اندیشکده «رَند» آمریکا بیش از دو دهه قبل کتابی با عنوان «جنگهای شبکهای» منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «در جنگهای فردا کسی برنده نیست که بزرگترین بمبها را دارد، بلکه کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد.» «جنگ روایتها» مفهومی است که لزوماً همیشه درباره جنگها و درگیریهای نظامی کاربرد ندارد، اما وقتی به مدد یک جنگ نظامی بیاید، دامنه تأثیرگذاریاش آنقدر وسیع است که هم پیروز میدان را تعیین میکند و به واسطه این روایتها تاریخ مینویسد و تاریخسازی میکند. در حوادث اخیر غزه و فلسطین و از همان روزهای اول درگیری، انتشار گسترده اخبار منفی علیه گروههای مقاومت، حکایت از این داشت که به موازات جنگ در میدان، نبردی نیز در عرصه رسانه در جریان است؛ به گونهای که رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی و جریان سلطه تلاش کردند تا با وارونهنمایی و قلب واقعیت، چهرهای متفاوت از گروههای مقاومت، به ویژه حماس به جهانیان نشان دهند. رژیم نامشروع صهیونیستی که در یک غافلگیری بزرگ متحمل ضربات سنگین و باور نکردنی از گروههای مقاومت شده و هیمنه نظامی و امنیتی خود را که در طول 70 سال به رخ جهانیان میکشید از دست داده بود، بر روی ارائه روایت متفاوت از صحنه نبرد تمرکز کرد. صهیونیستها به بهانه عملیات پیشدستانه جریان مقاومت که پاسخی به جنایات این رژیم در طول دهههای گذشته علیه مردم مظلوم فلسطین به ویژه غزه بود، سعی کردند رزمندگان مقاومت را با گروهک تروریستی داعشـ که در بسیاری از موارد مورد حمایت رژیم صهیونیستی بودـ مقایسه و شبیهسازی کنند و با ایجاد حس انزجار نسبت به حماس و جهاد اسلامی زمینه را برای مقابله سخت با آنها فراهم آورند و به نوعی از بار فشار افکار عمومی جهانی که همواره در جریان جنایات این رژیم از سوی ملتهای مسلمان و ملل آزادیخواه جهان اعمال میشود، بکاهند. از این رو از نخستین روزهای جنگ، خبرهای جعلی، مانند دروغ تجاوز رزمندگان مقاومت، سر بریدن کودکان صهیونیستی، نگهداری کودکان در قفس، حمله به کنسرت موسیقی، دخالت ایران در تهاجم نیروهای مقاومت به سرزمینهای اشغالی و در مورد اخیر دروغ اصابت موشک مقاومت به بیمارستان المعمدانی را منتشر کردند که یکی یکی کذب بودنشان معلوم شد و فریبکاری رسانهای صهیونیستها برای افکار عمومی برملا شد. اما نکته مهمی که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد، این است که تنها در میدان نبرد نابرابری نظامی بین ارتش رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت و مردم مظلوم غزه وجود ندارد، بلکه در عرصه رسانه نیز که این تحولات را برای افکار عمومی بازنمایی میکند، این نابرابری به وضوح دیده میشود. مردم محاصره شده در غزه به دلیل تخریب زیرساختهای این منطقه از سوی صهیونیستها، مانند گذشته توان مخابره اخبار و تصاویر بمبارانها و انعکاس عمق فاجعه انسانی را ندارند و صدای مظلومیت مردان و زنان و کودکان مقاوم غزه فقط از رسانههای جبهه مقاومت و چند رسانه محدود منتشر میشود و این وظیفه انسانی بر دوش رسانهها سنگینی میکند که بنویسند در این نبرد نابرابر بر مردم غزه چه گذشت و در این میان با تبیین درست و بازنمایی واقعیت، مانع از آن شوند که جای جلاد و شهید عوض شود.