لغتنامه دهخدا «دریادل» را اینطور معنا کرده است: دارنده دلی همانند دریا در بخشندگی، حال اگر کسی بخواهد تمام هستیاش را فدا کند، میتوان کلمهای برای آن ساخت؟ گاهی اوقات کلمات هر چقدر هم پر معنا باشند، باز هم نمیتوانند برخی معانی را ادا کنند. هفتم آذر روز «نیروی دریایی» است. روز دریادلان جان بر کفی که بیمنت در میانه دریا و آسمان، مأموریت حفظ رنگ آبی نقشه میهنمان را دارند. مردانی که نه تنها دریادلند؛ بلکه معنایی هستند[...]
لغتنامه دهخدا «دریادل» را اینطور معنا کرده است: دارنده دلی همانند دریا در بخشندگی، حال اگر کسی بخواهد تمام هستیاش را فدا کند، میتوان کلمهای برای آن ساخت؟ گاهی اوقات کلمات هر چقدر هم پر معنا باشند، باز هم نمیتوانند برخی معانی را ادا کنند. هفتم آذر روز «نیروی دریایی» است. روز دریادلان جان بر کفی که بیمنت در میانه دریا و آسمان، مأموریت حفظ رنگ آبی نقشه میهنمان را دارند. مردانی که نه تنها دریادلند؛ بلکه معنایی هستند که کلمهای نمیتواند حق وظایفشان را ادا کند. از بین همه کارکنان نیروی دریایی یک نفر هست که رنگ سرخ شهادتش، بیشتر در دل دریای آبی خلیجفارس رخ مینماید و آن یک نفر «شهید نادر مهدوی» است.
شهید نادر مهدوی، فرمانده ناو گروههای قرارگاه نوح نبی(ع) سپاه پاسداران بود که همراه با همرزمانش هیمنه آمریکا را در خلیج فارس شکست.
سال 1366 بود و پای جنگ به عرصه دریا کشیده شده بود. بعثیها به نفتکشها و کشتیهای تجاری رحم نمیکردند. علت جرئت یافتن بعثیها روشن بود؛ یک اینکه آمریکاییها و شورویها خودشان را به خلیجفارس رسانده بودند تا مهرههای شطرنج بعثیها را کامل کنند و دو اینکه تنها دو سال از تأسیس نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگذشت و بعد از این هفت سال جنگ و به دلیل تحریمها و تأمین نبودن مالی توان نظامی نیروی دریایی و هوایی ارتش ایران تحلیل رفته بود. همین موارد کافی بود تا بعثیها برای ایرانیها سینه سپر کنند.
در آن ایام، آمریکا برای اینکه هیمنه ایران را تخریب کند، به کشورهای حاشیه خلیجفارس اعلام کرده بود که هر کشوری در لوای پرچم آمریکا قرار بگیرد، کار اسکورت کشتیهای نفتی را در خلیجفارس انجام میدهیم و کسی جرئت رویارویی با این کشتیها را ندارد.
کویت آن روز تا این را شنیده بود، دست از پا گم کرده بود و بر فراز کشتی غولپیکر نفتی «اَلرَّخاء» با ظرفیت 402 هزار تن وبه عبارتی بیش از سه میلیون بشکه پرچم منحوس آمریکا را نصب کرد و نام کشتی را به «بریجتون» تغییر داد و به همراه اسکورت شش ناو جنگی به آبهای خلیجفارس فرستاد.
آن سالها شبکه CNN تازه از نطفه انگلیس متولد شده و جایی در رسانهها برای خودش باز کرده بود. فرصت پیش آمده همان اتفاقی بود که شبکه CNN برای دیده شدن به دنبال آن میگشت؛ از همینرو CNN بهصورت زنده پخش میکرد و روزانه چندین بار برنامههای خود را قطع میکرد و حرکت کاروان نفتکش آمریکایی را در خلیجفارس نشان میداد.
نخستین کاروان از نفتکشهای کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی به وسیله ناوگان جنگی این کشور، در تیرماه سال 1366 به راه افتادند و دولت آمریکا نیز عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی و نظامی به منظور انجام موفقیتآمیز این اقدام انجام داده بود؛ درحالیکه بیش از 100 خبرنگار را کشتی بریجتون بالای عرشه خود داشت، لحظهبهلحظه حرکت و رد شدن آمریکا از خلیجفارس از شبکه CNN بهصورت زنده برای جهانیان پخش میشد.
مگر میشود مسلمان و انقلابی باشی و عبور آزادانه و متکبرانه ناوهای جنگی آمریکایی را بر پهنه خلیجفارس ببینی و بیخیال به زندگی ادامه بدهی؟! فرماندهان سپاه به همراه سیاسیون وقت، جریان عبور ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتیها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به گوش حضرت امام خمینی(ره) رساندند. امام(ره) دستور زدن ناو جنگی را دادند؛ اما برخی سیاسیون با توجیهات گوناگون، از جمله اینکه زدن کشتی آمریکایی در آن برهه هزینه دارد، مانع از این کار شدند.
ناو آمریکایی از منطقه یکم دریایی سپاه عبور کرده بود که در دو مرحله فرماندهان به همراه سیاسیون خدمت حضرت امام رسیدند و در دیدار سوم حضرت امام(ره) نیز فرمودند: «اگر من بودم، میزدم»، همین حرف امام برای «نادر» و همرزمانش کافی بود تا عملیات شجاعانهای علیه نفتکش آمریکاییها تدارک ببینند.
