در بررسی متون انتقادی نوشته شده درباره اندیشه سیاسی مرحوم سیدلاری به مطالبی، همانند نقد مرحوم جواد طباطبایی برمیخوریم که معتقد بود مفاهیم مدرن در اندیشه لاری خودآگاه به کار نرفته و وی اساساً اطلاعی از آنها نداشته است. این در حالی است که سید لاری در آن دوران به غایت تلاش میکند تا مفاسد حاکمیت ظلم را برجسته کند و به تصویر بکشد. بنابراین، از نخستین رسالههایی که از سیدعبدالحسین لاری در مباحث اجتماعی و سیاسی به دست رسیده، رسالهای با عنوان «آیاتالظالمین» است. سید در این رساله، همه آیاتی را که درباره ظلم آمده، احصا کرده و در مواجهه با استبداد به آنها تمسک جسته است.1 وی ظلم را «صریح مذهب کفریه» میداند که از مذهب حقه عدلیه عدول کردهاند.2 لاری ظلم را خاستگاه همه تباهیها و عدل را موجب همه ترقیاتی میداند که قومی میتواند به آن نائل شود.3
سیدلاری تفاوت حکومت مشروطه مشروعه و حکومت استبدادی را همچون تفاوت ایمان و کفر میدانست و مقایسه بین این دو نوع حکومت را چون مقایسه میان حق و باطل تلقی میکرد. چطور سیدلاری به مفاهیم زمانه خود اشراف ندارد؛ اما مواجهه با هجوم خارجی را یکی از اصلیترین دغدغههای خود میداند. سخنان سید غالباً در مواجهه با هجوم بیگانگان بوده و وی میکوشید تا از درِ مخالفت با آنان درآید. او بر انگلیس و روسیه اینگونه میتاخت که هیچ یک از انواع چهارپایان و جانوران بیابانی و درندگان، حتی سگ و خوک با همه پلیدی و ناپاکی و درندهخویی غریزی که در وجودشان نهفته است، فاسد را به فاسدتر برنمیگردانند جز «ابالیس انگلیس» و «روس بدتر از مجوس» که پلیدترین و فاسدترین انواع از شیاطین جاندار هستند.4
سید لاری سپس در نوعی از پیشبینی از رفتار زیادهخواهانه اروپاییها، اینگونه علیه آنها که آنان را بیگانگان مینامد، میشورد: «مسلم است که تمام اسلحه و مال و دارایی و جان و ایمان و اختیار مردم را از هر جهت خواهند گرفت و خوشی را از مردم سلب کرده، مهر خموشی بر زبان آنان خواهند زد. حتی اختیار دین و آیین و آبرو و شرف و ناموس و حیثیت برای آنها باقی نمیگذارند و از هیچ امری فروگذار نخواهند کرد مگر آنکه آن را در حیطه تصرف خود درآورند و عزیزان و بزرگان مملکت را بنده زرخرید خود گردانند و با هزاران گونه ننگ وابسته به خود کنند.»5
به نظر میرسد سیدلاری در زمانهای میزیست که مخالفت با ظلم و استبداد، اولویت سیاسی وی بوده و مواجهه با دول متخاصم خارجی نیز دغدغه اصلی سیدلاری را شکل میداده است. اینکه وی بر زیر و بم اندیشه مشروطهخواهی و ریزبینیهای آن التفات تام و تمام نداشته، البته سخنی است که میتوان نزدیک به یک قرن پس از او در آن باب سخن گفت. زمانه سید لاری اقتضائات دیگری داشته و مجاهدت دیگری میطلبیده است. سیدلاری فقیهی بود که راه مبارزه با ظلم را در پیش گرفته بود. او هم به لحاظ تئوریک علیه ظلم و استبداد قدم به میدان نهاده بود و هم از نظر عملی مقابله با ظلم را پیشه کرده بود.
منابع در دفتر نشریه موجود است