جمعه ۱۴ مهرماه «شاهین مصطفییف» معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان و «سیدعباس موسوی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در باکو از عملیات اجرایی «پروژه احداث پل مشترک مرزی روی رودخانه ارس در منطقه آغبند» بازدید کردند. عملیات اجرایی «پروژه احداث پل مشترک مرزی روی رودخانه ارس در منطقه آغبند» به صورت ویدئوکنفرانس با حضور رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی و شاهین مصطفییف، معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان شهریور ماه 1401 آغاز شد. این پروژه بر اساس تفاهمنامه ایجاد مسیر ارتباطی بین جمهوری آذربایجان و نخجوان با عبور از خاک ایران احداث میشود. پل مرزی اتومبیلرو روی رودخانه ارس در منطقه آغبند به عنوان کریدور آذربایجانـ ایرانـ نخجوان، پیشبینی میشود با ۲۲۰ متر طول و ۲۵ متر عرض احداث شود. در عین حال که این خبر رسانهای شد، وزیر راه و شهرسازی نیز به عنوان رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و آذربایجان به منظور پیگیری مصوبات و همچنین بازدید از پروژههای دو کشور و دیدار با مقامات عالیرتبه این کشور، روز جمعه ۱۴ مهرماه به آذربایجان سفر کرد. اتفاقی که بسیار امیدوارکننده بود و با تمرکز کریدور آذربایجانـ ایرانـ نخجوان میتوان از موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مدیریت رفتار بازیگران بیرونی در قفقاز صحبت کرد.
قرهباغ در کنار آذربایجان
28 شهریورماه جمهوری آذربایجان در یک حمله محدود به مواضع ارتش ارمنستان در قرهباغ توانست به طور کامل مدیریت قرهباغ را به دست بگیرد. در همین زمینه، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه اعلام کرد، دولت ارمنستان حاکمیت باکو بر قرهباغ را به رسمیت شناخته است. با این حال، این منطقه پس از سه دهه از اشغالگری ارمنستان درآمد و در اختیار دولت آذربایجان قرار گرفت. در همین زمینه، در سال 1399 نیز رهبر معظم انقلاب قره باغ را متعلق به جمهوری آذربایجان اعلام کردند. با این حال، نگاه به وضعیت قرهباغ در طول 100 سال میتواند به تحلیل وضعیت قفقاز کمک شایانی کند. پس از شکلگیری کشورهای آذربایجان و ارمنستان در دوران سقوط امپراتوری تزاری و انحلال جمهوری قفقاز در حدود سال 1918، مسئله بغرنج اختلاف اراضی بین ملل و قومیتهای این منطقه به وجود آمد که پیشینه و ذهنیت تاریخی دو طرف نیز بحران را عمیقتر میکرد. جمهوری تازه تأسیس آذربایجان با انتشار اعلامیهای در ژانویه 1919، قرهباغ را بخشی از سرزمین خود اعلام کرد. دولت مسکو نیز پس از اعمال حاکمیت بلشویکها بر قفقاز، ولایات قرهباغ، نخجوان و زنگزور را بخشی از حکومت کمونیستی آذربایجان خواند. پس از یک دوره نسبتاً طولانی آتشبس شکننده در آوریل 2016 درگیری بزرگی بین ارتش جمهوری آذربایجان و نیروهای نظامی ارمنی در چهار نقطه در طول خطوط تماس قرهباغ شکل گرفت. متعاقب این جنگ، جمهوری آذربایجان موفق به بازپسگیری برخی از نواحی و ارتفاعات در این چهار نقطه شد. چهار سال پس از جنگ چهار روزه آوریل 2016، یک بار دیگر ارمنستان و جمهوری آذربایجان وارد درگیری نظامی از 12 تا 16 جولای 2020 شدند. در جنگ دوم قرهباغ مناطق جبرائیل، زنگیلان، فضولی و شهر استراتژیک و تاریخی شوشا از طریق نظامی و مناطق آغدام، کلبیجر و لاچین نیز به موجب توافق آتشبس قرهباغ در 10 نوامبر 2020 از سیطره ارمنیها خارج شد و پس از سه دهه به حاکمیت جمهوری آذربایجان بازگشت. در جنگ سوم نیز قره باغ به طور کامل آزاد شد و در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت.
