مردم در حالی روزهای پایانی شهریور را سپری میکنند که هفتهها تلاش ضدانقلاب برای ناامنسازی کشور به بهانه سالگرد حوادث سال ۱۴۰۱ بینتیجه مانده و زندگی در جریان است.
این در حالی است که سال گذشته کشور عزیزمان ایران، با یک جنگ ترکیبی بیسابقهای مواجه شد. جنگی با یک آرایش جهانی که براساس دادههای اطلاعاتی، حداقل 20 کشور در آن دخالت داشته و علیه ملت ایران، مجموعهای از اقدامات براندازانه را انجام دادند.
در جنگ ترکیبی سال گذشته، تمرکز دشمن بر جنگ شناختی دروغ پایه، با هدف فریب مردم و به ویژه جوانان از یکسو، و متزلزل کردن اراده مسئولان و نیروهای دلسوز و مدافع کشور و انقلاب از دیگر سو بود.
یکی از راههای آشنایی با برخی از ابعاد، ویژگیها و جزئیات این جنگ شناختی دروغ پایه، تأمل در سخنان و گفتههای بازداشتیهای اغتشاشات سال گذشته است. بر اساس گزارش دستگاههای متولی، افراد بازداشتی در لحظات و ساعتهای اولیه بازداشت، بعضاً مغرورانه و متوهمانه، خودشان را در آستانه پیروزی با ساقط شدن جمهوری اسلامی پنداشته و بر همین اساس در مقابل حافظان امنیت، به پرخاشگری و پررویی و بیاعتنایی به بازداشت خود دست میزدند؛ اما همین افراد با گذشت چند روز از بازداشت خود، وقتی دیدند جمهوری اسلامی همچنان پابرجاست و هیچ کس به سراغ آنان نمیآید، با ابراز ندامت و پشیمانی و اینکه ما اشتباه کرديم، تقاضای بخشش و آزادی داشته و متعهد شدند که دیگر فریب نخواهند خورد. فریب چه کسی؟ فریب شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی، فریب کسانی که اساس کار رسانهای آنان دروغ بود، برای ایجاد هيجان توأم با خشم و نفرت و تولید حس انتقام در جوانان، از نظام و نیروهای مدافع آن.
با آرام شدن شرایط کشور در سال گذشته، با تعداد زیادی از بازداشتیهای اغتشاشات صحبت میشود و در همان ابتدای صحبت، یک سؤال از همه پرسیده میشود: «چه شد که شما تصمیم به آمدن به خیابان و درگیر شدن با نیروی انتظامی، آتش زدن بانک و دیگر اموال عمومی و... گرفتید؟»
بر اساس گزارش دستگاههای مسئول و پژوهشهای انجام شده، بیشتر بازداشتشدگان، در پاسخ به این پرسش، یک جواب مشترک داشتند: «تحت تأثیر القائات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی».
آری، سال گذشته دشمنان این ملت، با دروغ و فریبکاری، میخواستند مردم ایران را فریب داده و آنان را در مقابل نظام و ولایت و نهادهای انقلابی قرار دهند؛ اما به جز تعدادی اندک از جوانان خام و افراد سادهلوح که فریب دشمن را خورده و خودشان را متضرر کردند، ملت بصیر و آگاه، فریب دشمن را نخورد و در زمین دشمن کینهتوز، بازی نکرد.
به راستی اگر بتوان دروغهای شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی در سال گذشته را یکجا جمع کرد، آنگاه به جرئت میتوان گفت، در هیچ مقطعی از تاریخ بشر، این حجم دروغ رنگارنگ برای فریب یک ملت، ساخته نشده و انتشار نیافته است. دروغهای بزرگ و پرتکرار به صورت هنرمندانه، به گونهای که کسی در دروغ بودن آن شک نکند. برای نمونه، وقتی خانم مهسا امینی به دلیل سابقه بیماری، در ارشادگاه انتظامی دچار مشکل شده و با وجود تلاش تیم پزشکی از دنیا میرود، چون دشمنان در کمین نشسته، سوژه را برای تخریب نظام و تحریک جوانان برای ریختن به خیابانها و ایجاد اغتشاش، از هر جهت مناسب ارزیابی کرده، بر موضوع سوار شده و با دروغ، مرگ او را ناشی از ضرب و شتم معرفی میکنند. بررسیهای دقیق و علمی مراکز رصد فضای مجازی، نشان میدهد در تاریخ فضای مجازی، هیچ موضوعی به اندازه «مهسا امینی» تکرار نشده و برایش محتوا تولید نشده است! تولید حدود یک و نیم میلیارد محتوا در یک موضوع در فضای مجازی، آن هم در کمتر از یک سال، واقعاً از سوی چه کسانی و با چه اهدافی انجام شد؟ البته این دروغگوییها فقط در فوت مهسا امینی خلاصه نشد، بلکه افراد دیگری را هم که هر یک به شکلی مرده بودند، مانند نیکا شاکرمی و آیلار حقی، اینها را هم به عنوان مقتول و جمهوری اسلامی را به عنوان قاتل معرفی کردند!
بسیار روشن است که در یک فضای هیجانی براساس این نوع دروغها و تحریکات دیگر با استفاده از تاکتیکهای عملیات روانی و تکنیکهای جنگ شناختی، چگونه عدهای از جوانان خام و بیتجربه فریب خورده و در زمین دشمن، علیه منافع و امنیت ملی بازی میکنند؟!
