خط میان حق و باطل برای کسی که آن را نمیشناسد، بسیار باریک و غیرقابل مشاهده است؛ به همین دلیل بسیاری از افراد در شناخت حق و باطل سردرگم میشوند و آنجایی که به شناخت دشمن و دوست نیاز است، کمیتشان لنگ میزند. «دشمنشناسی» هنری است که باید در آن ورزیده و متخصص شد. باید به پرسشها و شبهاتی که ایجاد میشود، پاسخ مناسب داد و در پیدا کردن راه دچار وقفه و تعلل نشد. آیات و روایات اسلامی در این زمینه بسیار گفتهاند و مؤمنان را به شناخت دشمن امر کردهاند. این موضوع آنقدر گسترده است که ثلثی از قرآن به آن اختصاص داده شده است. «وَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَ: سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یَقُولُ نَزَلَ الْقُرْآنُ أَثْلَاثاً ثُلُثٌ فِینَا وَ فِی عَدُوِّنَا وَ ثُلُثٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ ثُلُثٌ فَرَائِضُ وَ أَحْکَامٌ»؛ در مورد دشمن باید آگاهی کسب کرد، ولی دشمنی را هم باید شناخت تا رفتاری را که باعث ایجاد دشمنی میشود، انجام ندهیم. روزهایی که در حال سپری آن هستیم، جزء بدترین روزهای زندگی هر انسانی است. دشمن و دشمنی به جان انسانیت افتاده و در حال نابودی آن است. انسانیت از طرفی در حال ضربه خوردن از دشمن و از طرفی در حال ضربه خوردن از دشمنی است. اینکه برخی افراد طرفداری از دشمن میکنند، در دشمنیهایی ریشه دارد که گرفتار آن هستند. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «من ابغضک اغزاک»؛ آن کسیکه دشمن توست تو را میفریبد.(غررالحکم، ج2) دشمن خدعه و نیرنگ میکند تا دشمنیها را ایجاد و عمیق کند و پس از آن در کنار اینکار برای اهدافش اقدام میکند. آن کسی عاقل است که دشمنی نکند و حق را قبول کند و دلش را برای حضور دوست و دوستی آماده کند. این نشناختن و جستوجو نکردن و به دنبال فهم دوستی و دشمنی نرفتن خودش دشمنی ایجاد میکند. گاهی اوقات در دلمان نفرتی ریشه میگیرد بهدلیل نفهمیدن حقیقت و اشتباه در استدلال و ادراک. حضرت علی(ع) میفرمایند: «الناس أعداء ما جهلوا»، مردم، دشمن چيزى هستند که آن را نمىشناسند.(نهجالبلاغه، ح172) در این بین، انسانها با نشناختن تکالیفشان بیش از آنکه به کسی ظلم کنند، به خودشان ظلم میکنند؛ زیرا دشمن روز به روز بر افراد و اقوام مختلف قدر پیدا میکند و روزی را برای مردم جهان میآورد که آرزو میکردند کاش از فرصتهایشان استفاده میکردند. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «إِنَّمَا سُمِّيَ الْعَدُوُّ عَدُوّاً لِأَنَّهُ يَعْدُو عَلَيْک...»؛ دشمن را به این سبب عدو نامیدند که به تو تعدّی میکند.(تصنيف غرر، ص۴۶۱) دلیل اینکه میگوییم روزی دشمن به سراغ ساکتان یا کسانی میرود که نخواستند دشمن را بشناسند، این است که دشمن کارش دشمنی است و هیچ لحظهای از دشمنیاش دست برنمیدارد و هر روز با گروهی دشمنی میکند. اینکه دشمن دستش باز باشد برای دشمنی تا هر کسی را از سر راه خود بردارد؛ یعنی روزی هم سراغ همان ساکتان و جُهال میآید و به آنان ظلم میکند. دشمن هر چه دشمنی کند، باز آرام نمیگیرد و ظلمش را گسترش میدهد. دشمن مانند غده سرطانی عمل میکند که هر قدر رشد کند، باز هم متوقف نمیشود مگر آنکه نابود شود.