این روزها، کارشناسان مسائل سیاسی روی یک موضوع اساسی در غرب آسیا اتفاق نظر دارند و آن، وضعیت شکننده فعلی رژیم صهیونیستی با وجود آشوب و اعتراضات داخلی و شکست دیپلماسی شکستخورده صهیونیستهاست تا جایی که عنوان میشود رژیم غاصب صهیونیستی در گرداب فروپاشی گیر کرده و دیر یا زود عمر این دولت نامیمون در سرزمینهای اشغالی به پایان راه خود میرسد. در همین زمینه صبح صادق با «جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل غرب آسیا گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
جناب قنادباشی، تحلیل شما از وضعیت شکننده رژیم صهیونیستی، چه در سطح داخلی و چه در عرصه خارجی چیست؟
درباره ضعفها و ناتوانیها و وضعیت وانفسایی که رژیم صهیونیستی در آن وجود دارد، اجماع آشکاری میان کارشناسان منطقهای ایجاد شده است و تحلیلگران، صاحبنظران و کارشناسان با عناوین متفاوت به این ضعفها و ناتوانیهای رژیم صهیونیستی در منطقه و در سطوح جهانی اشاره میکنند. این موضوعی است که خود مقامات رژیم صهیونیستی هم در رقابتهایی که با هم داشتند و دارند، از آن سخن گفته و اذعان میکنند، رژیم صهیونیستی با اجرای سیاستهای اتلافگرایانه و اشغالگرایانه خود در پرتگاه سقوط قرار گرفته است. سوای آنچه صاحبنظران امر به آن اذعان دارند و صرفنظر از نظر کارشناسان و اضافه بر اعترافات مقامات رژیم صهیونیستی، اعترافات واضحتری مبنی بر ضعف و ناتوانی و وضعیت شکننده رژیم صهیونیستی آشکار شده که نشانههای ضعف و ناتوانی بیش از حد رژیم صهیونیستی را، آن هم به شیوههای متفاوت آشکار میکند. ما این نشانهها را در تهدیدات مقامات رژیم صهیونیستی علیه ایران شاهد بوده و درک میکنیم. اگر طی دو سال گذشته به مجموع تهدیداتی که رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی ابراز کرده و به آن متوسل شده است، نگاه کنیم، خواهیم دید که رژیم صهیونیستی در این تهدیدات ناخواسته به ضعف خود اشاره میکند. از تهدیدی به تهدید دیگر و صرفنظر از تهدید قبلی از تهدیدات غیر متعارف تا تهدیدات معمولی، از تهدیدات نظامی تا تهدیدات سیاسی و دیپلماسی و ... همه نشان میدهد، رژیم صهیونیستی به قدری ناتوان شده است که در تبلیغ تهدیدات هم شیوه جنونآمیزی به کار گرفته است.
دیپلماسی شکست خورده رژیم صهیونیستی در موارد گوناگون، از جمله معامله قرن یا استفاده از داعش در پیشبرد اهدافش چه نقشی در وضعیت فعلی و متزلزل رژیم صهیونیستی داشته و دارد؟
رژیم صهیونیستی برای نجات خود زمانی از معامله بزرگ قرن سخن میگفت که شکست خورد، زمانی از الحاق کرانه باختری سخن میگفت که آن هم شکست خورد و زمانی به داعش متوسل شد و داعش را در منطقه به عنوان عاملی برای پیشبرد مقاصدشان معرفی کرد که این گروه تروریستی هم شکست خورد. زمانی هم کوشش کرد که اوضاع عراق، سوریه، لبنان و... را ناآرام کند که این سیاستها و پروژههای مستکبرانه هم شکست خورد. مجموع این عملکردها و سیاستها را که در عرصه سیاسی و نظامی و تبلیغات نگاه کنیم، متوجه میشویم که رژیم صهیونیستی دچار یک سردرگمی و شاید یک جنون سیاسی شده است. هر اقدامی که آنها برای تثبیت موقعیت خودشان انجام دادهاند، شکست خورده و آنها همچنان یک رژیم نامشروع در منطقه غرب آسیا به شمار میآیند و آنچه در قالب عادیسازی روابط با برخی کشورها انجام دادهاند، به صورت برگی برای شکست آنها خود را نشان داده است.
عنوان میشود نشانههای فروپاشی رژیم صهیونیستی حتی بدون نیاز به ایجاد جنگ با راه افتادن جنگی علیه آنها در حال رخ دادن است؛ تحلیل شما چیست؟
از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی تاکنون هیچ گاه درون آنها اختلافات به این اندازه شدید نبوده است و هیچ گاه احتمال جنگ و درگیری داخلی تا این اندازه افزایش پیدا نکرده بود؛ اما امروز جدای از ضعفهایی که آنها در منطقه دارند و ضعفهایی که اعضای دیپلماسیشان در سطوح جهانی دارند و همچنین ضعفهایی که در کسب حمایت از دولتهای استعماری دارند، در درون دچار اختلافاتی هستند که حلناشدنی است و هیچ یک از احزاب، گروهها و شخصیتهای رژیم صهیونیستی قابلیت حل و فصل مشکلات و پایان دادن به آنها را ندارند؛ لذا طبیعی است که پیشبینیهای مربوط به فروپاشی رژیم صهیونیستی مبتنی بر دلایل و مستندات درست است و یک موضوع جدی در خصوص ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است و این رژیم در گرداب فروپاشی افتاده است.