استعاره «نزدیکی به قله» که رهبر معظم انقلاب در تاریخ 26 مرداد ماه سال جاری در دیدار فرماندهان سپاه مطرح کردند، توجه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران علوم اجتماعی را به خود جلب کرد. تصریح بیان به این شرح است: «فصل مُشبعی را حرکت کردهایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کردهایم، به قلّهها نزدیک شدهایم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است؛ مسئولین کشور در بخشهای مختلف باید با این روحیه حرکت کنند....» برای تبیین، واکاوی و نائل شدن به فهم درخور از این مفهوم، باید خصوصیات و ویژگیهای مسیر طی شده تا به الآن(نزدیکی به قله) تبیین شود. به بیان دیگر، باید مشخص شود راهی که قبل از نزدیکی به قله طی شده است، چه راهی بوده و چه خصوصیاتی داشته است. آن سربالاییها و شیبهای تند کدامها هستند و... .
مسیر طی شده
متناظر با مفهوم سربالایی و شیب تند یا همان خصوصیات و سختیهای مسیر طی شده، رهبر معظم انقلاب در سال 1395 همزمان با سوم خرداد سالروز عملیات افتخارآفرین بیتالمقدس، در مراسم دانشآموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امامحسین(ع) مفهوم «در پیش بودن خرمشهرها» را مطرح کردند: «جوانهای عزیز! بچههای عزیز من!... خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البته ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ به عکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختیاش بیشتر است.» سؤال مهم در اینجا آن است که در این بازه حدود هفت ساله که ابتدای آن با اعلام در پیش بودن خرمشهرها و انتهای آن با نزدیکی به قله مقارن شده است، جمهوری اسلامی ایران چه اتفاقاتی را پشت سر نهاده است؟ در پاسخ باید گفت، جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با مسائل متعددی مواجه شده که در نوشتار حاضر، تنها به دو مورد از آنها یا به تعبیر رهبری معظم انقلاب، دو مورد از این خرمشهرها، مسائل و سربالاییهایی که نظام آنها را پشت سر گذاشته است، پرداخته میشود.
مورد اول وجود دولت و تفکری است که در دهه 90 باور و نگرشی را در داخل جامعه سیاسی و اقتصادی ایران تقویت کرد که اقتصاد ایران و مشکلات آن جز با نگاه به بیرون و برداشتن تحریم آمریکا و توافق با آنان حل نخواهد شد. دولتی که رئیس آن حل تمام مشکلات داخلی کشور، حتی مشکل آب خوردن مردم را به مذاکره و تحریمها گره میزد و این نوع نگاه بارها در بیانات وی به مدت هشت سال از جلسه معارفه تا تودیع ایشان مشهود بود. این دولت با اتکای صرف به برجام، غفلت از سیاست خارجه متوازن، رویگردانی از همسایگان منطقهای و قدرتهای شرق، زیرساختهای غلط مدیریت تولید، سیاستهای نادرست ارزیـ مالی و پیدا نکردن مقصدهای صادراتی، فروش ۶۲ تن ذخایر طلا برای جمعآوری نقدینگی از سطح جامعه، اعطای بیحدوحصر ارز دولتی به همه فعالیتهای ضروری و غیرضروری، نظارت نکردن بر توزیع و هزینهکرد ارز دولتی 4200 تومانی، بیتوجهی به ساختوساز مسکن، کاهش سرمایهگذاری، رشد منفی اقتصادی، افزایش سرسامآور قیمت کالاهای اساسی، کوچکشدن سفره خانوار و... مصائبی را به ملت ایران تحمیل کرد که اثرات آن پس از گذشت بیش از دو سال از پایان آن دولت هنوز پابرجاست.
