جنگ را فقط ادوات نظامی اداره نمیکند؛ جنگ را اراده، غیرت، معنویت، زمانشناسی و احساس وظیفه اداره میکند. اگر رهبر معظم انقلاب از صدبرابری شدن کارهای اجرایی برای دفاع مقدس سخن میگویند، یک طرف ترازوی سخنان ایشان رسیدن جوانان به این میزان آگاهی و دست به کار شدن پا به سن گذشتگانی است که روزهای جنگ را دیده و حامل خاطراتی هستند که بر میزان آگاهی جوانان از آن دوران میافزایند. اینکه نیروهای ایرانی با دستهای خالی، دستهای مسلح صدام را بستند و مجبور به عقبنشینیاش کردند، در همین ارادهها و غیرتی ریشه دارد که امروز به شدت به آن نیاز داریم. دلیل این نیاز هم مشخص است؛ چرا که اگر تا دیروز آمریکا، سربازان و جیرهخواران خود را از صدام و گروهکهای تروریستی تا رسانههای معاند را دست به کار میکرد تا بدون حضور خود، ایران را شکست بدهد؛ امروز فهمیده است که برای ادامه حیات و حفظ صندلی قدرت خود، خودش باید پا به میدان بگذارد. بنابراین، این مقابله روحیه بالاتر و آگاهی بیشتری میخواهد، چرا که آمریکاییها بیشتر از رزم تکیهشان بر حیله و فریب مردم است. چنانکه ردّ پا و دستهای خونآلود آنان را در پشت همه فتنههایی داخلی از کودتای 28 مرداد 1332 تا به امروز دیدهایم. برای نمونه، سال گذشته بود که «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعتراف کرد، آمریکا و کشورهای اروپایی تمام تلاششان را میکنند تا ناآرامیها تمام نشود. این اظهارات در حالی مطرح شد که واشنگتن هرگونه دخالت در امور داخلی ایران و دست داشتن در برنامهریزی و هدایت اغتشاشات در ایران را رد کرده بود و آن را ترفند جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب اعتراضات عنوان میکرد!
وضعیت امروز آمریکا مشابه صدام در 12 مهر سال 1361 است. در آن روزها استیصال و درماندگی تمام وجود صدام را گرفته بود؛ چرا که تنها چهار روز پس از اجرایی شدن عملیات «مسلمبنعقیل» ارتش بعثی خود را باخته بود. رزمندگان کیلومتر به کیلومتر به بغداد، پایتخت عراق نزدیک و نزدیکتر میشدند و زمزمه سقوط رژیم صدام به گوش میرسید. مثل این روزهای خودمان که کشور به کشور، منطقه را از لوث وجود نیروهای آمریکایی پاک میکنیم.
صدام دیگر چارهای نداشت و باید از حربهای به نام دیپلماسی استفاده میکرد. عراق در شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار آتشبس فوری شده بود. قطعنامه ۵۲۲ به همین منظور با ۱۵ رأی موافق و بدون هیچ رأی مخالف یا ممتنعی به تصویب رسید.
نیروهای مسلمان، مؤمن و معتقد ایرانی دست بالای جنگ و نیروهای بعثی دست پایین و شکست خورده بودند. با وساطت سازمان ملل متحد در ۱۵ مهر همان سال، نیروهای ایران پایان عملیات مسلمبنعقیل را اعلام کردند؛ اما جنگ باز هم تمام نشد، چرا که در این تاریخ هنوز بسیاری از نقاط غربی کشورمان عملاً در دست عراقیها بود و لازم بود تا این مناطق باز پس گرفته شوند.
الگوگیری از شجاعت و رشادت همان جوانان است که امروز جوانان ما بیهیچ ترس و دلهرهای در صنعت هستهای صلحآمیز چنان میتازند که آمریکاییها و سربازان غربیاش هیچ کاری از دستشان برنمیآید و رویه صداموار و شیطانی خود را به نام بزک شده دیپلماسی به زبان جاری میکنند؛ همین هفته گذشته بود که «متیو میلر»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا برای چندمین بار مدعی شد، واشنگتن بر کنترل برنامه هستهای ایران از طریق دیپلماسی همچنان متعهد است. هم آنان و هم ما میدانیم که این حرف به سبب ترسی است که از قدرت نظامی ایران و آیندهای شکل گرفته است که در آن آمریکا و ایادی آن هیچ سلطهای ندارند. این نتیجهگیری را به راحتی میتوان از ادعایی که در ادامه سخنان متیو میلر گفته شد، به دست آورد: «موشکهای بالستیک ایران، ناقض قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل هستند.» این مطلب را کشوری میگوید که بنابر اعلام وزارت خارجه آمریکا در اول مارس امسال، یعنی اردیبهشت 1402، آمریکا ۶۶۲ موشک بالستیک قارهپیما و ۱۴۱۹ کلاهک هستهای و ۸۰۰ پرتابگر دارد!
بنابراین، اولین و مهمترین نکته یادآوری خاطرات و رشادتهای رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس تزریق روحیه شجاعت و ایستادگی و امیدواری در دل جامعه است. جامعهای که امیدوار به پیروزی است، همه افراد را به دنبال خود میکشد. در دل این جامعه است که افراد فراتر از توان خود تلاش میکنند. افرادی مانند میرزا محمد سلگی در دل این جامعه رشد میکنند که چند شبانهروز پلک روی پلک نمیگذارد، ولی ایستادگی و مقاومتش ذرهای کم نمیشود. یا بسیجیهای مثل خود میرزامحمد، که با دو پای بریده بر اثر اصابت خمپاره به میدان مبارزه بر میگردند و لحظهای صحنه را ترک نمیکنند یا شهید عبدالرزاق علیشیری، از آن رزمندههایی است که هیچ چیز جلودار او برای حضور در منطقه جنگی نمیشد. او در سال ۱۳۶۱، ۱۵ روز پس از آنکه دستش از کتف قطع شده بود، به جبهه بازگشت.
اهمیت بازگویی خاطرات دوران هشت سال دفاع مقدس و تأثیرگذاری آن بر بدنه اجتماع قابل توصیف نیست. اگر امروز به قلهها نزدیک شدهایم، ابتدای این حرکت را همان جوانانی رقم زدند که مصداق بارز السابقون هستند. بنابراین، امروز باید با درسی که از آن رزمندگان میگیریم، پرشورتر از آن دوران، پرچمهای استعمارگران و ستمگران را که به زور و تحمیل بر نوک قله نشسته است، پایین بکشیم. این روحیه فقط با اجرای فرمان رهبر معظم انقلاب میسر است که درباره اهمیت کارهای اجرایی دفاع مقدس فرمودند: «این کارهای جاریای که دارد انجام میگیرد خوب است، [ولی] اینها باید صد برابر بشود؛ ما توانش را داریم، آدمش را داریم، استعدادش را داریم. میتوانیم کار هنری بکنیم، میتوانیم فیلمهای خوب بسازیم، میتوانیم کتابهای خوب بنویسیم، میتوانیم رمانهای حاکی از حوادث بسازیم؛ میتوانیم؛ [منتها] در این کارهای هنری هدف را فراموش نکنیم، هدف را گم نکنیم.»