«ممکن است یک جوان موضوعی را بنا به عقل یا اخلاق و احساس نپذیرد؛ ولی آن موضوع قانون یک جامعه باشد. در اینجا باید جوانها را در باورپذیری آن موضوع متقاعد کنیم، در صورت عدم پذیرش، آن وقت قانون را با اخلاق و هنرمندانه به او بشناسانیم. در موضوع حجاب، باید با مدد از همه این ظرفیتها، آن را به منزله موضوعی انسانی، اخلاقی و الزام قانونی برای آنهایی که بنا به هیجانات جوانی نمیخواهند بپذیرند، با حوصله و اخلاق تبیین کنیم.»
این گزیدهای از صحبتهای دکتر نیره قوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی است که در مصاحبه با خبرنگار ما گفته است. در ادامه مصاحبه با این استاد دانشگاه را میخوانید.
در شروع مصاحبه، درباره حیا و حجاب و اینکه کدام یک اهمیت بیشتری دارد، توضیح دهید.
حفظ حیا از حجاب کاملتر و ریشهایتر است؛ چراکه حیا بازدارندگی دارد و از تقوی هم بالاتر است.
حیا گوش به فطرت عقل است. بنابراین اگر کسی حیا داشته باشد، حقانیت را هم بیان میکند و این اوج تعریف حیاست. یکی از علمای علم اخلاق به نام ابن مسکویه حیا را ترس از سرزنش نیز معنا میکند، با سه رکن اصلی از جمله خودش که فاعل است و ناظر و عملی که انجام میدهد. ممکن است این ناظر شخصیت وجدانی خودش، خدای متعال، معصوم و حتی از فرشتگان خدا باشد؛ اما بالاترین حد حیا زمانی است که ما از خودمان محافظت میکنیم، قبل از آنکه ناظر بیرونی یا ناظر درونی را ببینیم.
عفت، حد اعتدال بین قوه شهوت و نفس است که عقل ایجاد میکند تا فرد عفیف بماند، پس زینت حیاست. کسی که حیا دارد، خودش را از افراط، تفریط و شهوترانی حفظ میکند. اگر عفت را پاکدامنی بگیریم و حیا را به نوعی اهم از عفت بگیریم، هر یک تعریف خودش را دارد. با این تعاریف، کسی که برای انجام بعضی کارها شرم میکند، خجالت میکشد و کمرو است، فردی با حیاست. او خودش را در محدودیت و تنگنا قرار میدهد تا یک سری کارها را انجام ندهد.
آیا حیا ارتباط مستقیمی با حجاب دارد یا نه و اینکه آیا فردی که بیحجاب است، بیحیا هم هست؟
در پاسخ به این پرسش نمیتوان نسبت صفر در صد را داد. کسی که حیا دارد و خویشتنداری میکند، از بسیاری از ناپاکیها دور میماند، در نتیجه عفیف میشود و در همه روابط او از جمله در کلام، نگاه و... تأثیر میگذارد، اما چطور کسی را که حجاب مناسب ندارد، احکام و قواعد انسانی و دینی را رعایت نمیکند و خودش را با ظاهری بدون پوشش در معرض دید دیگران قرار میدهد، فردی با حیا بدانیم؟! فرد میتواند با حیا باشد، ولی این حیا را باید در همه صفات انسانی رو به کمالش ببینیم؛ چه بسا این حد از کمال در همه رفتارهای فردی و اجتماعی او تأثیرگذار است.
کسی که حیا را توأم با حجاب دارد، خودش را در معرض آسیب قرار نمیدهد؛ اما کسی که بخشی از حیا را دارد، ولی بگوید نمیخواهم پوشش داشته باشم، مهمترین بخش حیای خودش را با نداشتن پوشش دچار آسیب میکند.
در حقیقت حجاب معرفی حیای کامل است، آیا حجاب فقط سر کردن چادر است؟
در اینجا به جملهای از امام(ره) اشاره میکنم. ایشان درباره حضور اجتماعی زنان فرمودند: «زنها میتوانند فعالیت داشته باشند اما باید حجاب داشته باشند.» تعبیر امام(ره) این بود که حجاب فقط چادر نیست. با توجه به این فرمایش حضرت امام(ره) این محدودیت در تعریف حجاب گاهی باعث میشود دامنه پوشش ذیق و نگاههای متفاوت به تعریف حجاب ارائه نشود. حجاب یعنی رعایت حد و حدودی که لازم است و در شرع آمده است. حال در تعبیر چادر باید گفت، انسانها در اجتماع پیرامون خود همیشه دنبال کاملترینها و بهترینها هستند. در انتخاب حجاب هم باید گفت، چادر کاملترین نوع پوشش برای زن است؛ ولی انتخاب آن آزاد است و این نوع پوشش انواع دیگر پوششهای کامل را نفی نمیکند.
بنابراین حیا همراه با حجاب، از افراد به خصوص زنان حفاظت میکند و نباید دامنه آن تنگ و سخت شود.
از وضع پوشش در جامعه امروز میتوان دریافت یکی از دلایل آن خلأ اقناعی بعضی خانوادهها و جوانانشان است. دلیل این خلأ و راه حل چیست؟
یکی از دلایل میتواند نادیده گرفتن سن جوان باشد. بسیاری از پدران و مادران و به تبع آن رسانهها و نهادهای فرهنگی نتوانسته یا نخواستهاند سن جوانان و خواستههای آنها را بشناسند تا بر اساس آن اطلاعات لازم را در اختیارشان قرار دهند. اگر منطبق با روحیه نوجوان و جوان، مراقبت فکری، عاطفی و عقلی نکنیم، خلأ شکل میگیرد.
