در حالی که به سالگرد جنگ ترکیبی و اغتشاشات سال گذشته نزدیک میشویم، شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد، طراحان و بازیگران بلوای پاییزی در سال 1401، براساس این تصور که به بهانه سالگرد اغتشاشات، میتوانند بلوای دیگری را در ایران به پا کنند، فعال شدهاند.
دشمنان شناخته شده ملت ایران، در سال گذشته به بهرهگیری از تمامی توان، ظرفیتها و تجارب خود در قالب جنگ ترکیبی با تمرکز راهبردی بر جنگ شناختی با هدف فریب ایرانیان، راهبرد براندازی جمهوری اسلامی را تا انتها به پیش بردند. با وجود اینکه راهبرد براندازانه دشمنان، با اتکا بر حوادث و رخدادهای تلخ ظرفیت عوامفریبی، چون پروژه «کشتهسازیهای دروغین» داشت؛ اما با وجود فعال شدن تمام ظرفیت امپراتوری رسانهای جبهه استکبار علیه افکار عمومی ایرانیان، مردم عزیزمان فریب دشمن را نخوردند و طراحان دوگانهسازیهایی چون مردمـ حکومت، با شکست مواجه شدند.
با اطمینان میتوان گفت، یکی از پیچیدهترین و خطرناکترین توطئههای نظام سلطه با محوریت آمریکا علیه انقلاب اسلامی، ملت ایران و جمهوری اسلامی طی 45 سال گذشته، همین جنگ ترکیبی و اغتشاشات پاییز سال گذشته بود که براساس نقاط ضعف و آسیبپذیریهای داخل کشور طراحی شده بود و به مرحله اجرا درآمد. مهندسی و طراحی دشمن در سال گذشته برای بیثباتسازی و در نهایت براندازی، به گونهای بود که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در توصیف آن فرمودند: «بنده به عنوان کسی که این مسائل را زیر نظر دارم، در دل خودم به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم، همه چیز را در جای خود و به اندازه خود آماده کرده بود، چرا موفق نشد؟ چون محاسبه دشمن غلط بود.»
به طور قطع، یکی از جنبههای محاسبه غلط دشمن، محاسبه نادرست نسبت به رفتار ایرانیان در این جنگ ترکیبی و جنگ شناختی بود. نقطه کانونی در طراحی دشمن، فریب بزرگ ملت ایران و جداسازی آن از نظام و ولایت بود. اما یک بار دیگر ملت ایران نشان داد، فریب حیلهگران را نمیخورد؛ هر چه خدعهها، نیرنگها و طرحهای فریب آنان پیچیده باشد.
اگرچه حوادث و اغتشاشات سال گذشته، خساراتی را به بار آورد و برای مدتی روند حل مشکلات کشور و مردم به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت را با کندی مواجه کرد؛ ولی آنچه در سال گذشته بر کشور و مردم گذشت، دستاوردهایی را هم به همراه داشت. از جمله این دستاوردها، آشنایی بیشتر مردم عزیزمان، به ویژه جوانان، با ماهیت کسانی بود که ادعای آزاد کردن ایران و اداره آن بعد از براندازی جمهوری اسلامی را دارند!
آری، در میانه اغتشاشات سال گذشته، مردم از طریق رسانهها، با چهرههای رهبران و سرکردههای پشت صحنه اغتشاشات که مورد اعتماد آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای اروپایی برای اداره آینده ایران بودند، بیش از پیش آشنا شدند. مردم به وضوح دیدند که بخشی از آمریکاییها، روی مریم رجوی به عنوان رئیسجمهور آینده ایران سرمایهگذاری کردهاند. مردم ایران متوجه شدند که عدهای روی ربع پهلوی به عنوان رهبر آینده ایران تمرکز دارند. مردم ایران در سال گذشته، شاهد تجمعاتی از مخالفان جمهوری اسلامی در اروپا، با حدود 16 پرچم بودند. پرچمهای رنگارنگی که هنوز پای پرچمداران آن به ایران نرسیده، با هم بر سر چگونگی تقسیم ایران بین خود دعوا دارند!
آری، در سال گذشته، نخبگان ایرانی، وطندوستان ایران زمین و تودههای میلیونی مردم مسلمان و معتقد مذهبی، به چشم دیدند که آمریکاییها، صهیونیستها، اروپاییها و برخی از دولتهای مرتجع منطقه به کمک جریان ضد انقلاب، چه خوابهای خطرناکی برای آینده ایران دیدهاند.
حال این پرسش مطرح است که سال گذشته در حالی که مردم ایران، چنین شناختی را تا این حد و اندازه از ماهیت توطئه و بازیگران آن نداشتند، با دشمن در رسیدن به اهدافش همراهی نکردند، اکنون با این همه شناخت و آگاهی که برای مردم حاصل شده و پردهها فروافتاده، دشمنان چگون تصور میکنند که میتوانند ایرانیان را فریب دهند؟
به طور قطع، ایرانیان هرگز فریب مکاران و حیلهگران روزگار را نخواهند خورد. البته دشمنان هم متوجه این معنا شدهاند، اما چون نگران پیشرفت ایران در مسیر تمدنسازی و الگو شدن برای دیگر ملتها هستند، تلاش میکنند با طراحیهای نو و حادثهآفرینیهای جدید حداقل با نوعی بیثباتسازی مقطعی هم که شده، در حرکت رو به جلوی ملت ایران و جمهوری اسلامی، اخلال ایجاد کنند. بر این اساس، با هوشیاری نهادها، مسئولان کشور و آحاد مردم باید به این حداقل مزاحمتهای دشمن هم پایان داد.