شبکه تلویزیونی ماهوارهای «من و تو» در سال 1389 خورشیدی و یک سال پس از فتنههای انتخاباتی سال 1388 در شهر لندن، پایتخت کشور انگلیس تأسیس شد. این شبکه تلویزیونی در آن ایام به طور ویژه با هدف مهندسی ادراک ایرانیان از طریق خلق جذابیتهای بصری و تزریق ارزشهای ناهنجار با زیست بوم فرهنگی کشورمان به مخاطبان فاقد سواد رسانهای فعالیت خود را آغاز کرد. این شبکه تلویزیونی در ماهها و سالهای ابتدایی فعالیت خود عمدتاً از طریق تولید ویژهبرنامههای عامهپسند با محوریت سبک زندگی به دنبال افزایش تعداد مخاطبان خود در داخل کشورمان بود. برای نمونه، برنامههایی از جمله «بفرمایید شام»، «آکادمی گوگوش»، و «استیج» تعدادی از معروفترین برنامههای سرگرمیساز این شبکه بودند که هدفگذاری اصلی آنها تغییر سبک زندگی و ترویج ارزشهای غربی و غیر اسلامی در جامعه ایرانی و به طور خاص نهاد خانواده اصیل ایرانی بود.
همزمان با افزایش مخاطبان این شبکه و در پی آنچه ماجرای سرقت آرشیو صدا و سیما و فروش آن به شبکه من و تو خوانده میشود، تولید و پخش انبوهی از مستندهای تاریخی در این شبکه آغاز شد که برنامه «تونل زمان» از جمله مهمترین آنها بود.
بر کسی پوشیده نیست که مستندهای تاریخی، آن هم مستندهایی غنی از تصاویر آرشیوی و تاریخی مربوط به بیش از چهار دهه قبل برای بخش قابل توجهی از مخاطبان جوان، که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند، جذاب و دیدنی بوده و هست؛ به همین دلیل نیز مدیران شبکه من و تو با تکیه بر همین جذابیت تاریخی تلاش کردند در قالب این مستندها ادراک عمومی در رابطه با دوران پیش از انقلاب را هدف قرار دهند و تصویری غیر واقعی، اما موفق و روشن از ایام تاریک ارائه کنند که نتیجه آن فریب برخی مخاطبان و طرح شعار «رضاشاه روحت شاد» در برخی تجمعات آشوبناک داخلی و خارجی بود. این رویکرد شبکه من و تو درباره تبلیغ دوران رژیم پهلوی تا حدی افراطگرایانه بود که حتی همفکران و دیگر رسانههای خارجنشین نیز از این شبکه به منزله یک شبکه سلطنتطلب یاد میکردند.
با این حال، باید به این نکته تأسفبرانگیز توجه داشت که در سالهای ابتدایی فعالیت شبکه من و تو ماهیت و اهداف سیاسی براندازانه این شبکه تلویزیونی برای بخش قابل توجهی از مخاطبان مشخص نبود؛ اما با گذشت زمان و تقویت بخشهای خبری و تحلیلی این شبکه چهره و رویکرد اصلی آن برای عموم مردم مشخص شد.
