صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶  ، 
کد خبر : ۳۴۹۰۳۸

وفاق ملی در برابر بیانیه‌خوانی‌ها

پایگاه بصیرت / عزیز غضنفری
موضع‌گیری روسیه درباره جزایر سه‌گانه از مهم‌ترین وقایع هفته‌ گذشته به شمار می‌آید. در بخشی از بیانیه پایانی نشست مشترک وزیران خارجه روسیه و شش کشور جنوب خلیج‌فارس (کویت، عربستان سعودی، امارات، قطر،‌ بحرین و عمان) در مسکو آمده است: «وزیران خارجه شرکت‌کننده در نشست از تلاش‌ها و ابتکارات دولت امارات برای حل اختلاف بر سر مسئله جزایر سه‌گانه از طریق مذاکرات دو جانبه یا دادگاه بین‌المللی بر پایه حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد حمایت می‌کنند.» در این میان، برخی افراد و گروه‌های سیاسی این رخداد را نتیجه دوری از روابط با غرب و افتادن در دام روسیه دانستند و گفتند و نوشتند که از اول پیش‌بینی می‌شد، شرق‌گرایی دولت کنونی نتیجه‌ای جز این نخواهد داشت. در این باره توجه به چند نکته درخور اعتناست: 
 
 همان‌گونه که پیداست در این بیانیه، مالکیت جزایر سه‌گانه متعلق به امارت اعلام نشده یا حاکمیت امارات بر جزایر تأییده نشده است؛ بلکه موضوع جزایر به منزله یک اختلاف اعلام شده است و خواستار حل این اختلاف شده‌اند. هر چند جمهوری اسلامی ایران، حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه را امری روشن و قطعی می‌داند و اصولاً مذاکره بر سر تمامیت ارضی و سرزمینی خود را هیچ‌گاه و با هیچ کشور و سازمان جهانی نخواهد پذیرفت. 
 
 دولت سیزدهم از کنار این موضع‌گیری نادرست دولت روسیه به سادگی نگذشت و دفاع از منافع ملی را تحت‌الشعاع همکاری‌های ایران و روسیه قرار نداد. اعتراض شدید دستگاه‌های رسمی کشور و حتی عناصر سیاسی جناح اصول‌گرا و خاصه احضار سفیر روسیه نشان داد، سیاست گرایش به شرق و توسعه روابط با روسیه موجب نمی‌شود، به موضوع تمامیت ارضی کشور خدشه وارد شود. 
 
 برخی از افراد و گروه‌های رادیکال سیاسی، خوب می‌دانند که همه دولت‌ها در عین حال که زمینه‌های اشتراک منافع دارند و بر سر آنها همکاری می‌کنند، اما در عین حال در زمینه برخی مسائل نیز اختلاف نظر دارند. این خصلت روابط بین‌الملل است و منحصر به ایران و روسیه نیست، بلکه حتی بین نزدیک‌ترین نظام‌های سیاسی غرب نیز سطحی از تفاوت دیدگاه در عرصه‌های گوناگون وجود دارد. برای نمونه، در حالی که ایران و روسیه در بحران سوریه با همدیگر در حال همکاری بودند، اما در بحران یمن بین آنها اختلاف‌نظر وجود دارد و در این پرونده نگاه روسیه به عربستان نزدیک است. 
 
 ایران در عرصه روابط خارجی سطحی از همکاری‌ها را با روسیه به جریان انداخته است، اما این سبب نشده از مواضع اصولی خود دست بردارد. به همین دلیل هیچ‌گاه الحاق شبه‌جزیره کریمه، دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون به روسیه را به رسمیت نشناخته است. ایران حتی در اسفند ۱۴۰۱ با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در چارچوب آن از روسیه خواسته شده تا حمله به اوکراین را پایان داده و نظامیانش را از خاک این کشور خارج کند، مخالفت نکرد. بیان این مصادیق از این منظر اهمیت دارد که در نظر گرفته شود، گزاره افتادن ایران در بازی روسیه به هیچ‌وجه صحت ندارد. 
 
