جمهوری گواتمالا، کشوری در آمریکای مرکزی و پایتخت آن گواتمالاسیتی است. گواتمالا از شمال و غرب با مکزیک، در شرق با بلیز و از جنوب با کشورهای السالوادور و هندوراس همسایه است. زبان رسمی این کشور زبان اسپانیایی است و دین ۹۹ درصد از مردم آن مسیحیت است. حدود ۵۹ درصد از مردم آن از تبار لادینو (دورگه سرخپوست و اسپانیایی) و ۴۰/۵ درصد نیز از سرخپوستان مایا هستند، کمتر از یک درصد از مردم گواتمالا نیز سفیدپوست هستند. این کشور در سال ۱۸۲۱ از اسپانیا مستقل شد.
تاریخ استعمار گواتمالا به دست اسپانیا را میتوان به منزله نمونهای از غارت تاریخ تمدن و فرهنگ یک قوم از سوی استعمارگران بیان کرد. گواتمالا که پیوند دیرینه سرزمینی با مکزیک داشته و پیش از تقسیمبندی جدید، سرزمین واحدی به حساب میآمدند، بلافاصله پس از فتح مکزیک به دست غارتگران اسپانیایی به تصرف آنان درآمد.
وقتی «پدرو دی آلواردو» سردار اسپانیایی و مردانش به گواتمالا هجوم آوردند، سرخپوستانی که به دست آنها کشته شدند، آنقدر زیاد بود که حمام خون جاری شد و رنگ روز از این همه خونهایی که هر روز جاری میشد، قرمز شد. قبل از جنگ سرنوشتساز، وقتی سرخپوستان شکنجه میشدند، به اسپانیاییها میگفتند که شکنجه آنها را ادامه ندهند، آنها حاضرند طلا، نقره، الماس و زمرد برایشان بیاورند؛ اما ایجاد حمام خون با پیروزی اسپانیاییها متوقف نشد.
دو سوم جمعیت و بنا به برخی تعبیرها پنج ششم جمعیت سرخپوستان بین سالهای 1524 تا 1610 کشته شدند یا در اثر کمبود موادغذایی و بیماری مردند. سرخپوستان نه تنها در میدان جنگ کشته شدند؛ بلکه از طریق کارهای اجباری غیرانسانی به نابودی کشیده شدند.
استعمارگران بیش از هر چیز به دنبال طلا بودند؛ بنابراین استعمارگران اسپانیایی، وقتی به اندازهای که انتظار داشتند طلا در کشور گواتمالا نیافتند، سعی کردند از سایر امکانات، مانند کاکائو حداکثر درآمد را برای خود به دست آورند. آنها با گرفتن زمینهای سرخپوستان کشتزارهای وسیع تولید کاکائو را ایجاد کردند تا تولیدات را به طور کامل به خارج صادر کنند. این روند از سوی خانواده سلطنتی اسپانیا، به طور کامل تأیید شد.
مردم گواتمالا پس از استقلال نیز کمتر روز خوش داشته و كودتاهای پی در پی آسایش را از این ملت گرفته است. یکی از مهمترین این کودتاها، کودتای آمریکاییها در سال 1954 علیه دولت مردمی «ژاکوب آربنز» است. قبل از روی کار آمدن «آربرنز» شرکتهای آمریکایی کنترل تأسیسات الکتریکی، تنها خط ریلی و کشت موز را که تنها محصول صادرات کشاورزی «گواتمالا» بود، به عهده داشتند. رئیسجمهور گواتمالا اصلاحاتی را آغاز کرد که به انحصار شرکتهای آمریکایی در گواتمالا پایان میداد و از وابستگی اقتصادی این کشور به آمریکا میکاست؛ به همین دلیل سازمان سیا در سال ۱۹۵۴ دولت او را سرنگون و «کارلوس کاستیلو آرماس» را که یک نظامی بود، جانشین وی کرد.