انسان موجودی اجتماعی است و زندگی در اجتماع قوانین و قواعد خود را میطلبد. رعایت مرزها و حدود روابط انسانی، لازمه جامعه پیشرو و عدالتخواه است. رعایت هر چه بیشتر این مرزها جامعه را به عدالت و احقاق حقوق نزدیک کرده و رضایت و انگیزه زندگی و امید به آینده را در اعضای آن جامعه پدید میآورد؛ در نقطه مقابل رعایت نکردن حدود و مرزهای اجتماعی، زمینه ایجاد تعرض و پایمال شدن حقوق و نقض عدالت اجتماعی و در نتیجه نارضایتی و نداشتن امنیت روانی و اجتماعی را به دنبال دارد. در اندیشه امیرالمؤمنین(ع)، زندگی اجتماعی، تعاون و همکاری و همزیستی همه بر پایه عدالت و رعایت حدود و قوانین اجتماعی صحیح است. پایههای چنین جامعهای بر مهرورزی بنا شده و عدالت جایگاه مقدسی دارد که نتیجه آن اصلاح روابط انسانی، اعتماد و امنیت روانی است؛ زیرا کرامتی که خداوند به انسان داده، در چنین جامعهای حفظ میشود. حضرت فرمود: «پس چون مردم حق زمامدار را بگزارند و زمامدار حق مردم را به جا آورد، حق میان آنان ارزشمند، راههای دین پدیدار، نشانههای عدالت برجا و سنت چنانکه باید اجرا میشود. پس کار زمانه به سامان میرسد و روزگار اصلاح میگردد و به پایداری و برقرار ماندن دولت امید میرود و دشمنان از نابودی و سقوط چنین مجتمعی ناامید میگردند.» (نهجالبلاغه/ خطبه 216) چنانکه در کلام مولا دیده میشود، لزوم وجود رابطه متقابل حق و مسئولیت در همه ارکان و اعضای جامعه است و آنچه ماحصل این نوع تعامل اجتماعی است، افزایش امید و بالا رفتن مشارکت اجتماعی و در نهایت شکلگیری حیات طیبه در پرتو امید است: «العدل حیاة»؛ عدالت عامل حیات است. (تمیمی آمدی، 1410 ق: 26)