برخی افراد و گروه‌های رادیکال در کشور در حالی دولت سیزدهم را به شرق‌گرایی و دوری از روابط با غرب متهم می‌کنند که دولت به صورت اعلامی و اعمالی توازن‌گرایی در سیاست خارجی را مبنای عمل خود برگزیده است. در این ميان، دولت درباره روابط با غرب نیز اهمیت و جایگاه لازم را اختصاص داده است. برای نمونه، موضوع مذاکرات هسته‌ای با غرب را در دوره جدید با جدیت در پیش گرفته است. از قضا ایران در مرداد ۱۴۰۱ متن جمع‌بندی و پیشنهادی نماینده اتحادیه اروپا را با نگاه مثبت پاسخ داد و آن را برای احیای برجام مناسب ارزیابی کرد؛ اما از آن تاریخ تاکنون غرب به دلایل سیاسی، از قبیل به راه افتادن اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ در ایران و امید بستن به آن‌ و نیز جنگ اوکراین، اراده سیاسی جدی برای احیای توافق هسته‌ای از خود نشان نداده‌ است. 
 
 غرب‌گرایان در حالی از موضع اخیر و نادرست روسیه درباره جزایر سه‌گانه به تلاطم افتاده‌اند، که از نحوه عمل دولت‌های غربی و خاصه آمریکا که ده‌ها بار بدتر از روسیه در این زمینه ایفای نقش کرده‌اند، همواره خود را به ندیدن و نشنیدن می‌زنند. از قضا از حیث تاریخی، فتنه‌انگیزی در حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه کار خود غربی‌ها بوده است. تحریف واقعیت‌های خلیج‌فارس و جزایر سه‌گانه در قالب انتشار متون و نقشه‌های جعلی، بیش از همه از سوی دول غربی و خاصه آمریکایی‌ها صورت می‌گیرد. حال کسی سراغ دارد که غرب‌گرایان داخلی آن‌گونه که در برابر روسیه به داد و فریاد افتاده‌اند، در مقابل اقدامات خلاف منافع ملی و سرزمینی غرب علیه ایران کمی اخم کرده و حتی اظهار ناراحتی
 کنند؟
 
 برخی افراد و گروه‌های افراطی و غرب‌گرا به گونه‌ای در ضدیت با روسیه مسابقه گذاشته‌اند که گویی این روسیه بوده که برجام را پاره کرده، از توافق هسته‌ای خارج شده و شدیدترین تحریم‌ها را علیه ملت ایران به اجرا گذاشته است و گویا این روسیه بوده است که ده‌ها پروژه ضد امنیتی را علیه منافع ملی ایران ترتیب داده است! جالب اینجاست که در همه اقدامات تحریمی و امنیتی آمریکا علیه مردم و کشور ایران که از سوی دولت‌های گوناگون آمریکا صورت گرفته، غرب‌گرایان در این زمینه لام تا کام علیه آمریکا حرفی نمی‌زنند؛ حتی ژست مخالفت نیز به خود نمی‌گیرند. 
 
مشکل اساسی در جای دیگری است. مشکل آنجاست که جریان رادیکال و غرب‌گرای داخلی ماهیت و هویت فرهنگی و حتی زیست و بقای سیاسی خود در جامعه ایرانی را در پیوند با غرب و به ویژه آمریکا تعریف کرده است. آنان از هجمه به شرق سیاسی و روسیه و چین به همان میزان ذوق زده می‌شوند و احساس فتح و پیروزی می‌کنند، که از خدشه و تعرض به غرب احساس افسردگی به آنان دست می‌دهند و هراسناک می‌شوند؛ والّا چه دلیلی وجود دارد که افراد و جریانی در برابر چند دهه اقدامات ضد امنیتی و برخلاف منافع ملی غرب و به خصوص آمریکا در برابر مردم ایران روزگار را به سکوت بگذرانند، اما در برابر برخی اقدامات روسیه یا چین زمین و زمان را به هم بريزند.
 
در پایان به این نکته مهم و سرنوشت‌ساز اشاره می‌شود؛ امروز که جمهوری اسلامی ایران قدرت مؤثر و بازیگر مسلط بر ترتیبات امنیتی خلیج‌فارس است و فردا روزی اگر تمامیت ارضی ایران در منطقه خلیج‌فارس به مخاطره افتاد، به دلیل بود و نبود این اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها نیست و نخواهد بود. رمز و راز سیادت دریایی ایران در منطقه استراتژیک خلیج‌فارس و تنگه هرمز، ‌نخست وفاق ملی در داخل و سپس استقرار بازدارندگی متقارن و نامتقارن در خلیج‌فارس است، که در این سال‌ها نیروی دریایی سپاه به شایستگی از پس کار برآمده است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات