تصور بسیاری بر این است که منشأ و مبانی اختلاف و تقابل انقلاب اسلامی ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی تنها مسئله فلسطین یا مرزهای جغرافیای جهان اسلام یا مسائل منطقه همچون لبنان، سوریه، عراق و مسئله مقاومت است که البته همه اینها و موارد دیگر از این قبیل همچون حفظ کیان اسلام، حرم اهل بیت، عزت مسلمین و صیانت از استقلال ایران و انقلاب اسلامی جزء اهداف و از عوامل اختلاف بین جمهوری اسلامی و جبهه استکبار بوده و هست و خواهد بود، اما با نگاه و نگرش عمیقتر معلوم میشود مشکلات و موانع و مبانی تقابل انقلاب اسلامی ایران با آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی فراتر از مسئله فلسطین و منطقه غرب آسیا و منافع جمهوری اسلامی ایران است. مبانی اصلی و زیربنایی تقابل انقلاب اسلامی ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی تمرکز آنها روی دو موضوع مهم است: اول: موعودگرایی، دوم: جهانیگرایی. موعودگرایی و جهانیگرایی بر دو رکن ایدئولوژی، یعنی اسلام و فناوری، یعنی تمدن اسلامی استوار است.
بخش اول: تبیین مسئله آخرالزمانی با دو رکن موعودگرایی و جهانیگرایی آمریکایی:
تلاقی دو جریان در عرصه حاکمیت در آمریکا
الف ـ جریان قدرت و ثروت
جریان قدرت و ثروت ترکیبی است از سرمایهداران و صاحبان شرکتها و مؤسسههای بزرگ؛ جنگسالاران و صاحبان کارخانههای اسلحهسازی و سیاستمداران و مقامات دولتی.
ب ـ جریان ایدئولوژیکی و بنیادگرا
جریان ایدئولوژیکی و بنیادگرا هم ترکیبی از سه رکن است. رکن اول صهیونیسم یهودی است که نفوذ بسیاری در عرصههای فکری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا دارد. رکن دوم نومحافظهکاران با محوریت حزب جمهوریخواه هستند و رکن سوم صهیونیسم مسیحی، یعنی پروتستانتیسم و پروتستانها و مجموعهای از کشیشان دارای عقاید افراطی و بنیادگرا هستند. تلاقی این دو جریان به ویژه نقش سرمایهداران و جنگسالاران با بهرهگیری از جریان افراطی پروتستان و بنیادگرا بر این نکته تأکید دارند که جنگ آینده زمینهساز ظهور مسیح و آغاز صلح جهانی است و آمریکا رهبری این جنگ و جریان ظهور مسیح را عهدهدار است.
برخی نقاط اشتراک سه جریان صهیونیسم یهودی، صهیونیسم مسیحی و نومحافظهکاران به شرح زیر است:
یهودیان از سراسر جهان به فلسطین آورده شوند و کشور جعلی صهیونیستی حد فاصل نیل تا فرات ایجاد شود؛
یهودیان مسجدالاقصی و مسجدصخره را در بیتالمقدس ویران کرده و جای آن معبد سلیمان را بنا کنند؛
آنگاه که مسجد ویران شود جنگ نهایی بین قوای خیر و شر آغاز خواهد شد و قوای خیر به سرکردگی آمریکا و انگلیس و نیروی شر با میلیونها نفر از مشرق: روسیه، ایران و عراق به سوی مغرب هجوم میآورند و جنگ در منطقهای به نام آرماگدون در نزدیکی حیفا به وقوع میپیوندد؛ در پایان جنگ، با پیروزی قوای خیر، عیسی مسیح به زمین باز میگردد و در مصاف با قوای شر و دجال پیروز میشود و مسیح حکومت جهانی خود را به مرکز بیتالمقدس بنا خواهد کرد؛ مسیحیان باید برای رسیدن به صلح جهانی مقدمات جنگ آرماگدون را فراهم کنند.