باید قدمی برداشت. باید تاریکی خانه را با پنجره روشنایی کنار زد. باید به سختیها و تلاشها سلامی دوباره داد. نشستن و نگاه کردن به گردش روزگار هیچ گاه نسیم پیروزی را با خود نیاورده است. آدمی که قدم بر میدارد، پیروز است. آدمی که پنجره سختیها و تلاشها را میگشاید، نسیم پیروزی را حس خواهد کرد.
بازنده این میدان حق و باطل کسی است که تن به تنپروری و تنبلی بسپارد. آدمی برای حرکت آفریده شده است؛ از همینروست که اگر چیزی را بخواهد، راهش را پیدا میکند و اگر نخواهد بهانهاش را.
این دنیا «دارٌ بِالبَلاءِ مَحفوفَةٌ» است؛ یعنی سرايى كه به رنج و بلا گره خورده است و چه بد است که آدمی با نخستین درد و سختی جا بزند و از عرصه میدان کنار برود. باید تا پای جان ایستاد که ایستادن و مقاومت جای شیرمردان میدان است.
مولاجان! اگر هزاران بار در اولین قدمها افتادهایم و جا زدهایم؛ شما این بار دست ما را بگیرید و به قلهای که این روزها شیرمردان ایستادهاند، برسانید.