«جو بایدن» در دفتر بیضی، ارتباط تصویری با مردم آمریکا داشت و در سخنرانی خود بهدلایل و اهمیت کمک آمریکا به اوکراین و رژیم صهیونیستی به صورت همزمان اشاره کرد. رؤسایجمهور آمریکا معمولاً زمانی که بخواهند خبر آغاز یک جنگ را به مردم کشورشان اعلام کنند یا از دلایل ورودشان به درگیری نظامی وسیع صحبت کنند، در دفتر بیضی رو به دوربین نشسته و با مردم این کشور صحبت میکنند. سؤالی که در این زمینه و درباره سخنرانی بایدن وجود دارد، این است که آیا آمریکا همان طور که بسیاری از کشورهای جهان مطرح میکنند، وارد جنگی تمامعیار در غزه شده و آیا سکان هدایت رژیم صهیونیستی بهدست بایدن است؟ اگر اینطور باشدـ که شواهد همین مسئله را تأیید میکندـ دستاورد ایالات متحده از دمیدن بر آتش جنگ چیست؟ در حالی که بایدن بهزودی به آخرین سال فعالیتش در دولت و آغاز سال انتخابات ریاستجمهوری نزدیک میشود، این نوع اقدامات و جنگافروزیها دقیقاً چه کمکی به او در عرصه انتخابات میکند؟
برخی از رسانههای آمریکایی با اشاره به شرایطی که بایدن برای ایالات متحده ایجاد کرده استـ خروج از افغانستان و آبروریزی دیپلماتیک و نظامی بعد از 20 سال اشغال این کشور، به راه انداختن جنگ میان روسیه و اوکراین و حمایت مالی شدید از کییف در این خصوص و دمیدن بر آتش جنگ بین غزه و رژیم صهیونیستیـ معتقدند، حالا دولت آمریکا با مشکلاتی مواجه است که بسیاری از دولتهای پیشین اصولاً با این مشکلات رو در رو نشده بودند. پایگاه اینترنتی «آکسیوس» در همین زمینه به نقل از «رابرت گیتس» وزیر دفاع پیشین آمریکا که زمامدار پنتاگون در دوره ریاستجمهوری جرج بوش و باراک اوباما بوده است، در این زمینه خاطر نشان کرده است: «آمریکاییها هم اکنون با بیشترین بحرانها در عرصه روابط بینالملل از زمان جنگ جهانی دوم که در حدود 78 سال پیش به پایان رسید، مواجه شدهاند. او معتقد است سیستم سیاست خارجی آمریکا درگیر این بحرانها شدهاست. او سیستم کاخ سفید در بررسی این موضوعات را به قیف بسیار عظیمالجثهای تعبیر میکند که از یک سر آن بحرانها وارد شده و از سر دیگر همه آنها به 8 تا 10 نفر ارجاع میشوند. اما همین چند نفر نیز پهنای باند کمی برای دریافت این همه بحران دارند و ممکن است نتوانند همه آنها را در زمان مقرر حل کنند. او معتقد است با این حال پنج بحران اصلی دولت بایدن را بهشدت به خود مشغول کرده است.»
اولین مسئله، پیدا کردن راه حلی برای پاسخ رژیم صهیونیستی به حملات حماس است. کارشناسان کاخ سفید با اشاره به اعتراضات گسترده، تهدیدها و رفتارهای ضد آمریکایی در سراسر کشورهای عرب منطقه که ناشی از حمله رژیم صهیونیستی به بیمارستان المعمدانی غزه است، معتقدند باید برای این بحران چارهای اندیشیده شود که در نهایت باعث ورود کشورهای دیگر منطقه به آنـ به ویژه ایرانـ نشود. ایالات متحده بر همین اساس دو ناو هواپیمابر خود را به منطقه ارسال کرده است. این ناو در همان بدو ورود چند موشک یمنی را که میخواستند اسرائیل را هدف قرار دهند، رهگیری و منهدم کردند. آمریکا ظاهراً به جز تلاش برای آرام کردن شرایط از طریق تهدید ایران و گروههای مقاومت در منطقه و جلوگیری از حملات مستقیم آنها به سرزمینهای اشغالی راه دیگری پیش پای خود نمیبیند. آن هم در شرایطی که نیروهای آمریکایی و پایگاههای این کشور در منطقه، یعنی در عراق و سوریه زیر آتش قرار دارند. از طرف دیگر او باید نتانیاهو و سران رژیم صهیونیستی را قانع کند که جنگ زمینی در غزه به نفع آنها نیست. در این زمینه، آنطور که آکسیوس گزارش داده، بسیاری از کارشناسان کاخ سفید از این مسئله وحشت دارند و معتقدند، این کار میتواند جرقه جنگی بزرگ در منطقه باشد.
