پس از قیام 30 تیر 1331، در حالی که به نظر میرسید نهضت ملی ملت ایران در اوج قرار دارد، اما روند تحولات به نحوی رقم خورد که به سقوط دولت مصدق انجامید. دکتر رضا شعبانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی در کتابش با عنوان «تاریخ ایران» به اختصار این روند را چنین شرح میدهد:
«هنگامی که مصدق در چارچوب تغییرات بنیادی اجتماعی مورد نظر خویش بعضی وزارتخانهها را به افراد غیر مذهبی سپرد، بین او و جناح سنتی و نیز میان وی و آیتالله کاشانی فاصله افتاد. همچنین زمانی که مصدق از مجلس درخواست کرد تا اختیارات فوقالعاده او به مدت 12 ماه دیگر تمدید شود، بیشتر نمایندگان روحانی جبهه ملی را ترک کردند و آیتالله کاشانی این درخواست را نوعی دیکتاتوری نامید. بدین ترتیب تا مرداد 1332 مصدق حمایت سه گروه بازاریان، مجاهدین اسلام و فدائیان اسلام را از دست داد.
در خارج از کشور نیز بر ضد وی فعالیت میشد. در بهار 1332 آمریکا در حال پایان دادن به جنگ کره بود و به نظر میرسید که ایران در حال فرورفتن در گرداب کمونیسم است. به نظر آمریکاییها زمان مداخله فرا رسیده بود. بنابراین آمریکا و انگلیس اقدامات خود را شروع کردند و با اشرف، خواهر شاه که در تبعید به سر میبرد، تماس گرفتند و به وسیله او پیغامی کتبی به شاه فرستادند با این مضمون که از او در برابر مصدق حمایت خواهند کرد و کودتایی برای براندازی مصدق در راه است.
شاه در 24 مرداد حکم عزل مصدق از مقام نخستوزیری را صادر کرد و طی حکم دیگری زاهدی را برای نخستوزیری معرفی نمود. در 25 مرداد 1332 کودتایی آغاز شد. شاه به همراه همسرش ثریا به نوشهر رفت و منتظر عکسالعمل مصدق شد. مصدق حامل حکم را که سرهنگ نصیری بود، بازداشت کرد. کودتا به شکست انجامید و شاه به بغداد گریخت. جبهه ملی کمیتهای برای تعیین سرنوشت سلطنت تشکیل داد. تودهایها به خیابانها ریختند و مجسمههای شاه و پدرش را پایین کشیدند.
در 27 مرداد مصدق پس از گفتوگویی سرنوشتساز با سفیر آمریکا از ارتش خواست که خیابانها را از وجود تظاهرات پاک نماید. در حالی که بسیاری از تظاهرکنندگان از طرفداران مصدق بودند. ارتش از این فرصت برای سرکوب خود مصدق و طرفدارانش استفاده کرد. روز 28 مرداد زاهدی با فرماندهی 35 تانک شرمن، اقامتگاه مصدق را محاصره نمود. از سوی دیگر افرادی نظیر شعبان بی مخ تظاهرات پر سر و صدایی به سوی بازار ترتیب دادند و ژاندارمری هم حدود 800 نفر زارع را از اصطبلهای سلطنتی ورامین به تهران آورد.»