«معصومه آباد» نویسنده کتاب «من زندهام» میگوید: وقتی حضرت آقا را در سال 1391 زیارت کردم، سراپا گوش بودم تا به فرمایش ایشان عمل کنم و ایشان فرمودند که خاطرات دوران اسارتی که منتشر شده است، کافی نیست. من آنجا متوجه شدم که 30 سال در رساندن پیام اسارت خود کوتاهی کردهام. ایشان فرمودند مادامی که تاریخ دفاع مقدس ملبس به لباس ادبیات و هنر نشود، به ثمر نخواهد نشست و بعد از آن جلسه در خود فرو رفتم و تصمیم گرفتم که این ودیعه را به مردم برگردانم. من دو سوم کتاب من زندهام را در ایام حج و زیارت خانه حق نوشتم و از خداوند متعال خواستم آنچه خود میخواهد، بر قلم من جاری کند. از همه اینها شیرینتر زمانی بود که محضر رهبری رفتم و خواستم از ایشان اذن رونمایی این کتاب را بگیرم. در آنجا ایشان فرمودند: «نویسنده کتاب «من زندهام» شمایید؟ من در حال مطالعه این کتاب هستم و از این به بعد از روی این کتاب که شما اهدا کردهاید، مطالعه خواهم کرد.» در جلسه بعد که ایشان را زیارت کردم، ایشان فرمودند: «تقریظ من را بر کتابتان دیدید؟» گفتم: «آقا تقریظ شما را به من ندادند.» زمانی که تقریظ را به من دادند، من دیگر در این دنیا نبودم و سر از پا نمیشناختم.