دومین مسئله با این حال از تیتر خبرگزاری «رویترز» به وجود آمده است. در جایی که این خبرگزاری به نقل از مقامات روسی میگوید، روسیه سیاستهای خود را درباره منطقه خاورمیانه با چین هماهنگ میکند. در مقاله جدیدی که مجله «فارن افرز» منتشر کرده، مسئولان ارشد ایالات متحده گفتهاند که «شیجینپینگ» و «ولادیمیر پوتین» هر دو معتقدند، دوران اوج آمریکا به پایان رسیده و دوره افول اجتنابناپذیر قدرت آمریکا آغاز شده است. بر این اساس، مقامات آمریکایی معتقدند، پوتین و شیجینپینگ، ضعفهای ایالات متحده را در بسیاری از جبههها بو کشیدهاند و از این طریق سعی میکنند با اقدامات هماهنگ، آمریکا را ضعیفتر از آنچه هست، به نمایش بگذارند.
مسئله بعدی که کارشناسان امنیتی در کاخ سفید با آن مواجه هستند، نوع رویارویی با ایران است. به ویژه در ماجرای حملات حماس به صهیونیستها آنها میدانند که ایران از حماس حمایت میکند؛ اما میترسند بلافاصله پس از اینکه اسرائیل در داخل غزه به تله بیفتد، حزبالله نیز از لبنان وارد شود.
در مرحله چهارم از این نگرانیها و بحرانهای بینالمللی، کره شمالی و آزمایشهای جدید موشکهای هستهایاش قرار دارد. کارشناسان آمریکایی معتقدند، در طول چند سال آینده، آمریکا با جهانی روبهرو خواهد بود که بمبها و موشکهای اتمی روسیه، چین، کره شمالی و ایران در مجموع بیشتر از تعداد بمبهای اتم ایالات متحده خواهد بود. شاید به همین دلیل است که ایالات متحده دیگر نمیخواهد معاهده منع آزمایشهای هستهای را اجرایی کند و هم اکنون در صحرای نوادا در تأسیسات زیر زمینی، آزمایشهای هستهای را دوباره راهاندازی کرده است.
در مرحله آخر این تهدیدات، آمریکاییها معتقدند بزرگترین سلاحی که هم اکنون علیه ایالات متحده استفاده میشود، اخبار و تصاویر جعلی در محیط اینترنت است. آنها معتقدند، تصاویر جعلی میتواند آنچه مردم فکر میکنند، تغییر دهند. کارشناسان فضای مجازی در ایالات متحده بیان کردهاند که بهزودی بیشتر از 90 درصد از اطلاعاتی که در فضای مجازی وجود دارد، شامل اخبار و تصاویر جعلی خواهد بود و این بسیار نگرانکنندهتر از چیزی است که تصور میشود.
با این حال، مسئلهای که در شرایط حاضر دولت بایدن را بهشدت ترسانده، این است که اگر همه این پنج تهدید و بحران یکجا جمع شوند، چه اتفاقی برای آمریکا میافتد؟ اگر این تهدیدات با هم علیه ایالات متحده به کار روند، نظام سیاسی آمریکا دچار فروپاشی میشود و این مسئله در وضعیت حاضر مهمترین مسئلهای است که باید با آن برخورد شود.
ایالات متحده البته موضوعات داخلی را کم کم به فراموشی سپرده است؛ اما مسئولان اطلاعاتی آمریکا بارها اعلام کردهاند که چیزی که بیش از همه آنها را میترساند، فضای متشنج واشنگتن و فضای انتخاباتی پیش رو در این کشور است. جمهوریخواهان هم اکنون به قدری با یکدیگر اختلاف دارند که با برگزاری چندین دوره رأیگیری، نتوانستهاند رئیس مجلس نمایندگان را انتخاب کنند. عدم انتخاب رئیس مجلس به جز اینکه به تصویب لوایح ضربه میزند، نشان میدهد که در درون احزاب سیاسی آمریکا و به ویژه در داخل کنگره هرج و مرج حاکم است. در عین حال، مسئولان آژانسهای اطلاعاتی آمریکا از این مسئله هراس دارند که انتخابات ریاستجمهوری و فضای دو قطبی شدید در این کشور، در نهایت بهشکلگیری اعتراضات و ناآرامیهای داخلی در آمریکا منجر شود. آنها میترسند اعلام حکم دادگاهها علیه ترامپ یا شکل گیری اعتراضات شدید علیه جنگ به ناآرامی منجر شود. کاخ سفید در این زمینه معتقد است، باید با آرامش با مسائل جهانی برخورد کرد؛ اما ناآرامیهای داخلی میتواند بسیاری از تصمیمات خارجی را با تردید مواجه کند. این مسئله میتواند به فروپاشی کامل اعتماد مردم به نظام سیاسی ایالات متحده منجر شود.