شیرمردان نیروی دریایی سپاه اسلام و در رأس آنها سردار شهید «نادر مهدوی» با همرزمانش که تعدادشان به کمتر از 20 نفر میرسید، با رشادت وصفناشدنی و مشقتهای فراوان در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی در آبهای خلیجفارس، 6 مین دریایی را در آب رها کردند. به دلیل تلاطم بالای دریا، مینهای رهاشده در جاهای مناسب از قبل تعیینشده قرار نگرفت؛ اما به هر صورت در دریا رها شد و ناوگروه ذوالفقار به فرماندهی شهید نادر مهدوی از منطقه جدا شد.
سرانجام در دوم مردادماه سال 1366 و پس از گذشت 40 روز از حرکت نفتکش آمریکایی در خلیجفارس، از 6 شناور آمریکایی که دو شناور نفتکش و چهار شناور ناو اسکورت بودند، صدای مهیبی از خلیجفارس شنیده شد و کشتی غولپیکر «بریجتون» در آبهای خلیجفارس مورد اصابت مینهای ریخته شده قرار گرفت و کشتی نفتی بریجتون منفجر شد.
بلافاصله چهار ناو جنگی اسکورت به نفتکش بریجتون چسبیدند تا جایی که این ناوها از ترس اینکه اگر جلوتر بروند، احتمال برخورد با مینهای کارشده را دارند، از جای خود تکان نمیخوردند تا اینکه پس از سه روز، دو ناو سمت راست آمریکایی از ترس اینکه مورد اصابت موشک ایران قرار بگیرند، به سمت چپ کشتی بریجتون رفتند که متمایل به سمت عربستان بود.
این اقدام فرمانده مهدوی به قدری برای امام خمینی(ره) خوش آمده بود که بهپاس قدردانی از این عزیزان، برنامه دیدار با حضرت امام خمینی(ره) تدارک دیده شد و شیرمردان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دیدار رهبر انقلاب نائل آمدند. در این دیدار، حضرت امام(ره) یکایک این سربازان جانبرکف اسلام را مورد ملاطفت و تفقّد خود قرار دادند و پیشانی سردار شهید «نادر مهدوی» را بوسیدند.
«نادر مهدوی» سرانجام در 16 مهر 1366 همراه با همرزمانش، همچون سردار شهید «غلامحسین توسلی»، «بیژن کرد»، «نصرالله شفیعی»، «آبسالانی»، «محمدیها» و «مجید مبارکی» برای گشت، با استفاده از دو فروند قایق «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیره «فارسی» در آبهای نیلگون خلیجفارس حرکت میکنند و با آمریکاییها درگیر میشوند.
«نادر» و «بیژن»، با سلاح «دوشکا» بهطرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلیک میکردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمیها از آب بودند. دشمن پس از آنکه همه شناورها و تجهیزات ناوگروه را زده بود، پس از 20 دقیقه «نادر» و «بیژن» و چهار نفر دیگر را اسیر میکند.
«عبدالکریم مظفری» همرزم مهدوی در این باره میگوید: «در حدود 7 تا 8 دقیقه، یک صدایی از طرف دریا شنیده شد که کمتر از یک دقیقه آمادهباش دادیم. شهید مهدوی دستور دادند که همه بچهها مواظب باشند که این صدا از کجا میآید. ما در حال تمرکز و جستوجو برای پیدا کردن صدا بودیم؛ اما متأسفانه زمانی ما متوجه شدیم که اولین قایق ما شکار شد و به محض اینکه چند لحظه هلیکوپتر دور شد، نیروهای موشکی ما آماده شدند، موشک را برداشتند و فقط چرخیدند، به محض اینکه موشک شلیک شد، انفجار عظیمی در آسمان دریا نمایان شد. آن صدا، صدای انفجار هلیکوپتر بود و خوشحالی، صلوات و تکبیر بچهها بلند شد.نیروهای ما به صورت بیهدف شلیک میکردند، چون هلیکوپتری دیده نمیشد و میخواستیم منطقه را امن کنیم. در این وضعیت شهید مهدوی میتوانست از منطقه خارج شود، ولی ما میدانستیم که شهید مهدوی هیچ وقت بچهها را جدا نمیکند؛ بنابراین ماندند و مردانه جنگیدند و با کمترین امکانات، یعنی یک دوشیکا DShK ما با سه هلیکوپتر دشمن درگیر بود.»
مهدوی پس از اسارت بر عرشه ناو آمریکایی یو.اس.اس. چندلر بسیار سخت و توانسوز مورد شکنجه سربازان آمریکایی قرار میگیرد؛ به گونهای که سینههای او با میخهای بلند آهنین سوراخ میشود. او پس از اصابت تیرهایی به بازو، قلب و پیشانی به شهادت میرسد و پیکر مطهرش پس از گذشت شش روز، همراه با پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از «مسقط» پایتخت کشور «عمان» تحویل گرفته میشود. دستها و پاهای محکم بسته او نشان میداد که دشمن، حتی از جسم بیجان این شهید نیز هراس داشته است.
اهمیت جایگاه انسانهای بزرگ را انسانهای بزرگ بهتر میتوانند تبیین کنند؛ از این رو بیان رهبر معظم انقلاب درباره حماسه شهید مهدوی بسیار شنیدنی است. ایشان چنین میفرمایند: «همین شهید نادر مهدوی که شما آقایان چند بار اسمش را اینجا آوردید، کسی از دوستان ما که وارد در این موضوعات است، میگفت اگر ایشان متعلق به کمونیستها بود، یک چگوارا از او درست میکردند؛ یعنی یک چهره بینالمللی مبارز. این جوان کمسال یک چهره این جوری دارد: حضورش در منطقه خلیجفارس، آن درگیریاش با آمریکاییها، بعد هم دستگیری و شکنجه و شهادتش.»