برای نخستین بار در طول 75 سال گذشته اجرای عملیات «طوفانالاقصی» در روز 7 اکتبر و رخنه صدها مبارز فلسطینی به درون مرزهای فلسطین اشغالی در کنار تحمیل خسارات سنگین انسانی و نظامی به رژیم صهیوینستی توانست به شکل ملموسی تصویر و هیمنه امنیتی این رژیم را در منظر افکار عمومی جهان و به ویژه کشورهای عربی مخدوش کند. این دستاورد را عملاً میتوان مهمتر و راهبردیتر از هر دستاورد دیگری در این نبرد نابرابر دانست؛ چرا که صهیونیستها در طول دهههای گذشته با تکیه بر سوابق جنگهایی پیشین خود، مانند جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ همواره از خود تصویری رویینتن و دارای اشراف اطلاعاتی عمیق و گسترده ارائه میدادند؛ به گونهای که در نتیجه این تصویرسازی به مرور برخی کشورهای عربی که زمانی داعیهدار مقابله با اشغالگری رژیم بودند، در مقابل جنایات این رژیم عقب نشستند و دست عادیسازی روابط به سوی تلآویو دراز کردند. با این حال، طوفانالاقصی این تصویرسازی را آنچنان مخدوش کرد که برخی کشورهای در آستانه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به سرعت پا پسکشیدند و علیه تهاجم انتقامجویانه ارتش صهیونیستی به نوار غزه بیانیه صادر کردند.
مقدمه فوق به خوبی اهمیت تصویرسازی در حوزه سیاست داخلی و خارجی را نشان میدهد. در دنیای پویا و پیچیده امروز، تصویرسازی ابزار بسیار مؤثر و حیاتی در ساحت پیشبرد سیاستها بهطور چشمگیری نمود یافته و به واسطه قدرت تأثیرگذاری و تشکیلدهندگی تصاویر در ذهنیت عمومی و نیز در نظرات بینالمللی مورد توجه سیاستگذاران این عرصه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، تصویرسازی مطلوب در سیاست خارجی به مثابه یک ابزار راهبردی در تعاملات بینالمللی به طور ویژه مطرح است.
با عنایت به اینکه رژیم صهیونیستی یکی از رژیمهای پر چالش، اماـ به واسطه حمایت قدرتهای غربیـ تأثیرگذار در صحنه سیاست منطقهای و بینالمللی است، این رژیم از بدو تأسیس به دنبال سازوکاری برای مدیریت تصویرسازی در عرصه سیاست داخلی و خارجی بوده است تا به واسطه آن قادر به پیشبرد مؤثر و موفق سیاستهای اشغالگرانه و توسعهطلبانه خود در غرب آسیا باشد.
در این راستا، رژیم صهیونیستی در طول حدود بیش از نیم قرن گذشته نهادها و مؤسسههای زیادی را برای تصویرسازی مطلوب از خود به شکل آشکار و پنهان تأسیس کرده که مهمترین آنها وزارت امور خارجه این رژیم است.
این وزارتخانه مسئولیت روابط خارجی رژیم صهیونیستی را بر عهده دارد و از طریق سفارتخانهها، کنسولگریها و نمایندگیهای خود در سراسر جهان، سیاستهای خارجی رژیم صهیونیستی را رواج میدهد. در بطن این وزارتخانه یک معاونت بزرگ و کلیدی با عنوان بخش دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه اسرائیل وجود دارد. این بخش مسئول اجرای برنامهها و فعالیتهایی است که تصویر مثبتی از رژیم صهیونیستی به مردم جهان مخابره میکند و فعالیتهای گوناگونی را در زمینههای فرهنگی، آموزشی، رسانهای و تجاری انجام میدهد.
افزون بر این، در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی با هدف شکلدهی تصویری مطلوب از خود در بین نسل جوان جهان به شکل جدی وارد عرصه تولید محصولات تلویزیونی و سینمایی شده است که نمود آن را میتوان در محصولاتی، مانند «Tehran»، «Operative»، «Fauda» که به طور ویژه برای مخاطبان کشورهای اسلامی و البته ایران تولید شدهاند، مشاهده کرد.
