نظام عملیاتی پدافند مردممحور(صیانت و حفاظت از مردم در وضعیت اضطراری بحران ناشی از تهدید و جنگ) اردیبهشت 1399در شورای عالی پدافند غیرعامل کشور تصویب شد. طبق این سند، پدافند مردممحور به مجموعه اقدامات و تدابیر در حوزه مردم و زیرساختهای خدماترسانی و تأمین نیازهای اساسی مردم با هدف صیانت و حفاظت از جان و مال مردم، ارتقای آستانه تحمل مردم در وضعیت اضطراری بحران ناشی از جنگ، پایداری و استمرار نیازمندیهای ضروری آنها، اطمینانبخشی، آرامشبخشی و افزایش همگرایی مردم و حاکمیت گفته میشود. همانطور که ملاحظه میشود، در این تعریف، حفاظت و صیانت از جان و مال مردم، ارتقای آستانه مردم و همگرایی مردم و حاکمیت سه محور اساسی هستند که در ادامه هر یک را شرح میدهیم.
دفاع از جان و مال مردم در همه رویکردهای پدافند غیر عامل، از جمله پدافند شهری، پدافند کالبدی و... محور اصلی به شمار میرود و مختص پدافند مردممحور نیست. در واقع، تمام راهبردهای دفاعی عامل و غیرعامل حفاظت از جان و مال مردم را اولویت خود میدانند. آنچه وجه تمایز این رویکرد از پدافند به شمار میآید، تمرکز بر مردم به لحاظ ارتقای روحیه تعاملی، مشارکتجویی، اعتمادآفرینی و تابآوری است. در مقیاسی وسیعتر، دفاع مردمپایه یک نوع حرکت دفاعی منظم و سازمانیافته و اجتماعی است که با تأکید بر فرهنگ هر جامعه در وضعیت خاصی، مانند حمله نظامی دشمن و وقوع جنگ و حوادث غیر مترقبه و حتی در زمان صلح و آرامش برای کمک به توسعه همهجانبه، اتحاد ملی و انسجام اجتماعی، مشارکت اثربخش در عرصه خدماترسانی و سازندگی، بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای سازمانیافته مردم تشکیل میشود. در اندیشههای دفاع مردمپایه، توجه به سازماندهی مردم نقش و جایگاه ویژهای دارد و مؤلفههایی، مانند آزادیخواهی، معنویتگرایی، از خودگذشتگی و ایثار، مقاومت و ایستادگی، وطنپرستی و انسجام ملی برجسته میشوند.
پدافند مردممحور بر این دیدگاه استوار است که اتکای صرف به قدرت نظامی و نظامیان، تضمینکننده پیروزی نیست؛ بلکه مردم و نهادها و ارگانهای اجتماعی نیز باید یاریگر باشند و آموزش و آمادگی لازم را برای دفاع دیده باشند. دفاع مردممحور در این تئوری ریشه دارد که قدرت سیاسی اساساً از درون و متن جامعه شروع میشود و مردم منبع اصلی قدرت هستند.
توانایی یک جامعه برای مقابله با شرایط اضطراری تا حدود زیادی بر اقداماتی که پیش از شرایط اورژانسی انجام گرفته، مبتنی است. جلب مشارکت جامعه، آمادگی را افزایش داده و تابآوری ایجاد میکند و درگیر کردن جامعه به نحوی که به جزئی جداییناپذیر از مدیریت شرایط اضطرار تبدیل شود، اساس دفاع مردمپایه است. یک جامعه درگیر و مشارکتجو، بهتر میتواند اثرات فاجعهای، مانند جنگ را جذب کند، تأثیر آن را کاهش دهد و به بهبود شرایط کمک کند. برای جلب مشارکت و تعامل مردم، گام اول شناخت آنهاست. داشتن درک درست و مناسب از مردم، ارزشهای آنها، ترجیحات آنها و شناخت شبکههای اجتماعی آنها سبب میشود که برنامه تعامل مؤثرتری ارائه شود. از سوی دیگر، پدافند مردممحور زمانبرترین رویکرد پدافند است؛ چراکه مباحثی مانند مشارکتجویی، اعتمادسازی و امیدآفرینی در جامعه به زمان نیاز دارد و طی فرآیندی طولانی محقق میشود.
