آمریکا در منطقه غرب آسیا، منافع بسیاری را در طراحیهای خود مد نظر داشت که با انقلاب اسلامی ایران یا آنها کاملاً خنثی شده یا در معرض خطر جدی قرار گرفته است. برخی از منافع آمریکا عبارتند از: سلطه بر منافع انرژی به صورت پایدار، حفاظت از کشورهای اقماری، حفظ و گسترش رژیم صهیونیستی و جلوگیری از نفوذ چین و روسیه که راهبردها و برنامهریزیهای گستردهای را برای حفظ این منافع در دستور کار قرار داد.
طراحی خاورمیانه بزرگ
با شکست آمریکا در طراحی جنگ تحمیلی نیابتی عراق علیه ایران و خنثی شدن کودتا و با توجه به گستره انقلاب در منطقه غرب آسیا، سردمداران آمریکا برای مقابله با جریان بالنده مقاومت و حذف کشورهای حامی مقاومت، همچون سوریه، عراق و ایران، طرح «خاورمیانه بزرگ» را در دستور کار خود قرار دادند. عملیاتیسازی طرح آمریکا، باید از جریان حزبالله در لبنان و حذف آن از عرصه نظامی آغاز میشد تا حریم رژیم صهیونیستی محفوظ بماند. بنابراین، رژیم صهیونیستی به نیابت از آمریکا، جنگ سنگینی را از هوا، زمین و دریا علیه مقرهای حزبالله در سال 2006 آغاز کرد که 33 روز طول کشید و به جنگ 33 روزه شهرت یافت. در این نبرد، این رژیم به عنوان ارتش برتر منطقه، شکست سختی را متحمل شد و طرح آمریکا در آغازین مرحله با ناکامی مواجه شد.
یکی از شواهد انتساب طرح به آمریکا اظهار یکی از کارشناسان نیروی قدس است که میگوید، با بمباران و کشتار مردم به وسیله بمبافکنهای صهیونیستها، از خانم رایس که در منطقه حضور داشته، میپرسند «چرا شاهد جنایات هستید و کاری نمیکنید؟» که پاسخ میدهد: «این زایمان خاورمیانه بزرگ است و زایمان درد و عوارض دارد.» این کارشناس میافزاید، سندی در اختیار این خانم بود که 15 کشور روی نقشه علامتگذاری شده بود؛ یعنی تجزیه کشورهای سوریه، عراق و ایران به پانزده کشور در طراحی آمریکا قرار داشت.
در تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان نه تنها حزبالله از صحنه خارج نشد، بلکه به عنوان پیروز میدان با وجود نابرابری در برابر سلاحهای رژیم غاصب، تجلّی کرد و درس عبرتی به مهاجم داد تا دیگر هوس حمله به لبنان نکند.
مقاومت و ایستادگی حزبالله و مردم لبنان طرح بزرگ سردمداران آمریکا را خنثی کرد و از بزرگترین فاجعه در منطقه جلوگیری به عمل آورد. آمریکا به دنبال تغییر نقشه منطقه و سرکوب کامل مقاومت و مقابله با انقلاب اسلامی ایران بود که با شکست رژیم صهیونیستی، در اهداف خود ناکام ماند.