رفتار سیاسی در سیره پیامبر(ص) یکی از اصول مهمی است که الگوی بیبدیلی برای جامعه امروز و روابط سیاسی به شمار میآید.
در جامعه بینالملل امروز دیپلماسی خارجی یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی در برقراری ارتباط میان کشورهای مختلف است. اما جایگاه این اصل مهم در پیگیری اهداف و منافع کشورها که از گذشته تاکنون مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران بوده تبیین دیپلماسی و رفتار سیاسی در اسلام را بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار میدهد.
باید عنوان کرد از نظر تاریخی، دیپلماسی در قالب مذاکره و گفتوگو خصوصا برای پایان دادن به جنگ، برقراری صلح و بحث پیرامون اهداف دوطرف معنا مییابد، امری که یادآور رفتار سیاسی پیامبر مکرم اسلام و حکومت ایشان در تاریخ صدر اسلام است و امروز الگوی بیبدیلی برای سیاستمداران چه مسلمان و چه غیر مسلمان خواهد بود.
دیپلماسی در سیره حضرت محمد(ص)
۲۸ صفر و سالروز وفات پیامبر مکرم اسلام فرصتی است تا به تبیین جایگاه دیپلماسی پیامبر اسلام(ص)، و رفتار سیاسی ایشان به عنوان الگویی برای حاکمان و دولتمردان اسلامی بپردازیم.
باید گفت که رفتار سیاسی پیامبر(ص) مجموعهای از فعالیتهایی است که آن حضرت به عنوان رئیس حکومت و نمایندگان و سفرای منتخب ایشان در راه دستیابی به مقاصد وادای وظایف سیاسی دولت اسلامی و اهداف کلی نظام اسلامی در راه حفاظت از حقوق دولت اسلامی در میان دیگر گروههای دینی و دولتهای غیر مسلمان در خارج از قلمرو حکومت اسلامی، انجام میدادهاند.
دیپلماسی در سیره پیامبر مکرم اسلام همان عنصر یا هنر مذاکره است با این تفاوت که دیپلماسی مذاکره در عصر حاضر بر پایه پیمانهای راهبردی و در دیپلماسی پیامبر اسلام(ص) بر قوانین اجتماعی و جهانبینی واقعبینانه و اصول و ارزشهای انسانی متکی بود و اساس آن را اصول و ضوابطی تشکیل میداد که از وحی و موازین شناخته شده عقلی میگرفت.
صداقت در کلام به جای دسیسه و نفاق
پیامبر اسلام(ص) در طول تاریخ روابط سیاسی با اقوام و ملتها ودر تمامی برخوردهای سیاسی با نمایندگان آنها و سران کشورها جز در موارد خاصی اغلب موفق بود و این برخوردها یا به اسلام آوردن آنها منتهی میشد یا به توافقها و امضای قرادادهایی میانجامید که اهداف سیاسی و دیپلماتیک دو طرف را برآورده نماید. در هیچ کدام از این موارد نه خود پیامبر(ص) و نه نمایندگانش هرگز از فریبکاری، دسیسه، دروغ گفتن، نفاقافکنی،گزافهگویی، عهدشکنی تزویر و دیگر خصلتهای ضد ارزشی استفاده نکرده و همواره از سادگی و صداقت به جای ابهامگویی و دو پهلو سخن گفتن به نفع خود وطرف مقابل بهره میگرفتند. همچنین از نمایندگان اقوام و ملل و مکاتبات و حتی هدایای رؤسای کشورها استقبال میکردند و هرگز در روابط و برخوردها منفعل نبوده و ابتکار عمل داشتند.
مردمداری در حکومت پیامبر(ص)
پیامبر اسلام(ص) همانگونه که بارها و بارها عنوان شده، دیده و شنیدهایم و در قرآن مکررا اشاره شده پیامبر رحمت و مهربانی بودند که مردمداری را اصل همه امور میدانستند لذا در سیره حکومتی و دیپلماسی سیاسی نیز همواره مردم را در همه روابط ملاک دانسته و در تمامی ارتباطات خود با اقوام، ملتها و سران کشورها، مردم را صاحبان اصلی حق برقراری روابط دیپلماتیک میشمردند. چنانکه ایشان این روابط را نه به مفهوم سازش، بلکه راهی برای نیل به توافقهای سازنده میدانند و نه دیپلماسی و نه جنگ را جانشین هم نمیکنند و هر دو را برای رسیدن به حقوق مشروع و اهداف عالی انسان مسلمان در جامعه اسلامی و در جامعه بینالملل لازم میدانند. باید اضافه کرد در سیره سیاسی پیامبر به دلیل انسانی بودن مناسبات در روابط دیپلماتیک، اصل آزادی، اختیار، احترام متقابل، نمایندگان اقوام و زمامدارانی که به نحوی در رابطه دیپلماتیک با آنان بوده پایه واساس مذاکرات و مناسبات قرار میگرفت. این همان اصلی است که نظام جمهوری اسلامی هم در منشور حقوقی خود لازم شمرده و اصل مردمسالاری را ملاک همه اصول میداند.
نه به سازش!
یکی از اصول اصلی در سیره سیاسی و دیپلماسی در زمامداری پیامبر مکرم اسلام این بود که هرگز مقهور قدرت و قدرتنمایی نشدند و در مواردی که از نظر قدرت نظامی و موقعیت سیاسی در موقعیت نابرابری بودند، تن به سازش و سستی ندادند و اصول را فدای روابط مقطعی و مصالح زودگذر نکردند. پیامبر اسلام(ص) در روابط دیپلماتیک نه فریب وعدههای دیگران را میخورد و نه خود وعدههایی میداد که اطمینان بر اجرای آن نبود و همواره از برخوردهایی که موجب تنفر و سلب اعتماد طرف مقابل میشد، اجتناب میورزید و در عین حال، شیوهای را در پیش میگرفت که او از ملایمت وی سوءاستفاده نکند و به طمع نیفتد.
روح کلی حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم همین اصول است که همواره مورد توجه دولتها بوده است.