مورد دوم به نقشه جامع و همهجانبهای برمیگردد که دشمنان خارجی و داخلی با رمز مهسا و شعار «زن، زندگی، آزادی» بنیان نظام اسلامی را نشانه گرفته و به طور مستقیم با خطوط قرمز ارزشی نظام دست بهگریبان شدند. رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان در توصیف عمق و جامعیت این نقشه میفرمایند: «بنده به عنوان یک آدمی که این مسائل را نگاه میکنم و زیر نظر دارم و میفهمم، در دلم به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم!» این اتفاق چنان امیدواری در دل دشمنان ایجاد کرده بود که بسیاری از بازیگران، ورزشکاران و به طور کلی سلبریتیها، کار نظام را تمام شده میدانستند و با این انگاره که باید برای دوران پس از جمهوری اسلامی جایگاه و منزلتی کسب کرد، به القائات هیجانی در جهت تحریک و حمایت از آشوب، مقصر دانستن نظام اسلامی و... دست یازیدند.
عبور موفق از این چالشهای سیاسی و امنیتی، تأییدی است بر در پیش بودن خرمشهرها در سال 1395 که رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع) ایراد فرمودند و عبور از آنها و قرار گرفتن در جایگاه نزدیکی به قله که معظمله در سال جاری در جلسه فرماندهان سپاه خاطر نشان فرمودند. واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران از تفکر «ما نمیتوانیم» عبور کرده و دولت مستقر با تمام توان و با وجود همه موانع توانسته است بدون اتکای صرف به موضوع رفع تحریم، قطار اقتصاد و سیاست را به حرکت درآورد، بدهیهای خارجی دولت را کاهش دهد و رشد اقتصادی را به وضعیت مثبت برساند و همچنین با وجود توطئهها و اختلافافکنیهای بینالمللی و منطقهای، به تقویت و از سرگیری روابط با کشورهایی، همچون چین، روسیه، عربستان، قطر و عمان نائل آید. نقطه عطف در این زمینه آن است که دولت انقلابی سرنوشت اقتصاد و کشور را به این قبیل مذاکرات پیوند نزده است. در همین زمینه باید اشاره کرد که اگر زمانی موضوع داد و ستد بر سر گشایشهای اقتصادی احتمالی و به تعلیق درآمدن صنایع هستهای ایران بود(امری که ایران آن را انجام داد، اما غرب از انجام تعهدات متقابل سر باز زد)، امروز بحث سر آزادی زندانیان سیاسی و آزادسازی پولهای بلوکه شده است. درباره موضوع دوم نیز دشمن طی یک تلاش فراگیر تمام توان خود را به کار گرفته بود تا شاید با چالشآفرینیهای هویتی، بنیانهای نظام جمهوری اسلامی ایران را به لرزه درآورد، این در حالی است که امروزه جمهوری اسلامی ضمن آگاهسازی جماعت فریبخورده و برخورد با لیدرها و سران این غائله در وضعیتی مراسم سالگرد آن روزها را پشت سر میگذارد که نقشه دشمنان برای به آشوب کشیدن فضای سیاسیـ اجتماعی ایران را نقش بر آب کرده است.
سخن پایانی
استعاره «نزدیکی به قله» به معنای آن نیست که همه واقعیتهای نامطلوب موجود حل و رفع شده است، بلکه به معنای آن است که در مسیر تلاش برای حل مشکلات و چالشها، جمهوری اسلامی سربالاییهای سخت و پرسنگلاخی را پشت سر گذاشته است و اکنون با عبور از این دشواریها، اگرچه خستگیهایی هم حادث شده است، اما جمهوری اسلامی در روند پیشرفت تکاملی خود، اکنون در حال طی کردن گامهای نهایی برای فتح قله و تحقق ایران قوی است. مسلم است که اگر با اینگونه دیدگاهی به مسیر حرکت کشور و نظام نگریسته شود، نه تنها سختیها و فشارهای موجود سبب دلسردی و ناامیدی نمیشود؛ بلکه برعکس، مسیر حرکت کشور با امید و شتاب بیشتری ادامه مییابد.