صهیونیستها در حوزه فضای مجازی نیز به شدت فعال بوده و بخش دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه آنها رسماً هدایت صدها اکانت حقیقی و حقوقی به زبانهای رایج در منطقه غرب آسیا، به ویژه زبان فارسی و عربی را بر عهده دارد؛ البته یگانهای عملیات روانی ارتش و سازمان اطلاعات خارجی رژیم معروف به موساد نیز مستقلاً سازوکارهای غیر رسمی مشابهی را ایجاد کرده و هدایت میکند. برای نمونه، ارتش رژیم صهیونیستی با هدف تأثیرگذاری روانی بر مخاطبان جوان و نوجوان کشورهای عربی و مبتنی بر تکنیک عملیات روانی تله تشنگی(Thirst Trap) به طور ویژه از ظرفیت جاذبههای جنسی دختران جوان صهیونیستی، عضو ارتش در شبکههای اجتماعی پر مخاطب از جمله ایکس(توئیتر سابق)، متا (فیسبوک سابق) و تیک تاک استفاده میکند.
به طور کلی، بر اساس آمارهای موجود، رژیم صهونیستی هر ساله رسماً حدود یک میلیارد دلار بودجه صرف امور مرتبط با تصویرسازی مطلوب از خود میکند. با این حال این رژیم همچنان با چالشهای متعددی در حوزه مقبولیت در جوامع گوناگون جهان روبهروست که نمود آن را میتوان در کمپین جهانی «انزوا، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» معروف به «جنبش BDS» مشاهده کرد. این جنبش جهانی با هدف تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی با اهرمهای اقتصادی به منظور پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین، رفع تبعیض علیه فلسطینیان و به رسمیت شناختن حق بازگشت میلیونها آواره فلسطینی به کشور خودشان ایجاد شده است.
این جنبش جهانی در سال 2005 میلادی از سوی دهها سازمان غیر دولتی در کشورهای غربی بنیان گذاشته شد و با تأسی به یکی از بیانیههای سازمان ملل علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی به دنبال رفع آپارتاید رژیم صهیونیستی است. نکته جالب توجه اینجاست که حامیان این جنبش شامل چهرههای دانشگاهی، اعضای اتحادیههای کارگری، احزاب سیاسی و حتی شهروندان صهیونیستی میشود.
در سالهای اخیر، فعالیت جنبشهایی از این دست در سطح جهان به شکل قابل توجهی افزایش یافته است که دال مرکزی اقدامات آنها تأکید بر غیر انسانی و ظالمانه بودن اشغالگری رژیم صهیونیستی است. به عبارت بهتر، اشغالگری رژیم صهیونیستی، امروز دیگر امر پنهان در سطح جهان نیست و حتی متحدان این رژیم نیز در داخل مرزهای خود با چالش اقناع افکار عمومی در رابطه با ضرورت حمایت از این رژیم اشغالگر روبهرو هستند.
حتی بر اساس ارزیابی اندیشکدههای آمریکایی معروفی، مانند کارنگی، نسل Z آمریکایی باوری به ادامه حمایت مالی و نظامی ایالات متحده از رژیم صهیونیستی ندارند، جالب اینکه پژوهشهای دیگر مراکز تحقیقاتی نیز نتایج مشابهی را در دیگر کشورهای حامی رژیم صهیونیستی نشان میدهد.
در پایان با توجه به آنچه بیان شد، به خوبی میتوان به چرایی تمسک رسانههای رژیم صهیونیستی به دروغپردازی درباره تلفات عملیات طوفانالاقصی پی برد. صهیونیستها که به خوبی نسبت به همراهی نکردن افکار عمومی جهان با خود آگاه هستند، با طرح دروغهای بزرگی، مانند سر بریدن 40 کودک یهودی به دست اعضای حماس به دنبال تحریک احساسات عمومی و جلب حمایت آنها از تداوم اشغالگیری نامشروعشان در فلسطین عزیز هستند.