در سلسله مطالبی که در سالهای اخیر درباره نقش دولت در ایران به رشته تحریر درآوردیم، در یک آسیبشناسی اجمالی به این نتیجه رسیدیم که یکی از مهمترین عوامل تداوم مشکلات کشور، تضعیف قدرت حکمرانی دولت است؛ به این معنا که دولت در ایران، حضور فعال و مؤثری در عرصههای گوناگون ندارد. پیامد این موضوع، ایجاد حس «رهاشدگی» کشور از سوی مسئولان نزد بخشهایی از جامعه بود. بر این اساس، گفته شد که یکی از مهمترین الزامات حل مشکلات کشور، احیای منزلت گرهگشایی دولت و شکلگیری «دولت قوی و فعال» در ایران است. در همین زمینه باید اشاره کرد، دولت سیزدهم در حالی با شعار «تحقق ایران قوی» روی کار آمد که نقیصه موصوف، موجود بود. با این حال، با گذشت بیش از دو سال از روی کار آمدن دولت سیزدهم، به نظر میرسد این دولت درصدد تلاش برای احیای منزلت دولت در ایران است.
کنشگری فعالانه در سیاست خارجی
نوع کنشگری دولت سیزدهم در فضای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور و همچنین در موضوعات و پروندههای گوناگون سیاسی و روابط خارجی، گویای آن است که این دولت درصدد است تا ضمن حضور فعالتر و مؤثرتر در حوزههای مذکور، باور مؤثر به توانایی و توانمندی دولت در اداره کشور را برای افکار عمومی داخل و خارج کشور ایجاد کند. به تعبیر دقیقتر، دولت با رویکرد حلالمسائلی و خروج از انفعال، درصدد است تا مشکلات کشور را با راهحلهای منطقی و کارشناسی حل و رفع کند.
نوع ورود و مدیریت دولت در بزرگترین موضوع سیاست و روابط خارجی کشور، گویای این مهم است که این دولت در عین تلاش مستمر برای حل مشکل تحریمهای ضدایرانی، با حساسیت و جدیت مراقب است که نه سرعت رشد و پیشرفت صنعت هستهای کشور متوقف شود و نه دستاوردهای این حوزه تخریب شود. با این وجود، این رویکرد در گام نخست، موفقیتآمیز بوده است؛ زیرا در ازای آزادسازی زندانیان آمریکایی از ایران، داراییهای بلوکهشده ایران در سایر کشورها، به ویژه کره جنوبی آزاد شد. درباره رویکرد دولت در مذاکرات، به طور کلی باید گفت دولت با موفقیت تاکنون توانسته است مذاکره و معامله را از زمین توانایی هستهای کشور خارج کند. درواقع، دولت در شرایطی به آزادسازی منابع ایران در خارج موفق شده که در حوزه هستهای، امتیازی به طرف مقابل نداده است؛ امتیازی که دولت سیزدهم به طرف مقابل داده، در زمره منافع حاشیهای تلقی میشود و عقلانیت مذاکراتی(دیپلماتیک) حکم میکند که این منافع، در راستای تأمین منافع مهمی، چون معیشت مردم هزینه شود. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، عضویت ایران در بریکس، فعالسازی عضویت ایران در اکو و در مجموع، توسعه روابط و مناسبات با کشورهای شرقی و همسایه، در عین پیگیری به نتیجه رساندن مذاکرات رفع تحریمهای ضدایرانی، گویای موفقیت دولت در تعادل و توازنبخشی به سیاست خارجی کشور است. در زمینه اقتصادی نیز دولت علاوه بر اهتمام جدی بر افزایش فروش نفت ایران، توانسته است استقراض دولت از بانک مرکزی را به صفر برساند، تعداد قابل توجهی از واحدهای تولیدی را احیا کند(حدود شش هزار واحد)، سرعت رشد نقدینگی را متوقف و بلکه منفی کند، در برخی بازارهای مرتبط با نیازهای اساسی شهروندان، مانند خودرو و مسکن، آرامش نسبی حکمفرما کند و دهها آورده دیگر داشته که نویدبخش گرهگشایی در معیشت و روندهای اصلاحی در اقتصاد کشور است.
پایان احساس رهاشدگی
نگاهی آماری به مجموع اقدامات و رویکردهای دولت سیزدهم حاوی این پیام اساسی و مهم به اقتصاد و سیاست کشور است که به تعبیر عامیانه، «در بر همان پاشنه سابق نمیچرخد» و دولت با تغییر رویکرد و ریل اداره کشور، مصمم است تا مشکلات کشور را حل و رفع کند. مبتنی بر این وضعیت، میتوان گفت دولت با رویکرد و اقدامات خود توانسته است گزاره و احساس «رهاشدگی» را تا حدود زیادی در اذهان و فاهمه عمومی بزداید؛ عارضهای که در سالهای اخیر، در دامن زدن به بیانضباطیها در حوزههای گوناگون و از جمله دامن زدن به انتظارات تورمی و حتی تداوم فشارهای خارجی اثرگذار بوده است. مسلم است که دستاورد این مهم، ایجاد حس اعتماد، اطمینان و امید نسبت به آینده وضعیت کشور در حوزههای گوناگون است. دستاورد دیگر این موضوع، ارائه راهحل اصلی مشکلات کشور برای افکار عمومی است؛ به این معنا که دولت با رویکرد خود در تلاش است تا با حل مشکلات کشور، این گزاره را که «راهحل مشکلات کشور در خارج وجود دارد و برای تحقق این مهم، چارهای جز مذاکره و دادن امتیاز به طرفهای خارجی وجود ندارد»، از مفاهمه عمومی و نخبگانی کشور بزداید. به تعبیر دقیقتر، تلاشهای مجدانه و گرهگشای دولت سیزدهم حاوی این پیام مهم است که به جای تمرکز صرف بر مذاکره، باید دستگاه تصمیم، تدبیر و اقدام دولت، قویتر و جدیتر در ماتریس اداره کشور خود را نشان دهد. از این طریق است که حل مشکلات کشور امکانپذیر میشود؛ زیرا عمده مشکلات کشور منشأ داخلی دارد. مبتنی بر این مهم، این دولت به خوبی توانسته است از دوگانهسازی میان شعارها و آرمانهای نظام و انقلاب با خواستهها و منافع مردم به منظور تسهیل و تسریع در به نتیجه رساندن پروندههای سیاست و روابط خارجی جلوگیری کند.
سخن پایانی
آنچه گفته شد، به معنای نادیده گرفتن ضعفها، کاستیها و نواقص موجود در کشور و از جمله در عملکرد دولت سیزدهم نیست. نکته مهم در این زمینه، آن است که در نگاهی سیستمی و همهجانبهنگر به رویکرد و عملکرد دولت باید به این نکته توجه داشت که ریلگذاری این دولت در اداره کشور، اولاً فعالانه و مؤثر است، ثانیاً به دور از حواشی و دوگانهسازیهای مخرب است و ثالثاً مبتنی بر باورپذیرسازی کارآمدی نگاه انقلابی در اداره کشور است. به ویژه در این زمینه باید توجه داشت که این تلاشهای دولت باید تصویری کارآمد و گرهگشا به افکار عمومی از دولت و مجموعه نظام ارائه کند. از این نظر، این دولت در بهبود وضعیت امید و اعتماد در کشور اثرگذار بوده است. بنابراین، با وجود همه شرایط دشوار و موانع موجود، دولت در تلاش است تا اثبات کند که هم راهحل مسائل در داخل کشور است و هم حل مسائل و مشکلات کشور با تقویت ماشین سیاسی دولت امکانپذیر است.