پدافند مردممحور، یعنی تقویت خودباوری و اطمینان خاطر و القای این حس به تک تک مردم که جامعه ما در هیچ شرایطی شکست نخواهد خورد و برای تمامی وضعیتها آمادگی کامل وجود دارد. این آمادگی نباید شعارگونه باشد؛ بلکه خود مردم باید این آمادگی را کسب کنند و هم سازمانها، ارگانها و نهادهای متولی باید این آمادگی را به عینیت بگذارند. پدافند مردممحور که دفاع مردممحور و دفاع اجتماعی نیز خوانده میشود، هم وظیفه محافظت از مردم را برعهده دارد و هم نوعی کسب قدرت از مردم است؛ نوعی دفاع غیر نظامی است که بازدارندگی در برابر سلاحهای نظامی، روانی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را بههمراه دارد.
آرامشبخشی رسانهای
در بند 2 ذیل ماده 6(مأموریت) نظام عملیاتی پدافند مردممحور، به ایجاد آرامش روانی جامعه با اطلاعرسانی صحیح، دقیق و به موقع مدیریت رسانهها و شبکههای اجتماعی اشاره شده است. بنابراین، نتیجه میگیریم پدافند مردممحور محافظت از ذهن و روان جامعه در همه احوالات بهویژه در وضعیت تهدید و جنگ است. در جنگ نرم، پدافند مردممحور میتواند مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از نفوذ دشمن از طریق القای شایعات و نهادینه کردن ترس و وحشت در بین مردم باشد. دفاع از مردم در برابر عملیات روانی دشمن بسیار مهم است. عملیات روانی سلسله فعالیتهای روانشناسانهای را شامل میشود که در زمان صلح، بحران و جنگ، برای تأثیرگذاری بر نگرش و رفتار جامعه طرحریزی شده و در روند دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی مؤثرند. در حقیقت، عملیات روانی یک فرآیند برنامهریزی شده برای انتقال یک پیام به مخاطب هدف به منظور شکلدهی به نگرش، احساسات، استدلالها و رفتار او و در نهایت متقاعد کردن اوست. تاکتیکهای جنگ نرم شامل جنگ سایبری ، تحریمهای اقتصادی، جنگ تجاری، جنگ رسانهای، تبلیغات و همچنین ساماندهی نافرمانی مدنی و قانونگریزی و نیز استفاده از قوانین بینالمللی برای مقاصد استراتژیک است. در جنگ نرم تلاش میشود به مراکز ثقل موضوعات مرجع امنیت نرم، یعنی مشروعیت سیاسی، وحدت و تمامیت ارضی، اعتماد ملی، وفاق ملیـ سیاسی که خود از منابع مهم سرمایه اجتماعی هستند، صدمه وارد شود.
در استراتژیهای دفاعی، دفاع مردممحور جزئی اصلی از پارادایم دفاع کامل (total defence) به شمار میرود. دفاع کامل در حقیقت شش ستون شامل دفاع نظامی، مدنی، اقتصادی، اجتماعی، دیجیتال و روانی دارد. دفاع روانشناختی تعهد و اطمینان هر فرد به آینده کشور است. دفاع روانی، یعنی مقاومسازی روحی مردم، بالابردن اعتماد به نفس آنها، تقویت اراده آنها برای ادامه مسیر و تقویت آگاهی و خردمندی آنها برای بیاعتنایی به اخبار و اطلاعات دروغین و جعلی است. دفاع اجتماعی ناظر به همگرایی و محکم کردن پیوندهای گوناگون قومی، فرهنگی، زبانی، دینی، مذهبی و جغرافیایی بین افراد و گروههای جامعه است که با هم کار و زندگی کرده و وقت و انرژی خود را صرف منافع ملی و اعتلای کشور میکنند. هنگامی که جامعه با تهدیدی مواجه میشود، اولویت اصلی حاکمیت این است که از هیچ تلاشی برای مقابله با تهدید یا بحران دریغ نکند، اما دولت و حاکمیت به تنهایی نمیتوانند همیشه و در همه جا به طور مؤثر حضور داشته باشند. این مردم هستند که چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی و سازمانی باید برای مراقبت از خود و همدیگر وارد میدان شوند. مردم باید نسبت به نشانههای تهدید هوشیار باشند و در مواقع بروز بحران اولین واکنشدهنده مؤثر باشند و این موضوع تجلی پدافند مردممحور است.
