از همان روزهای ابتدایی شروع جنگ در غزه، پیشنهاد آمریکاییها به دولت نتانیاهو، وارد نشدن زمینی به غزه و تلاش برای انجام اقدام اطلاعاتی و امنیتی برای مقابله با حماس بود. آمریکاییها که خود تجربه مبارزه با نظامیان و شبه نظامیان عراقی در فلوجه را داشتند، به نتانیاهو پیشنهاد کردند بدون حضور در غزه و تنها از طریق عملیاتهای شناسایی پهپادی میتواند بهمرور از جایگاه حماس و تونلهای زیرزمینی با خبر شود. آنها در عین حال پیشنهاد استفاده از بمبهای سنگرشکن برای تخریب تونلها را دادند؛ اما میدانستند این کار بدون تبدیل کردن شمال غزه به تلی از خاکستر، امکانپذیر نیست. با گذشت بیش از یک ماه از این جنگ و کشتار بیرحمانه غیر نظامیان در غزه، حالا آمریکاییها که از طرف متحدان خود در منطقه بهشدت تحت فشار هستند و عملیاتهای تلافیجویانه نیروهای مقاومت به نیروهای نظامی خود را نیز میبینند، در حال تلاش برای پایان دادن جنگ هستند؛ اما امیدوارند این آتشبس، بدون شکست رژیم صهیونیستی همراه باشد. رسانههای آمریکایی به تازگی از تغییر راهبرد آمریکا در این جنگ گفتهاند، اما سناریوهای مد نظر ایالات متحده و نوع رفتار آن در مجامع بینالمللی نشانمیدهد مقامات دولت بایدن، تنها به ابراز امیدواری برای پایان یافتن جنگ بسنده کرده و در عمل اتفاقاً صهیونیستها را به ادامه عملیات خود و کشتار مردم بی دفاع غزه تشویق میکنند.
آمریکاییها که فهمیدهاند عملیات نظامی صهیونیستها نمیتواند ظرف چند هفته پایان یابد، همچنان به وتوی قطعنامههای سازمان ملل دست میزنند تا متحد خود در منطقه را به ادامه وحشیگریهایش در غزه تشویق کنند. دولت بایدن با نفوذ خود در بین سران گروه 7 نیز اجازه نداد این کشورها خواهان آتشبس در غزه شوند و برای مقابله با آبروریزی بینالمللی که برای آنها به راه افتاده، تنها خواهان آتشبسهای موقت برای خروج غیر نظامیان از شمال غزه برای ادامه یافتن جنگ هستند. نتانیاهو حتی همین آتشبسهای موقت را همبر نمیتابد و حالا اگر رسانهها از اختلاف آمریکا و اسرائیل بر سر چگونگی ادامه جنگ میگویند، به این مسائل اشاره دارند و نه آتشبس دائمی در منطقه.
دلیل دوم تلاش آمریکاییها برای کاستن از میزان درگیریها، اطمینان و اعتماد نداشتن این کشور به نیروهای صهیونیستی در تابآوری در مقابل نیروهای مقاومت است. آنها اعتقاد دارند ورود زمینی به غزه، برابر با افزایش میزان تلفات در ارتش صهیونیستی است و حتی در صورت تصرف کامل غزه نیز در نهایت این صهیونیستها هستند که جنگ در غزه را باخته و با شکست کامل روبهرو شدهاند؛ زیرا بازدارندگی صهیونیستها در مقابل مردم غزه و نیروهای مقاومت از بین رفته و از این پس نیز هر حرکت ناگهانی از سوی نیروهای مقاومت دیگر با تعجب یا همدلی جهان برای صهیونیستها همراه نخواهد شد.
«ایهود اولمرت» نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی در این زمینه به نکته دیگری اشاره کرد و آن، میزان کمکهای ایالات متحده به صهیونیستها و توقعاتی است که آمریکا در مقابل این کمکها از رهبران این رژیم دارد. او اشاره کرد، دولت ایالات متحده در ابتدای امر به این رژیم کمک میکند، اما پس از مدتی به مسئولان آن دستور میدهد و این دستور میتواند پایان دادن به جنگ بهدلیل در معرض خطر قرار گرفتن منافع آمریکا در منطقه باشد. هم اکنون نیز پایگاههای آمریکا در منطقه آماج حملات موشکی و را کتی گروههای مقاومت در عراق و سوریه است و هر از گاهی نیز یمنیها با موشکهای خود سرزمینهای اشغالی را هدف قرار میدهند. در صورتی که جنگ به سایر نقاط منطقه از جمله لبنان نیز کشیده شود، دیگر دولت بایدن و همچنین نتانیاهو توانایی نظامی و اقتصادی خود برای شروع جنگ جدید را از دست خواهند داد. تا پیش از این، آمریکا عنوان میکرد بودجه برای اداره دو جنگ همزمان در غزه و اوکراین را دارد؛ اما با گستردهتر شدن جنگ، به نظر میرسد آمریکا توانایی حمایت از اوکراین را از دست داده و اختلافات حزبی در کنگره نیز سبب شده است بودجه درخواستی 14 میلیون دلاری حمایت نظامی و تسلیحاتی از رژیم صهیونیستی نیز با وجود گذشت بیش از یک ماه از آغاز جنگ، تصویب نشود. شاید در وهله کنونی، اختلاف چندانی در سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا در قبال غزه نباشد، اما این اختلافات بهزودی رونمایی شده و موجب شکست واقعی صهیونیستها در این جنگ خواهد شد.