روآوری به زیبایی، مد و تنوع دلیلی دیگر از این خلأهاست. اگر این خلأ تبیین نشود، آگاهیسازی کاذب صورت میگیرد. در نتیجه بسیاری از ورودیهایی که جوانان امروز ما دریافت میکنند، از جمله شبکه، رسانه و کانالهای مختلف، نیازهای واقعیشان را پوشش نمیدهد.
موضوع دیگر نبود مسئولیتپذیری خانوادههاست. مادر در مرحله اول ودر ادامه پدر، اقوام و فامیل باید احساس مسئولیت کنند و پاسخگوی نیاز جوانان باشند. امروزه شاهدیم نیازهای کاذب برای خانوادهها شکل گرفته و مادر مسئولیت مادریاش را به درستی انجام نمیدهد. بنابراین، روی آوری زن به بیرون از خانه برای برآورده کردن نیازهای کاذب، خلأهایی را در جوانها، حتی در همسر و خودشان ایجاد کرده که نتیجه آن مسئولیتناپذیری است. در چنین خانوادهای، وقتی جوانی مسئولیت فکری، عاطفی و... را در پدر و مادر نبیند، به دوست رو میآورد و اگر دوستی پیدا نکند، آن وقت دوست اینترنتی جایگزین دوست حقیقی و عینی او میشود.
مورد بعدی زمانی است که الگوهای غیرواقعی جای الگوی واقعی را میگیرد. آن هم در شرایطی که جوان در موارد مختلف، از جمله درس، تنوع لباس، نوع پوشش، اوقات فراغت به صحبت، مشورت و محبت نیاز دارد تا الگوگیری کند. امروزه الگوهای غیرواقعی راحتتر در دسترس هستند و برای ما ایفای نقش میکنند، در حالی که شایسته الگوشدن نیستند و خلأهای اقناعی ایجاد میکنند.
به هر حال جامعه ما جامعهای اسلامی است و یکی از نمادهای آن داشتن حجاب است. چه کنیم جوانانمان حجاب واقعی و درست را بپذیرند و رعایت کنند؟
اگر نیازهای جوان را بشناسیم و پاسخ دهیم، باورپذیری در او تقویت شده و باعث شناخت واقعی میشود.
نکته دیگر اینکه باید با جوان دوست بود و به نیازهایش پاسخ داد. اگر مسئلهای از سوی پدران و مادران با امر و نهی بیان شود، در ظاهر جوان میپذیرد، اما آن طور که درست است و عرف گفته انجام نمیدهد. در باورپذیری حجاب نیز وظیفه داریم به مثابه دوست کنار جوانان قرار بگیریم. در شناخت نیازها و همراهی کردن با آنها الگوهای مناسب و درست را بشناسیم و آنها را معرفی کنیم. یکی از راههای معرفی الگوهای مناسب حجاب مدد گرفتن از هنر است. هنر توأم با اخلاق عاملی هنرمندانه است که میتواند باورپذیری حجاب را آسان کند. بعد از ایجاد همه زمینههای باورپذیری، ممکن است جوانی یک موضوع را که قانون یک جامعه است بنا به عقل یا بنا به اخلاق یا احساس نپذیرد. در اینجا باید قانون را هنرمندانه توضیح دهیم تا حجاب را به منزله موضوعی انسانی و اخلاقی و الزام قانونی با حوصله و اخلاق تبیین کنیم. در واقع، نباید روشهایی را به کار ببریم که جوان از پذیرش منصرف شود.
حال که جوان و نوجوان آن را پذیرفت، برای ماندگاری حجاب چه کنیم؟
باید از ویژگیهای حجاب گفته شود تا ماندگار شود. با بهرهگیری از ابزارها و ظرفیتهای گوناگون، باید از محاسن آنچه در پایبندی به پوشش مناسب در شخص شکل میگیرد، سخن گفت. برای نمونه، اگر مادری در خانواده پوشش را مقابل افرادی که باید حجاب داشته باشد، حفظ کند و همزمان دیگر افراد خانواده، رسانهها و نهادهای اجتماعی آن را تبلیغ و تبیین کنند، به حتم حجاب ملکه ذهن دختر آن خانواده شده و موجب ماندگاری میشود.
امروزه، یکی از مواردی که غرب و اندیشمندان غربی برای مردمشان تدبیر و اندیشه میکنند تا از افول و فروپاشی خانوادهها در آن جوامع جلوگیری شود، عفت پیشه کردن است.
با تأکید بر اینکه حجاب امری فردی و اجتماعی است، رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) نیز آن را حرام سیاسی دانستهاند. در این باره هم توضیح دهید.
در نگاه مبتنی بر دین اسلام حجاب هم بعد فردی دارد و هم بعد اجتماعی. اگر حجاب را بعد فردی بدانیم، جامعه به دلیل پایبندنبودن به حجاب آسیب خواهد دید. همانطور که میدانیم در جوامع مختلف، شیوه اداره جامعه طبق اصول و منابعی است. حرام سیاسی، یعنی منع انجام کاری بر اساس ضوابط و مقررات هر جامعه و عملی که موجب ضربه زدن به اصل نظام و هویت نظام میشود.
از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی، ضوابط و مقرراتی در زمینه حجاب از سوی امام خمینی(ره) به اقتضای فضای شغلی و دیگر فضاهای اجتماعی در قالب قانون مطرح شد. به این ترتیب، اگر تنها میگفتیم حرام شرعی است و افراد نباید بدون حجاب در جامعه حاضر شوند، تنها بحث آسیبها مطرح میشد، اما به دلیل ضابطهبندی نظام، باید به ضوابط و قانون پایبند باشیم. قانونگریزی در هیچ جای جهان پذیرفته نیست. اگر کسی قانونشکنی کرد، باید منتظر مواجهه الزام برای آن قانون از طرف حکمرانان باشد.