یکی از ابعاد بسیار مهم دستاوردهای عملیات طوفانالاقصی در سرزمینهای اشغالی فلسطین، بیداری فراگیر جهانی یا جهانی شدن بیداری نسبت به ماهیت و جنایتهای رژیم صهیونیستی و در نقطه مقابل، حقانیت و مظلومیت فلسطینیان است. به بیان دیگر، وضعیت جاری در غزه، مقاومت فلسطین را از مسئلهای محلی و منطقهای، به مسئلهای جهانی تبدیل کرد؛ زیرا در روزهای اخیر، به طور بیسابقهای شاهد اعلام حمایت مردم سراسر جهان، حتی در کشورهایی هستیم که حکومتهای آنها حامی و همپیمان رژیم صهیونیستیاند. این اعلام حمایت جهانی از مظلومیت فلسطینیان و مقاومت فلسطین در حالی است که صهیونیستها با تسلط بر امپراتوریهای رسانهای جهان، در طول سالهای متمادی، تصویری حق به جانب از خود ارائه کرده و حتی توانسته بودند طرف مقابل را تروریست معرفی کنند.
برساختگی حاد واقعیت درباره فلسطین
دنیای امروز، دنیای رسانهزدهای است؛ یعنی امروزه، شهروندان مواجهه مستقیمی با واقعیتها ندارند، بلکه ادراک شهروندان از واقعیتها، محصول تصویر و روایتی است که از رسانهها برای شهروندان ارائه میشود. بنابراین، در این وضعیت، یک بعد مهم از قدرت، رسانهها هستند و شاید هم بتوان گفت تسلط بر رسانهها، به اندازه تسلط بر جنگافزارهای نظامی و حتی بیشتر از آن اهمیت دارد. در همین چارچوب، باید اشاره کرد که واقعیت آن است که صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی، افزون بر محاصره اقتصادی غزه، به نوعی کل فلسطین اشغالی را در حصر اطلاعاتی و رسانهای هم قرار داده بودند؛ به این ترتیب که در طول سالهای متمادی توانسته بودند روایت وارونه خود را از مسئله فلسطین، به عنوان گزینه تام و نهایی حقیقت، برای دیگران معتبر جلوه دهند. این امر در سایه حصر رسانهای فلسطین و برساخت تصویری مبتنی بر حاد واقعیت از فلسطین امکانپذیر بوده است.
در توضیح باید گفت، حاد واقعیت برساختی رسانهای است که در آن الزاماً تصویر ارائه شده در رسانه، منطبق با واقعیت نیست، بلکه مبتنی بر علایق و منافع کسانی است که بر ابزار رسانه تسلط دارند. بنابراین، صهیونیستها با تسلط بر ابزار رسانه توانسته بودند تصویر مطابق با منافع و ملاحظات خود را در مسئله فلسطین ارائه کنند؛ تصویری که اشغالگری آنها را نفی و فلسطینیها را تروریست معرفی میکرد. در سایه این تصویرسازی، آنها سالها توانستند از حجم فشارهای بینالمللی علیه خود بکاهند و اشغالگری و جنایتهای خود را توجیه کنند.
وقتی مقاومت رسانه میشود
در کنار دستاوردهای نظامی و سیاسی عملیات طوفانالاقصی، یکی از ابعاد مهم دستاوردهای مقاومت فلسطین در جریان این عملیات و وضعیت جاری در غزه، واژگونکردن حاد واقعیتی است که صهیونیستها درباره فلسطین و مقاومت برساخته بودند. در واقع، مقاومت از این طریق توانست تا صدای مظلومیت غزه و فلسطین را بهخوبی به جهانیان مخابره کند. ناگفته پیداست که آنچه در این میان، بیش از همه به کمک مقاومت آمد، اقدامات سبعانه و جنایتهای بیسابقه صهیونیستها در روزهای اخیر در غزه بود. مبتنی بر این دستاورد، هم اکنون افزون بر محکومیت رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل با رأی موافق 120 کشور جهان، آزادیخواهان در اقصی نقاط جهان، از مردم مظلوم غزه حمایت کردند؛ موضوعی که پیش از این، با این حجم و شدت از حمایت برخوردار نبوده است. درواقع، آنچه رژیم منحوس اکنون در غزه انجام میدهد، اگرچه مسبوق به سابقه است، اما آنچه سبب شده است هم اکنون رژیم صهیونیستی با این حجم مخالفت و اعلام انزجار از سوی جهانیان مواجه شود، به دلیل واژگون شدن همان حاد واقعیتی است که در 75 سال اخیر به مدد تسلط بر ابزار رسانه به نفع صهیونیستها در جریان بوده است. بنابراین، مقاومت فلسطین هم اکنون افزون بر توازنی که در حوزه سیاسی و نظامی در غزه در برابر دشمن صهیونیستی به دست آورده است، به توازن روانی و رسانهای نیز دست یافته است. میتوان گفت، از این پس، روند تحولات در سرزمینهای اشغالی بیش از پیش به ضرر صهیونیستها تغییر خواهد کرد؛ زیرا آنها دیگر مانند گذشته برای دست یازیدن به جنایت و خشونت، از حداقل پذیرش نزد افکار عمومی جهان برخوردار نیستند. مبتنی بر این مهم، همچنین میتوان پیشبینی کرد از این پس، از حجم و دامنه حمایتهای برخی حکومتها از صهیونیستها نیز کاسته خواهد شد؛ زیرا هر گونه همراهی حکومتها با صهیونیستها در آمریکا و اروپا، برخلاف گذشته، مستلزم پاسخگویی به افکار عمومی داخلی و جهانی خواهد بود و از این پس، احتمالاً حکومتهای حامی صهیونیستها با احتیاط بیشتری در مواجهه با این رژیم عمل کنند.
سخن پایانی
در مواجهه جبهه حق و باطل، اگرچه جبهه باطل از لحاظ قدرت مادی دست برتر را دارد، اما چون متکی بر قدرت حقیقت نیست، با وجود تسلط بر ابزار، ضعفهای جدی دارد. یکی از مهمترین ابزارهای قدرت جبهه باطل در دنیای امروز، رسانه است که با اتکای به آن، روایت وارونه خود را از واقعیتها ارائه داده و با شکل دادن به مارپیچ سکوت، هرگونه مخالفت با خواستههای خود را مستلزم صرف هزینههای زیاد میکند. نکته مهم در این زمینه آن است که شرط مواجهه موفق با جبهه باطل در همه حوزهها و زمینهها، ابتدا واژگونسازی روایتسازیهای تحریفگونه آن از واقعیتها و متلاشی کردن حاد واقعیتی است که در حوزههای مختلف مبتنی بر ملاحظات خود برمیسازد. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در اشاره به جریان تحریف و تحریم، شکست اولی را مقدمه و لازمه شکست دومی دانستند. در واقع، درسی که از مقاومت فلسطین با توجه به رویدادهای جاری در غزه میگیریم، آن است که در کنار سایر حوزههای دفاع، باید به دفاع در حوزه رسانه و عملیات روانی هم توجه لازم و کافی صورت گیرد؛ زیرا چه بسا با فایق آمدن بر دشمن در حوزه رسانه، در حوزه میدان با سهولت بیشتری بتوان بر دشمن فایق آمد.