رهبر معظم انقلاب در اولین دیدار با اعضای هیئت دولت سیزدهم در ششم شهریور سال 1400 در تبیین شاخصههای مردمی بودن که شعار اصلی دولت است، تأکید کردند: «گزارش خدمات خودتان را هم به مردم بدهید؛ گزارش صادقانه، بدون مبالغه، بدون بزرگنمایی؛ صادقانه [بگویید] این کارها را انجام دادهاید. مردمی بودن اینهاست.»
دو سال پس از آن در هشتم شهریور امسال، رهبر حکیم انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت با انتقاد از ضعف دولت در بیان اقداماتش، اینطور گفتند: «زبان دولت در بیان آنچه انجام گرفته متأسّفانه زبان رسایی نیست؛ اتّفاقات خوبی که افتاده، به آن اندازهای که شایسته و حقّش است، در نظر مردم و ذهن مردم منعکس نشده است.» چرا پس از گذشت دو سال از عمر دولت سیزدهم که دستاوردها و موفقیتهای قابل توجهی در حوزههای مختلف داشته، بخش رسانهای دولت در بیان اقدامات و عملکرد آن موفقیت چندانی نداشته و نتوانسته در اقناع افکار عمومی درباره دستاوردهایش موفق باشد؟ آیا اقناع افکار عمومی در خصوص عملکرد دولت تنها وظیفه دولت به معنای قوه مجریه است یا سازمانها و نهادهای دیگر هم در این زمینه مسئولیتها و وظایفی دارند؟ نقش عوامل بیرونی در این مسئله به چه میزان است؟ پیش از پاسخ به این پرسشها ابتدا باید عوامل مؤثر در این نارسایی و نقصان را برشمرد. به نظر میرسد سه عامل در توفیق نیافتن دولت در اقناع افکار عمومی نقش دارد؛
۱- موج سهمگین جنگ رسانهای و جنگ شناختی که امروز از جانب نظام سلطه با آن مواجه هستیم، با تمرکز بر جنگ اطلاعاتی و ایجاد گسست ادراکی بین حاکمیت با نخبگان و تودهها به دنبال تضعیف سرمایه اجتماعی نظام است. در این میان با بهکارگیری انواع تکنیکها درصدد تحریف و دستکاری ذهنی بر میآیند که رهاورد آن کوچکنمایی دستاوردها و موفقیتها و بزرگنمایی ضعفها و کاستیهاست. دشمنان در این نوع رویارویی با ملت ایران امیدوارند تا مردم را نسبت به آینده ناامید، نسبت به حاکمیت بدبین و نسبت به سرنوشت کشورشان بیتفاوت کنند. در چنین شرایطی، کاری سختتر از بیان اخبار خوب، بازگو کردن موفقیتها و تبیین شرایط موجود برای افکار عمومی نیست؛ چرا که لحظه به لحظه دادههای منفی در گستره ذهن و فکر جامعه پاشیده میشود و فضای غبارآلودی را پدید میآورد که امکان تشخیص درست و غلط را از مخاطب سلب میکند.
۲- تخریب جریانهای سیاسی داخلی که همه تلاششان این است که اقدامات خوب دولت در افکار عمومی دیده نشود. اندک زمانی پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم جریان سیاسی موسوم به اصلاحطلب که در انتخابات 1400 نتوانست اعتماد مردم را جلب کند، شروع به مقابله رسانهای با دولت کرد و همچنان بر این شیوه استوار است. به کار بردن اصطلاحات و واژههای نامناسب برای تخریب چهره دولت و زیر سؤال بردن اقدامات آن در افکارعمومی در همین راستاست که از هر فرصتی برای آن استفاده میکنند.
۳- اما مهمترین و شاید مؤثرترین عامل، عملکرد ضعیف و ناهماهنگیهای رسانهای در دولت است که باعث ایجاد این شرایط شده است. با وجود حضور چهرههای جوان و فعال در بخشهای رسانهای دولت، متأسفانه دولت از نبود اتاق فکر با تجربه و قوی رسانهای رنج میبرد و ساختارهای موجود بیشتر جنبه اداری و تشکیلاتی به خود گرفتهاند که اثرگذاری و خروجی آنها در بین افکار عمومی به چشم نمیآید. همین وضعیت در سطوح وزارتخانهها هم قابل مشاهده است؛ چرا که در بیشتر موارد از نیروهای کم تجربه رسانهای در بخشهای کلان اطلاعرسانی استفاده شده است!
کوتاه سخن اینکه پس از گذشت دو سال فرصت خوبی است تا وضعیت رسانهای دولت بررسی شود و ضمن شناخت نقاط ضعف، موانع و نقصها در زمان باقیمانده دو ساله نسبت به اصلاح آنها اقدام و طرحی نو در انداخته شود تا بتوان ضمن شناخت صحیح فضای جامعه و افکار عمومی از یک طرف و هجمههای رسانهای جریانهای سیاسی و جنگ رسانهای دشمن از سوی دیگر نسبت به تولیدات رسانهای متناسب اقدام کرد و در کنار آن تمهیدات لازم را برای بیان واقعیتهای موجود با زبان عینی و مورد پذیرش آحاد جامعه اندیشید.