تهدید اقتصادی
در نظام عملیاتی پدافند مردممحور به وضوح منظور از تهدید، همهگونه تهدید عنوان شده است؛ به گونهای که بتواند پیش شرط وقوع یک رویداد ناگوار باشد. یکی از عرصههایی که قدرتها امروزه بر روی آن مانور میدهند، «اقتصاد» است. جنگ اقتصادی استفاده یا تهدید به استفاده از راهبردهایی، مانند تحریمهای تجاری، تعرفهها، مسدود کردن داراییها، تحریمهای مالی و سایر ابزارها علیه یک کشور برای تضعیف اقتصاد و تغییر رفتار سیاسی یا فروپاشی سیاسی است. در جریان جنگ اقتصادی، بازارهای مالی، مواد غذایی، خطوط لوله انرژی، فناوریها و حتی رمزارزها به میدانهای نبرد واقعی تبدیل میشوند که به نوعی جنگ سرد جدید به شمار میآید. استفاده از اقتصاد و اهرمهای اقتصادی به مثابه ابزار فشار و جنگافزار نمونههای فراوانی دارد. در جدیدترین مثال، غرب با تمام قوا تحریمهای اقتصادی خود را علیه روسیه اعمال کرده تا اقتصاد او را به زانو درآورده و شکست نظامی را در جنگ اوکراین به او تحمیل کند و در مقابل روسیه نیز با محدود کردن عرضه انرژی به اروپا تلاش کرده است کشورها را تحت فشار قرار داده و آنها را به کاهش حمایت از اوکراین وادار کند. در همین راستا، واشنگتن عرضه فناوری به چین را به کلی به انسداد کشانده است تا از این طریق جلوی رشد شتابان اقتصاد چین را بگیرد. چین نیز در پاسخ صادرات خود به برخی متحدان آمریکا، مانند استرالیا را محدود کرده است. به هر حال، این خصومت اقتصادی امری است که امروزه در جهان رواج دارد و در کشور ما نیز متأسفانه اقتصاد به مثابه پاشنه آشیل عمل کرده و دشمنان بیشتر نیروی خود را به آن جبهه برده تا با فشار اقتصادی، مردم را رودرروی حاکمیت قرار دهند. تلاشهای دولت فعلی برای عضویت در سازمانها و پیمانهای بینالمللی، از جمله شانگهای و بریکس و تقویت روابط دو یا چندجانبه گامی مهم و راهبردی برای خنثی کردن این فشارهاست.
به نظر میرسد، برای تحقق نظام عملیاتی پدافند مردممحور دستگاههای پرشماری باید هماهنگی و همافزایی لازم را داشته باشند. موضوعاتی مانند افزایش تابآوری و ارتقای انسجام و اعتماد عمومی امری نیست که در اختیار یا حیطه وظایف یک دستگاه باشد، بلکه باید روابط درهمتنیدهای بین دستگاهها و سازمانها و مردم شکل بگیرد. بنابراین، باید همانطور که در ماده 15 سند تأکید شده است، سازمان پدافند غیرعامل و به طور مشخص قرارگاه عملیاتی سازمان در ارتباط با مواد مختلف این سند، شیوهنامهها و دستورالعملها و سندهای تفصیلی مربوطه را تدوین و به دستگاههای ذیربط ابلاغ کرده و بر حسن اجرای آنها نیز نظارت کند.