آیا بازگشت قرهباغ به جمهوری آذربایجان منجر به صلح پایدار میشود؟
روند کنونی وقایع به ظاهر نشان میدهد، مناقشه قرهباغ دستکم در سطح رویارویی نظامی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان به پایان رسیده است. از ماهها پیش گفته میشد «نیکول پاشینیان»، نخستوزیر ارمنستان حاکمیت باکو بر قرهباغ را پذیرفته و موضعگیری او درباره عملیات نظامی جمهوری آذربایجان در قرهباغ نیز این گزارشها را تأیید کرد، بنابراین انتظار میرود، روندهای صلح در منطقه به شدت دنبال و اجرایی شود و افکار عمومی منطقه و جهان پس از سه دهه شاهد صلح پایدار در منطقه باشند. البته صلح پایدار منوط به ضوابطی است که به برخی اشاره میشود:
۱ـ دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان نباید تحت تأثیر سیاستهای کشورهای بیرونی در منطقه باشند. در واقع، انتظار میرود پس از اتمام مسئله قره باغ، کشورهای منطقه اسیر معادله چند وجهی غرب در منطقه نباشند. توجه به سیاستهای رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و کنشگری آمریکا در ارمنستان به معنای شعلهور شدن اختلافات در منطقه است که باید کنار گذاشته شود.
2ـ به نظر میرسد، ترکیه با چراغ خاموش رژیم صهیونیستی درصدد تحریک دولت «الهام علیاف» برای فعالسازی کریدور زنگزور از طریق تصرف استان سیونیک ارمنستان باشد. با این حال، ضروری است باکو با تمرکز بر کریدور آذربایجانـ ایرانـ نخجوان، مقابل سیاستهای آنکارا بایستد و در مسیر بحرانی شدن منطقه قدم بر ندارد. البته جمهوری اسلامی ایران هر گونه تغییر در مرزهای خود را در هر زمانی که باشد، تحمل نمیکند و این موضوع را با نگاه امنیتی تجزیه و تحلیل میکند.
3ـ مطلوبیت راهبردی ترکیه، رژیم صهیونیستی و آمریکا در این است که ایران و روسیه همواره با دولتهای آذربایجان و ارمنستان در تنش باشند. لذا باید دو کشور در قفقاز جنوبی بر اساس واقعیتهای تاریخی منطقه تلاش کنند صلح پایدار را با همگرایی با روسیه و ایران تضمین کنند و اجازه تحرک بیشتر را به ویژه به رژیم صهیونیستی و آمریکا ندهند.
نتیجهگیری
الفـ جمهوری اسلامی ایران با اتکا به اصول بنیادین سیاست خارجی خود بارها تأکید کرده است قرهباغ را جزئی از خاک جمهوری آذربایجان میداند؛ ضمن اینکه تشکیل هرگونه دولت محلی و خودخوانده در قرهباغ را قبول ندارد، بنابراین در عین حال که ایران وضعیت ارامنه را در ساختار حقوق بشری دنبال میکند، باید از طریق دیپلماسی عمومی رویکرد ایران در به رسمیت شناختن قره باغ به عنوان خاک آذربایجان را بین افکار عمومی این کشور در اولویت خود قرار دهد و اجازه کنشگری به رسانههای محور عبریـ ترکی برای فاصله انداختن بین افکار عمومی آذربایجان و ایران را ندهد.
بـ در حالی که تلاش میشود از اهمیت وجه اشتراک بین جمهوری آذربایجان و ایران(مذهب) بکاهند و در عین حال با مطرح کردن زبان ترکی به عنوان وجه اشترک بین آذربایجان و ترکیه، زمینههای نفوذ آنکارا در قفقاز را فراهم کنند، انتظار میرود رسانهها و دستگاه دیپلماسی از طریق مذهب افکار عمومی این کشور را در کنار ایران قرار دهند. تأکید بر این موضوع بخش اعظمی از سیاستهای ضد ایرانی رژیم و تفکر توسعهطلبانه اردوغان را با شکست روبهرو میکند.
جـ جمهوری اسلامی ایران با در پیش گرفتن سیاست موازنه، میتواند با دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان روابط حسنه داشته باشد و نباید بر اساس مدل برخی از طیفها و افراد به دنبال برهم زدن روابط خود با یکی از این کشورها باشد. همانطوری که در سی سال گذشته در کنار ارمنستان بود و محل وصل نخجوان به آذربایجان بوده است، باید همان را سیاست تقویت و در نتیجه میزان اثرگذاری ایران را در منطقه افزایش داد. البته باید کشف موضوعاتی که باعث پیوند بیشتر ایران با قفقاز خواهد شد نیز در اولویت نخبگان و کارشناسان این حوزه قرار گیرد. بالا بردن سطح مناسبات اقتصادی با مشارکت کشورهای منطقه، ایجاد قراردادهای سرمایهگذاری بینالمللی با فعالسازی کریدور آذربایجانـ ایرانـ نخجوان و کریدور شمالـ جنوب، قلمروسازی علمی و... پیشرانهای کلیدی ایران در منطقه قفقاز جنوبی است.