مذاکرات بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی با هدف دستیابی به صلح و استحکام امنیتی در خاورمیانه، با چالشهای گستردهای مواجه است. در حالی که طرفین تلاشهای بسیاری برای حل بحرانها و برطرف کردن اختلافات بینالمللی انجام میدهند، امید زیادی برای دستیابی به توافق دائمی و پایدار وجود ندارد و بسیاری از تحلیلگران از آمادگی نداشتن منطقه برای چنین تفاهمی خبر میدهند.
با وجود اینکه «توماس فریدمن»، یکی از روزنامهنگاران معروف آمریکایی از احتمال ایجاد معامله بزرگ در خاورمیانه نوشته است، یکی از مهمترین موانع در مذاکرات بین دو طرف، نقش ایالات متحده آمریکا و نهادهای بینالمللی در حل بحرانها و دستیابی به توافقهای عادلانه است. اهمیت و تأثیر ایالات متحده در منطقه، سبب میشود که هر تصمیم یا گامی که این کشور برمیدارد، تأثیر و واکنشهای بسیاری در کشورهای منطقه داشته باشد. از اینرو، تصمیمگیریهای آمریکا درباره مذاکرات با توجه به مصالح سیاستی و امنیتی خود، میتواند مسیر و نتیجه نهایی این تفاهمات را تحت تأثیر قرار دهد. تلاش آمریکا برای تأثیرگذاری بر امنیت رژیم صهیونیستی، بدون توجه به خواست فلسطینیان، میتواند در نهایت سبب تشدید تنشها در منطقه شود. عربستان اگرچه قرار است در این میان نقش واسط را در کاتالیز کردن روند پذیرش رژیم صهیونیستی در منطقه ایفا کند؛ اما در نهایت، باید دید آیا آمریکا حاضر است به درخواستهای بن سلمان در این زمینه توجهی نشان دهد؟
بر اساس گزارشهای ارائهشده، فریدمن در مقاله خود نوشته است، عربستانیها از آمریکا سه چیز را میخواهند؛ اول معاهده دفاعی مشترک، مانند ناتو که براساس آن در صورتی که عربستان در معرض حمله قرار بگیرد، باید آمریکا فوراً از عربستان دفاع کند. دوم دستیابی به یک برنامه هستهای با نظارت آمریکا و سوم دستیابی به توانایی خریدن سلاح پیشرفته. گزارشهای قبلی در این زمینه حکایت از این داشت که آمریکا هنوز برای دادن چنین امتیازاتی به عربستان آماده نیست.
مسئله اسرائیل و فلسطین نیز از جمله موارد پیچیدهای است که بهشدت روی مذاکرات آمریکا و عربستان تأثیر میگذارد. اختلافات دیرینه میان دو طرف و خواستهها و نیازهای مختلف آنها، بر توافقات صلحی که قابلیت برقراری دو دولتی را برای فلسطین و اسرائیل به ارمغان بیاورد، سایه افکنده است؛ از این رو، تحقق توافقی که تمامی نقاط مختلف این مسئله را در بر بگیرد، چالشهای بسیاری داشته و به تلاشهای بیشتر از طرفین نیاز دارد. در هر صورت، به نظر میرسد احتمال دستیابی به توافقی که همه موانع را رفع کند و پایههای صلحی پایدار را فراهم آورد، کمتر از هر زمان دیگری باشد. این مذاکرات احتمالاً بهمدت طولانیتری نسبت به انتظارات آغاز خواهد شد و به تعهدات جدی و پیگیریهای مداوم از طرف همه طرفین نیاز دارد. از سوی دیگر، تحولات سیاسی و امنیتی منطقه، سبب میشود که آینده مذاکرات آمریکا و عربستان کاملاً پیشبینینشدنی باشد.
به نظر میرسد، در این میان بیشتر از اینکه عربستان به دنبال امتیازگیری از آمریکا باشد، این ایالات متحده است که قصد دارد با ارائه وعدههای غیر دقیق، خاندان سعودی را وادارد تا در جهت تمایلات او گام بردارند. بر همین اساس، شروط آمریکا برای عربستان شامل موارد زیر است:
توقف جنگ در یمن و بسته کمکهای عربستان به فلسطینیها در کرانه باختری و پایان دادن به روابط عربستان و چین. آمریکا از گزارشهایی که سال میلادی گذشته درباره قبول ارز چین بهجای دلار آمریکا در معاملات نفت از سوی عربستان منتشر شد، راضی نیست.
این مسئله با گذشت زمان و بهدلیل نفوذ اقتصادی چین تأثیر زیادی بر دلار آمریکا دارد. از نظر آمریکا باید این مسئله لغو شود. همچنین عربستان باید تعاملات خود را با شرکت چینی هواوی پایان دهد. اگر این اتفاق بیفتد، این اولین باری است که آمریکا معاهده دفاعی مشترک را با یک کشور غیر دموکراتیک امضا میکند؛ اما مهمترین مسئلهای که عربستان از رژیم صهیونیستی میخواهد، حفظ امکان اجرای راهکار تشکیل دو دولت است.
همچنین، امارات خواهان توقف الحاق کرانه باختری شده است که با توجه به تندرویهای رژیم صهیونیستی و همچنین نتانیاهو چنین امری بسیار بعید به نظر میرسد.
بایدن نیز مانند سایر رؤسایجمهور آمریکا تلاش دارد تا در سال پایانی فعالیت خود، گزارشی از عملکردش در ایجاد صلح در منطقه و به ویژه بین فلسطین و رژیم صهیونیستی داشته باشد یا در بهترین حالت بتواند اعلام کند که رابطه عربستان و رژیم صهیونیستی را بهسمت عادی شدن پیش برده است.
با این حال، پیچیدگی شرایط در منطقه و بیتوجهی غرب به بازیگران مهمتری، چون نیروهای مقاومت در منطقه، این طرح بلندپروازانه بایدن را با شکست مواجه خواهد کرد.