برای نمونه، برنامههایی مانند اتاق خبر به شکل ویژه در چارچوب سیاست تهاجم رسانهای مسئولیت پمپاژ اخبار منفی و ناامیدکننده را در بین جامعه مخاطبان من و تو بر عهده داشتند. به عبارت بهتر، شبکه من و تو در دوران اوج فعالیت خود و تا پیش از ظهور رقبایی، مانند ایران اینترنشنال پرچمدار تهاجم فرهنگی و رسانهای علیه کشورمان بود؛ شاید به همین دلیل نیز دیگر آنچنان که باید حفظ این رسانه در اولویت حامیان پشت پرده آن نیست. ماجرا از این قرار است که این شبکه تلویزیونی به تازگی با انتشار بیانیهای از احتمال توقف فعالیتهای خود در ابتدای سال جدید میلادی خبر داده است. در بیانیهای که روز 22 آبان ماه با امضای کیوان و مرجان عباسی، بنیانگذاران این شبکه منتشر شد، به طور قطعی به تعطیلی این شبکه اشاره نشده، ولی بر این نکته تأکید شده است که اگر این شبکه «مجبور به پایان کار خود باشد»، چنین اتفاقی «زودتر از آخرین روز ماه ژانویه سال آینده نخواهد افتاد.» در این بیانیه تأکید شده است، این رسانه به دلیل مشکلات مالی و فشارهای سیاسی فعالیت خود را متوقف میکند؛ چرا که دیگر قادر به تأمین منابع مالی مورد نیاز برای ادامه فعالیت خود نیست.
به طور معمول یک رسانه برای حفظ استقلال و حیات خود نیازمند منابع مالی پایدار است، این منابع عمدتاً از محل تبلیغات تجاری و بازرگانی تأمين میشود؛ اما شبکه من و تو در طول حدود 14 سال فعالیت خود هیچ گاه رسماً فعالیتی در این حوزه نداشت. لذا همانگونه که منابع تحقیقاتی و رسانهای غربی نیز اذعان دارند، این شبکه به واسطه حمایتهای مالی افراد و نهادهایی که رسماً هیچ گاه هویت آنها اعلام نشد، به شکل میلیون دلاری تأمين مالی میشده است. در این زمینه، برخی منابع معتقدند شبکه من و تو در طول سالهای فعالیت خود منابع مالی مورد نیازش را از سوی سلطنتطلبها و برخی رژیمهای عربی منطقه خلیج فارس تأمین میکرده است؛ لذا با توجه به تحولات سیاسی منطقه و افزایش روابط برخی کشورهای منطقه با تهران عملاً پرونده حمایت مالی از این شبکه تلویزیونی نیز بسته شده است که پیامد مستقیم آن به پایان خط رسیدن این تلویزیون لندنی است!
اما تعطیلی «من و تو» به دلیل شکست و نرسیدن به اهدافش که به صراحت از زبان مجریان و عوامل آن مطح شده است به معنای پایان اقدامات رسانهای ضد ایرانی است؟ قطعا این طور نیست و امام پروژه شبکه تلویزیونی من و تو میتواند زمینهای برای شروع پروژههای رسانهای دیگری علیه کشورمان باشد. در واقع، با توجه به مشخص شدن اهداف و رویکردهای شبکه من و تو برای عموم مخاطبان، توان اثرگذاری این شبکه بر افکار عمومی کشورمان نیز به شکل قابل توجهی کاهش یافته است، لذا دور از انتظار نیست که حامیان و گردانندگان پشت پرده این شبکه در راستای تأمین مطلوب اهداف ضد ایرانی خود به دنبال ریبرندینگ این شبکه و راهاندازی مجدد آن تحت عنوان و هویتی جدید باشند. به عبارت بهتر، دور از انتظار است که دشمنان کینهجوی کشورمان تنها یک سال پس از حوادث پاییز سال 1401 دست خود را از رسانه به ظاهر فرهنگی و سرگرمیساز خالی کنند.
از سوی دیگر و از زاویهای دید دیگر نیز به نظر میرسد، انتشار زود هنگام بیانیه تعطیلی احتمالی این شبکه به دلیل بروز مشکلات مالی تلاشی برای جذب اسپانسری جدید و همچنین ارائه تصویری مستقل از این شبکه است.
در نتیجه ضروری است که نهادهای مسئول با دقت نظر پیشبینیهای لازم را درباره طرحهای احتمالی جریان رسانهساز ضد انقلاب در دستور کار قرار دهند و با برنامهریزی مناسب مانع از شکلگیری فصل جدید از حیات رسانههای ضد فرهنگی علیه کشورمان شوند.