در حیاط خانه قدیمی ما چند سال پیش بالای دیوار، چند روز رفت و آمد یاکریمها زیاد شده بود. در را که باز میکردی، میپریدند و پرواز میکردند.
مادر میگفت: «مادر از در پشتی برید این طفل معصومها نترسن، بلای جونشون نشید، زبون بستهها گناه دارن...»
چند روز بعد از سر کنجکاوی نوجوانیام نردبان را برداشتم و سری به روی دیوار زدم!
در ناامنترین جای ممکن لانه کرده بودند و سه تا تخم کوچک توی آن بود، چشمانم موج شادی برداشته بود.
بعد از چند روز معلوم شد از سه تا تخم یکیشان به ثمر نشسته و جوجه کوچکی مهمان لانه ناامن آنها شده است. هر دو حسابی کیفشان کوک بود و دور و بر جوجه تازه به دنیا آمده میپلکیدند و هوای تک فرزندشان را داشتند. جوجه که همیشه جوجه نمیماند. وقت بزرگ شدن که برسد بال میزند و پرواز را میآموزد. جوجه خانه ما هم پرواز را آموخت و از خانه پدر و مادرش پر کشید و رفت.
یاکریمها غمباد گرفته بودند. نه دنبال آب و غذا بودند، نه آواز سر میدادند و نه حتی پرواز میکردند. گوشهای کز کرده بودند و به آسمان چشم دوخته بودند تا جوجه برگردد و دوباره دور سرش بگردنند و برایش آب و دانه دست و پا کنند و لانه گرم شود. در ما آدمها هم این داستان تکراری وجود دارد. «سندرم آشیانه خالی» کلمهای است که شاید از روی زندگی همین پرندهها به ما انسانها تعمیم داده شده است.
فرزندان به هر دلیلی مانند ازدواج، تحصیل یا جستوجوی استقلال ممکن است خانه را ترک کنند و زندگی خود را مستقل از والدین شکل دهند. والدین در این وضعیت احساس غم و اندوه را تجربه میکنند. هر چند بسیاری از والدین، فرزندان خود را برای تبدیل شدن به بزرگسالانی مستقل ترغیب میکنند، فرستادن فرزندان برای قدم نهادن در این راه برای آنها دردناک است.
سندرم آشیانه خالی به احساسی از تنهایی اطلاق میشود که با ترک خانه از سوی فرزندان در والدین اتفاق میافتد. والدینی که عادت کردهاند با فرزندان خود تعامل کنند و وقت بگذرانند، حالا مجبور میشوند تعامل کمتری داشته باشند و زمان کمتری آنها را ببینند.
این اتفاق برای مادران بیشتر از پدران میافتد؛ چون مادر نقش اساسیتری برای مراقبت از فرزند در هر سن و سالی برعهده دارد.
برای پیشگیری از این احساس که گاهی تا افسردگی پیش میرود، بهتر است پدر و مادر خود را برای پذیرش این جریان آماده کنند و دایره دوستیابی خود را افزایش دهند. دنبال مطالعه و حتی تحصیل باشند و برای خودشان و لذت بردن از زندگی وقت بیشتری بگذارند. وقتی هم که دچار این معضل و احساسات تنهایی و ناراحتی مزمن میشوند، بهتر است سراغ روانشناسی کاربلد بروند و با او صحبت کنند. روان درمانی در درک و مدیریت احساسات به ما آدمها کمک میکند و مسیری روشن جلوی پایمان قرار میدهد.
در بعضی موارد هم به تشخیص متخصص ممکن است داروهایی برای درمان افسردگی ناشی از سندرم آشیانه خالی تجویز شود. دریافت حمایت اجتماعی در زمان ناراحتی، مدیریت استرس و دوری از تنهایی میتواند در ارتقای سطح زندگی فرد مؤثر باشد.
سندرم آشیانه خالی را جدی بگیرید و نگذارید در میانسالی افسردگی به دامنتان چنگ بزند. یاکریم نشوید و کز کنید گوشه لانه. وقت پرواز شما در اوج است!