چندیست با زور تفنگ و مکر و حیله
روییده در باغات زیتون، شنبلیله
یک زالوی خونخوار بوگندوی چندش
بر قدس، این قلب تپنده کرده پیله
هر کس که با آنهاست، بیشک دشمن ماست
هر چند باشد شوهر عمه جمیله
یک کاسه چینی لبپَر بسته بر سر
موشک چرا؟ میپوکد از پرتاب تیله
گنبد؟ نه بابا! آبکش هم نیست عمراً
«قپی»ست کار دائمی در این قبیله
یک جمله میگویم، در آخر، لب مطلب
پرمغز و پرمعنا، ولی بیشیلهپیله:
با نام «اسرائیل»، جایی در زمین نیست
حتی بگو یک داگدانی یا طویله!
فهیمه انوری