ملاکهاى حاکم بر جامعه اسلامی در زمان غیبت معصوم(ع) عبارت است از «علم و تقوا» و این مطمئنترین مجرایى است که مىتواند بیانکننده احکام خدا از منبع وحى به میان مردم باشد. از این رو، «فقیه جامعالشرایط» در فرهنگ اسلامى کسى جز اسلامشناس متقى نیست و اصل «ولایت فقیه» زمینه تحقق رهبرى فقیه عادلِ متقىِ آگاه به زمان و مدیر و مدبر و سیاستمدار و شجاع را فراهم مىکند. این چنین رهبرى، بر اساس ارزشهاى مکتبى انتخاب مىشود و امت از نظر مکتبى موظف است بر زندگى فرد منتخب و جزئیات رفتار و تصمیمات او هم نظارت کند و هم خود را با آن تطبیق دهد؛ زیرا در اسلام فرد و گروه حاکم نیست، بلکه مکتب حاکم است. نظارت مستقیم و همهجانبه یکایک افراد امت در این باره تنها یک حق نیست، بلکه بنا به اصل امر به معروف و نهى از منکر یک وظیفه است.
سید لارى، مباحث علمى و استدلالى فقهى مفصلى را در اثبات این اصل اساسى و میزان و اختیارات وسیع فقیه ولى امر در امر حکومتى و قضایى دارد و عام بودن وظیفه براى پیاده کردن حکومت اسلامى را حتى در زمانى که پیامبر و معصوم(ع) در میان نباشند، براى فقیه جامعالشرایط با استدلالهای متقن فقهى به اثبات میرساند. به عقیده او، اجراى قوانین اسلامى در هیچ زمانى تعطیلبردار نیست و «ولى فقیه» از جانب امام دوازدهم(عج) نیابت و خلافت عامه دارد که زندگى بشر را در غیبت او بر اساس وحى تنظیم کند.۱
مرحوم لارى ضابطه کلى و مشروعیت قانون و مجلس و انجمن شورایى را ولایت فقیه مىداند و براى رفع موانعى که در نهضت مشروطه بر سر اجراى قوانین الهى به وجود آمده و سد انحراف به غرب نهضت مشروطه، این اصل را ضابطه کلى و جامع علمى و عملى دانسته و میگوید:
ضابطه کلى و جامع علمى و عملى شرایط ملى و رفع موانع فعلى، ولایت فقیه است که از تفسیر کلام گهر بار حضرت امام حسن عسگرى(ع) به موازین آن پى میبریم:
«فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم»؛ اما از میان فقیهان و حکماى دین، آن فردی که بر نفس و امیال نفسانى مسلط باشد و از گناه و انحراف خویشتندار بوده و دین خود را پاس دارد و بر روى هوا و هوس خویش پا نهد و تنها مطیع و فرمانبردار دستورها و احکام خداوندـ اعم از فردى و اجتماعی- باشد، بر مردم است که از او پیروى کنند، ولى همه فقهاى شیعه واجد این صفات نیستند، بلکه بعضى از آنها داراى این ویژگیهای متعالى و واجد این شرایط سخت و مشکل هستند.۲
حوزه اختیارات ولایت فقیه از منظر سیدلاری به قدری است که وی معتقد بود در زمان غیبت، فقیه مىتواند با اجتماع شرایط، ابتدا به بلاد کفار حمله ببرد (جهاد ابتدایى بکند) و حکومت اسلامى را در آنجا مستقر کند.۳
منابع در دفتر نشریه موجود است.