اما وقتی همین افراد از فضای مجازی دور میشوند و با واقعیت و فضای حقیقی آشنا میشوند، از این همه دروغی که به آنان گفته شده، متحیر شده و لب به سخن گشوده و ابراز ندامت میکنند. به جز دروغها در مورد علت فوت مهسا امینی و چند نفر دیگر، شبکههای اجتماعی و شبکههای ماهوارهای، به مخاطبان خود القا کرده بودند که رهبر ایران از دنیا رفته و جمهوری اسلامی در روزهای پایانی خود به سر میبرد و به زودی سقوط میکند!
براساس آن دروغها و این القائات، کسانی به خیابانها آمدند و ایجاد اغتشاش را هم یک مبارزه بدون هزینه و هم پیدا کردن یک سابقه انقلابیگری برای آینده خود پنداشتند!
به چند مورد از توهمات ناشی از این نوع القائات دروغین توجه فرمایید:
۱ـ در همان روزهای اول اغتشاشات، به یکی از بازداشتشدگان گفته میشود، با کارهایی که تو انجام دادهای، باید پروندهات به دادگاه ارسال شود و قاضی درباره تو تصميم بگیرد.
این دختر خانم، با یک جدیت مبتنی بر اطمینان خاطر ناشی از همان القائات، یعنی فرا رسیدن زمان پایان نظام جمهوری اسلامی از سوی شبکههای ماهوارهای و پر تکرار در فضای مجازی میگوید، یعنی تا جمعه که جمهوری اسلامی ساقط میشود(!) میخواهید من را نگه دارید؟
وقتی از این دختر خانم سؤال میشود: «تو از کجا میگویی جمهوری اسلامی تا جمعه ساقط میشود؟» در جواب میگوید: «همه میگویند رهبر که از دنیا رفته! ارتش که به ما معترضان پیوسته! پاسداران هم که در حال فرار هستند! مانده چند تا بسیجی که اینها را هم ما جمع میکنیم!»
آری این اتفاقات همگی افتاده، اما در فضای مجازی، و بر اساس همین فضای مجازی، جمهوری اسلامی تا روز جمعه از نظر این دختر خانم که همه اخبار و فهم و درک و تحلیلش را از فضای مجازی میگیرد، سقوط میکند!
2ـ در هنگامه اغتشاشات سال گذشته، در یکی از خیابانهای تهران و در نیمه شب، خانمی با همان لباس شب درون منزل، به خیابان آمده و بین عابران در آن محدوده، شیرینی توزیع میکند. وقتی از او سؤال میشود، این شیرینی در این موقع شب برای چیست؟ میگوید، مگر خبر ندارید جمهوری اسلامی سقوط کرده است!
3ـ روز 27 آبان سال گذشته، در جلسهای که نگارنده این سطور هم حضور داشت، سردار اشتری فرمانده سابق انتظامی کشور گفت: «چند روز پیش همکاران انتظامی، به یکی از دختر خانمهای دستگیر شده در اغتشاشات میگویند، اگر میخواهی آزاد شوی و بروی خانهتان، این برگ کاغذ را بگیر و تعهد بده که دیگر وارد حرکات اغتشاشی نمیشوی.
این دختر خانم دارای ذهن مجازی دشمن ساخته، با قاطعیت میگوید، من تعهد نمیدهم و همین جا میمانم، اما بدانید تا دو روز دیگر، ما را آزاد میکنند و شما را دستگیر میکنند و آن موقع، شما برای آزادشدن، باید به ما تعهد بدهید! همین دخترخانم چند روز بعد وقتی میبیند، هیچ اتفاقی نیفتاد، با گریه و زاری و ابراز پشیمانی، درخواست قلم و کاغذ کرده و سپس تعهد داده و آزاد میشود.»
موارد مشابه، فراوان است و باید رسانههای کشور و از جمله رسانه ملی، جنگ شناختی دشمن در سال 1401 و همچنين آثار و پیامدهای آن را به درستی تبیین کنند. رسانهها باید دروغهای دشمن در جنگ شناختی را به صورت مستند و باورپذیر افشا کنند. به طور قطع، حالا که بزرگترین جنگ شناختی تاریخ بشر از سوی جبهه استکبار علیه ملت ایران با شکست کامل مواجه شده، به مرور زمان اسناد و نشانههای دروغ ها هم خواسته یا ناخواسته منتشر میشود. همین چند روز پیش، افرادی که در زمان شکلگیری اغتشاشات به عنوان دکتر در شبکه اینترنشنال حاضر شدند و برای فریب و تحریک مردم مدعی شدند که اسکن سر مهسا امینی نشانههای شکستگی بر اثر ضرب و شتم دارد، اعلام کردند، ادعای آنان مطابق با واقع نبوده و در اسکن هیچ اثری از شکستگی نبوده، اما آنان، برای اینکه به اصطلاح جنبش شکل گرفته در ایران آسیب نبیند، به دروغ آن حرفها را زدند!
آری، حالا که براندازان شکست خوردهاند و علیرغم همه فضاسازیها توفیقی در همراهی مردم به دست نیاوردهاند، خود به جان هم افتاده و دنبال مقصر میگردند، خود به خود، بسیاری از دروغها را خودشان افشا میکنند. به امید آن روزی که همه جوانان ایران زمین، با شناخت کامل دشمنان مکار و دروغگو، دیگر هیچ گاه ذهن و قوه فهم و درکشان را در فضای مجازی در اختیار دشمن قرار ندهند.