انقلاب اسلامی پس از نیم قرن، آزادی احزاب و گروههای سیاسی را برای این سرزمین به ارمغان آورد. احزاب سیاسی که در دوران پهلوی به جز در مقاطعی کوتاه، به درستی آزادی فعالیت سیاسی را تجربه نکرده بودند، پس از گذر از زمستان، به بهار انقلاب اسلامی رسیدند.
یکی از نشانههای آزادی، پذیرش برگزاری تجمعاتی بود که احزاب و گروههای سیاسی تمایل داشتند برگزار کنند. همین شاخص کافی است تا مشخص شود در سالهای 1357 تا 1360 تا چه اندازه آزادی در کشور وجود داشت و همه احزاب و گروههای سیاسی کشور به کرات اجازه تجمع یافتند. البته با اوج گرفتن واگرایی برخی احزاب سیاسی از حاکمیت و مردم و تبدیل کردن میتینگها و تجمعات به فرصتی برای هجمه به حکومت نوپای اسلامی، طبیعی بود که وزارت کشور محدودیتهایی را ایجاد کند. این تجمعات در مواردی به درگیری خونین میانجامید و تعدادی از افراد مضروب و زخمی میشدند؛ چرا که گروههای سیاسی مدعی اغلب به سلاحهای سرد و گرم مسلح بودند. برای نمونه، در تجمع دختران و پسران هوادار مجاهدین خلق در میدان امام اصفهان و مقابل رادیو و تلویزیون شهر، یکی از مردم بیگناه به ضرب چاقو مجروح شد. در این تجمع، پنج نفر از هواداران مجاهدین خلق که به اسلحه سرد مسلح بودند و به سمت مردم حملهور میشدند، دستگیر شدند. همچنین، یکی دیگر از این افراد که قصد حمله به شعبه مرکزی بانک سپه اصفهان را داشت، دستگیر شد.
«حسین موسویان» از اعضای جبهه ملی تعریف میکند: «از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، جبهه ملی تصمیم گرفت برای بیان مواضع خود برنامه تشکیل اجتماعات محلی و منطقهای را به اجرا درآورد. تصمیم به تشکیل این میتینگهای منطقهای به پیشنهاد آقای دکتر علی راسخ افشار، مسئول وقت تشکیلات جبهه ملی اتخاذ گردیده بود. اولین میتینگ در میدان تجریش خیابان سعدآباد محل اداره آموزش و پرورش شمیران، و دومین میتینگ چند روز بعد در محل دبستان نظامی در نزدیکی میدان حسنآباد در شمال پارک شهر برگزار شد.»
از جمله این برنامهها میتوان به میتینگ عصر روز سیام تیر 1358 گرامیداشت قیام ملی سی تیر اشاره کرد که از طرف جبهه ملی در میدان بهارستان بر پا شده و اصغر پارسا، عضو هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی سخنرانی کرد که به علت درگیری و اخلال نتوانست سخنرانی خود را به پایان برساند. در ادامه این تجمع به یک راهپیمایی برای بزرگداشت سیام تیر مبدل شد. میتینگ چریکهای فدایی خلق در مهاباد در روز 19 بهمن سال 1358 نیز جلسه دیگری بود که به طور مسلح و با حضور گروهکهای معاند نظام برگزار شد و در آن اشرف دهقانی علیه جمهوری اسلامی سخنرانی کرد.
جنجالیترین تجمعات به مناسب سالروز مرگ مصدق در 14 اسفندماه 1359 برگزار شد که به درگیری خونینی انجامید! در آن جلسه که اغلب با حضور هواداران بنیصدر و سازمان مجاهدین خلق شکل گرفته بود، رئیسجمهور سخنرانی کرد. وی با چماقدار خواندن مخالفانش آنها را به باد توهین و استهزا گرفت و همین امر موجب درگیری خونینی شد که پیامدهای آن کشور را برای هفتهها ملتهب نگه داشت.
عوامل ایجادکننده و ریشههای اصلی غائله 14 اسفند 1359 را باید در سخنرانی 17 شهریور بنیصدر که در میدان شهدا برگزار شد و سخنرانی روز 22 بهمن وی در همان سال و در میدان آزادی، یافت. جایی که او پس از بیان سخنان جنجالی، غیرمکتبی و ضد انقلابی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی، در یک اجتماع عمومی، نقاب از چهره واقعی خود برداشت که هیچ شباهت و اعتقادی به مبانی تشکیلدهنده نظام اسلامی ایران نداشت، و در پس آن نیز وعده سخنرانی و ملاقاتی دیگر با مردم را در سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق در 14 اسفند داد.
بنیصدر در اقدامی هماهنگ با منافقین، گروهکهای مخالف شکلگیری انقلاب اسلامی، جریانهای انحرافی ابتدای انقلاب و... تلاش کرد برنامه مفصلی را علیه جمهوری اسلامی و مبانی اعتقادی آن در 14 اسفند و در دانشگاه تهران ترتیب دهد و تکیه کلامش هم در آن زمان تکیه بر آرای 11 میلیونی مردم برای ایجاد جنجال در کشور و پیشبرد اقدامات خائنانه خود بود؛ از همین رو گروهکهای مخالف جمهوری اسلامی و طرفدار رئیسجمهور وقت در هماهنگی با دفتر آمادگی خود را برای شرکت در غائله 14 اسفند 1359 اعلام کردند.
یکی از آخرین تجمعات، میتینگی بود که برگزاری آن را جبهه ملی در خرداد ماه 1360 دنبال کرد. جبهه ملی در 19 خرداد ماه دو روز قبل از عزل بنیصدر از فرماندهی کلقوا با صدور بیانیهای مدعی خودکامگی نظام و تهدید آزادیهای قانونی شد و ادعا کرد: «سلب آزادیهای اساسی، تعطیلی مراکز دانشگاهی و محل تجمع احزاب و جمعیتهای غیردولتی، برقراری جو اخافه و ارعاب، توقیف گروهی روزنامههای غیردولتی، ضرب و شتم و قتل در معابر و خیابانها، پروندهسازی و جعل علیه همه مخالفین انتقادکنندگان نظام استبدادی هر روز ابعاد گستردهتری یابد.»
جبهه ملی حضرت امام(ره) را مورد هجمه آشکار قرار داد و مدعی شد: «حوادث این چند روزه و موضعگیری صریح امام در حمایت از مسئولان و عاملان نابسامانیهای انفجارآمیز کشور و تهدید علنی رئیسجمهور منتخب ملت و صدور فتوای هجوم و یورش به مخالفین و هرگونه تجمع و راهپیمایی غیردولتی صفحه جدیدی را در تاریخ انقلاب ایران ایجاد کرده است. بر ملت ایران است که بیندیشند و به داوری بنشینند.» لذا خواهان به خیابان آمدن مردم در روز 25 خرداد شد و اعلام کرد: «جبهه ملی ایران مثل همیشه در مقدم صفوف شما در روز ۲۵ خرداد ماه علیه استبداد، قانونشکنی، خودکامگی، لوایح غیرانسانی، تاراج هستی و فرهنگ ملی و خطراتی که استقلال کشور را تهدید میکند با بانگی رسا اعتراض خواهد نمود.» موارد برشمرده تنها نمونهای از صدها تجمع و تظاهرات متنوعی بود که در طول 27 ماه از بهمن 1357 تا خردادماه 1360 برگزار شد و ممنوعیتی از جانب امام(ره) در این زمینه به وجود نیامد.