرو، نباید اساساً وارد چنین معادلهای شد.