صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۹  ، 
کد خبر : ۳۵۰۵۰۲
گزارش کوتاهی از یک مراسم قدردانی

نکوداشت پدر شعر شهرری

پایگاه بصیرت / علی عرفانی

دَم دَمای ظهر آخرین روز دومین ماه تابستان که خورشید کماکان گرمای سوزانش را به اهالی زمین تحمیل ‌می‌کرد، وارد مجموعه فرهنگی شیخ صدوق در بوستان مهران شهرری شدیم. از کنار کتابخانه شیخ صدوق گذشتیم و به سالن اجتماعات رسیدیم. همه چیز برای یک نکوداشت شاعرانه و یک رونمایی ادبی آماده شده بود. شاید مثل بسیاری از مراسم‌های پر رزق و برق نبود اما همت مدیران و دست‌اندرکاران فرهنگسرای ولا و مجتمع شیخ صدوق، فضا را برای یک نشست صمیمانه آماده کرده بود. «عبدالمجید فرائی» شاعر نام آشنای شهرری ملقب به «پدر شعر شهرری» که قرار است جدیدترین مجموعه شعر منتشر شده‌اش رونمایی شود، به تک‌تک مهمانان را خوشامد می‌گوید. مراسم با تلاوت آیات قرآن و نواختن سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز می‌شود. مجری برنامه به حاضران خیر مقدم می‌گوید و فلسفه برگزاری این محفل ادیبانه را توضیح می‌دهد. در کنار شاعران، دوستداران شعر و ادب و اهالی رسانه، تعدادی از مسئولان فرهنگی شهرری از مجله رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرری و رؤسای سابق و اسبق این اداره برای قدردانی از این پیرفرزانه گردهم آمده‌اند. ابتدا مستند کوتاهی از زندگی و شاعرانه‌های عبدالمجید فرائی روی پرده می‌رود که با سروده‌ای خطاب به رهبر حکیم انقلاب به پایان می‌رسد.
در ادامه عبدالمجید فرائی به همراه خانم الهام تیموری از فعالان عرصه نویسندگی در جایگاه قرار می‌گیرند و گفت‌وگوی دو نفره آنها که یک ساعت طول می‌کشد، مضمون اصلی این محفل ادبی است. در این گفت‌وگوی صمیمانه و شاعرانه پدر شعر شهرری سروده‌های زیبایی متناسب با ایام محرم و صفر می‌خواند؛
تا ابالفضل آب روی آب ریخت
در فرات آب از خجالت آب شد
اشعار دلنشینی را تقدیم ساخت مقدس امام عصر(عج) می‌کند؛
همواره دلم به یاد و نام تو تپید
آنقدر نیامدی شدم موی سپید
و سروده‌های عارفانه‌اش را برای حاضران قرائت می‌کند؛
خداوندا مرا دریاب/ تو هستی حضرت ارباب
گمان دارم که بیدارم/ مرا بیدار کن از خواب
پایان بخش گفت‌وگوی به یادماندنی، مطالبه مجری درباره سروده‌های آقای فرائی برای همسرش است که 17 سال قبل بر اثر ابتلا به بیماری سرطان وی را تنها گذاشته است. فرائی می‌گویید فقط برای همسرش بیش از 1250 بیت شعر گفته است. اینها بخشی از 120 هزار بیت شعری است که این پیر عاشق و عارف در عرصه‌ها و موضوعات گوناگون آیینی، دینی، اعتقادی، عرفانی گفته است:
شعر و ترانه بوی تو را می‌دهد هنوز
اضلاع خانه بوی تو را می‌دهد هنوز
آن شانه شکسته تو زیر بقچه‌ها
دندان شانه بوی تو را می‌دهد هنوز...
یکی از ویژگی‌های عبدالمجید فرائی سروده‌های به هنگام در صحنه‌های مختلف انقلاب اسلامی است که مرز بین حق و باطل و سیاه و سفید را روشن می‌کند.
فرائی علی‌رغم اینکه پا به سن گذشته، اما در عرصه دفاع از انقلاب، اسلام و ارزش‌های انسانی پرانگیزه و تازه نفس است و همین موضوع از او شخصیتی متمایز ساخته است. پایان‌بخش برنامه رونمایی از مجموعه شعر «روی تو قبله دلم» عبدالمجید فرائی است. پیش از این سه مجموعه شعر به نام‌های «ما راست قامتیم»، «پرِ پرواز»، سفیران برگزیده الهی؛ «از آدم...» منتشر شده بود. پس از آن هم با اهدای لوح یادبود از زحمات چندین ساله این شاعر آیینی و انقلابی تجلیل شد.
حسن ختام جلسه شاعرانه هم عکس یادگاری و خاطره‌سازی علاقمندان شعر و ادب پارسی با عبدالمجید فرائی بود. اذان ظهر است و مجلس گرم و صمیمی نکوداشت به پایان رسیده. راهرو مجتمع فرهنگی و کتابخانه شیخ صدوق شاهد گعده‌های دوستانه شرکت‌کنندگان در این مراسم است و هنگامه خداحافظی و گرمایی که این محفل کوچک ادبی را هم در قبله تهران گرم و گیرا کرده بود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات