صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۹  ، 
کد خبر : ۳۴۹۵۹۷

عروس حضرت زهرا(س)

آقا فرامرز، پسرعمویم، بازرس فرمانداری بود که با هم ازدواج کردیم. یک روز عکس شهیدی را روی یکی از دیوارهای شهر دیدیم، که خیلی شبیه فرامرز بود؛ بهش ‌گفتم: «فرامرز تو خیلی شبیه این شهیدی.»
گفت: «ای کاش منم مثل اون شهید بشم.»
فرامرز خیلی خوش اخلاق بود و همیشه به فقرا کمک می‌کرد. توی حسینیه امام خمینی هم کمک جمع می‌کرد برای جبهه.
برادر شوهرم، عزت‌الله توی انقلاب شهید شد. عمویم به خاطر اینکه فرامرز جبهه نرود، خودش رفت جبهه. فرامرز یک مدت حال و هوایش طور دیگری شده بود؛ رفقایش بهش می‌گفتند: «نور بالا می‌زنی.»
یک روز برای دوستاش تعریف کرد: «خواب امام خمینی رو دیدم. امام یه دسته گل برام آورده بود، عکس خودم رو وسطش دیدم.»
من تازه زایمان کرده بودم و پسرم بیست و دو روزش بود. وقتی فرامرز از خونه رفت بیرون، انگار یکی بهم گفت: «دیگه نمی‌بینمش.» دنبالش دویدم بیرون، ولی رفته بود. برگشتم بچه ‌رو بغل گرفتم و براش لالایی خواندم و بی‌اختیار گریه ‌کردم. نزدیک‌ ظهر هواپیماهای عراق نزدیک دو ساعت اندیمشک را بمباران کردند. شب شده بود و هنوز فرامرز برنگشته بود. خیلی نگرانش بودم.
ساعت سه کنار گهواره ناصر خوابم برد. خوابش رو دیدم. گفتم: «کجا بودی؟»
گفت: «از امروز به بعد باید خودت تنها ناصر رو بزرگ کنی.»
از خواب پریدم. اضطراب و دلهره وجودم را گرفته بود. مطمئن بودم که این خواب نشانه‌هایی با خود دارد. نمی‌دانم چندین بار تا دم خانه رفتم و برگشتم؛ ولی تمام نگاهم به در بود. نزدیکی‌های صبح بود که خبر آوردند فرامرز توی بمباران، درحالی که داشته به مجروحان کمک می‌کرده، ترکش به گلویش خورده و شهید شده است. روزها و شب‌هایم به سختی و غصه می‌گذشت. بعد از شهادتش خیلی بی‌تاب بودم. از یک طرف آرزوی دیدار دوباره‌اش را داشتم و از طرفی از اینکه به آرزویش رسیده بود، خوشحال بودم؛ اما دلتنگی مسئله‌ای نبود که به همین راحتی‌ها از وجودم پر بکشد. آرزو داشتم یک دلگرمی بزرگ به من داده شود تا مرهمی بر دلم باشد. تا اینکه خواب حضرت زهرا(س) را دیدم. ایشان بهم گفتند: «چرا اینقدر بی‌تابی؟ مگه نمی‌دونی همه همسران شهدا عروس‌های من هستن؟!» از آن شب به بعد خیلی حالم بهتر شد.

به نقل از همسر شهید فرامرز رضایی میرقاید

شهید فرامرز رضایی میرقاید بیست‌ویکم آذر 1342، در شهرستان اندیمشک به دنیا آمد. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. چهارم آذر 1365، در بمباران هوایی زادگاهش به شهادت رسید. مزار او در بهشت زهرای همان شهرستان قرار دارد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات