انتخابات اسفندماه تنها به مجلس شورای اسلامی تعلق ندارد و به طور همزمان ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز برگزار خواهد شد. اهمیت انتخابات خبرگان رهبری اگر بیشتر از مجلس شورا نباشد، کمتر نیز نخواهد بود. مجلسی که اعضای آن نماینده مردم خواهند شد تا در مهمترین امر حکومت که جایگاه رهبری باشد، تدبیر کنند؛ البته در چارچوب وظایف و اختیاراتی که قانون اساسی به ایشان واگذار کرده است.
مختصات انتخابات خبرگان
این انتخابات چون اولاً هر هشت سال یک بار برگزار میشود، ثانیاً گزارش چندانی از عملکرد آن نزد افکار عمومی ارائه نمیشود، ثالثاً مستقیم با معاش مردم ارتباط ندارد، رابعاً مبنای رقابت در آن متفاوت از دیگر انتخابات است، لذا ناخودآگاه از تیررس توجه افکار عمومی دور میماند و همین امر موجب میشود تا برای رونق بخشیدن به آن تلاش مضاعفی از سوی نخبگان و رسانهها صورت گیرد.
در این دوره از انتخابات خبرگان برای مشخص شدن صاحبان ۸۸ کرسی مجلس خبرگان رهبری، طبق اعلام ستاد انتخابات کشور، ۵۱۰ نفر نامنویسی کردهاند که میتواند حاکی از انتخابات پررونقی باشد. فراموش نکنیم که شرط لازم برای نامنویسی داشتن ۴۰ سال به بالا و سطح علمی اجتهاد است که این شرایط، به طور طبیعی از تعداد متقاضیان میکاهد. طبق آمار رسمی ستاد انتخابات وزارت کشور، در این دوره استانهای قم، هرمزگان، ایلام، قزوین، یزد، آذربایجان غربی، زنجان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان و تهران در صدر نامنویسیها قرار دارند.
همچنین ۶۵ نفر از نمایندگان مجلس فعلی (مجلس پنجم) کاندیدای حضور در ششمین دوره انتخابات شدهاند و ۵۲ درصد از داوطلبان سابقه کاندیداتوری در انتخابات پیشین را داشتهاند. ۴۸ درصد از کاندیداها برای نخستین بار برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری نامنویسی کردهاند که از ورود جوانان به انتخابات و تغییر و تنوعی در فضای رقابت انتخاباتی خبرگان حکایت دارد. همچنین در میان نامزدها ۱۳ نفر اهل سنت هستند که خود را آماده ورود به این میدان کردهاند.
سیر قانونی انتخابات مجلس خبرگان با بررسی صلاحیت اخلاقی و علمی این افراد ادامه خواهد یافت که شورای نگهبان این امر را از طریق برگزاری آزمون و مصاحبه علمی برای افرادی که اولین بار وارد این میدان شدهاند، ارزیابی خواهد کرد. در این میان، چهرههای سیاسی شناخته شده متعددی از جمله رئیسجمهور کنونی و پیشین کشورمان حاضر هستند که میتواند عاملی برای رونق انتخابات شود و همچنین شاهد وارد نشدن افراد پیشکسوت، همچون آیتالله جنتی هستیم که احتمالاً به دلیل کهولت سن از حضور در مجلس خبرگان اعراض کردهاند. هفته پیش آزمون کتبی انتخابات خبرگان رهبری نیز برگزار شد و از ۳۲۸ نفری که به آزمون کتبی دعوت شده بودند، اکثریت حضور داشتند و ۶۹ نفر هم غایب بودند.
روحانی در معرکه رقابت
در روزهای گذشته حضور حسن روحانی در صحنه انتخابات با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است. برخی به استقبال حضور روحانی رفته و حضور او را اقدامی مثبت برای رونق انتخابات دانستند. برخی دیگر حضور وی را نقد کرده و از دستگاه نظارتی خواستند تا صلاحیت او را در انتخابات تأیید نکند.
در این میان حسن روحانی زبان به سخن گشوده و درباره ماجرای حضور خود با صدای بلند سخن گفته است. وی در جلسه دورهای با وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم که روز دوشنبه ۲۹ آبان برگزار شد، اعلام داشت: «من بر مبنای تکلیف و وظیفه در انتخاباتِ خبرگان ثبتنام کردم. شخصاً معتقدم نباید انقلاب و نظام را رها کنیم. هیچ راهی هم جز صندوق رأی نداریم. من بهعنوان کسی که از پشتپردهها خبر دارم، میدانم با خیابان مشکل ما حل نمیشود؛ قهر و خانهنشینی هم مسئله را حل نمیکند. تنها راه این است که به صحنه بیاییم و مشارکت کنیم.»
بخشی از اظهار روحانی در نقد جریانی بود که خط تحریم انتخابات را در پیش گرفته است. وی خطاب به این جریان گفت: «ما نزد خداوند و مردم و انقلاب و این نظام مسئولیم. چه پاسخی داریم اگر ما هم رها کنیم و برویم کنار؟ ما که در یک انتخابات امکان شرکت داریم، از ترس اینکه صلاحیت ما را رد کنند یا مردم پای صندوق نروند و رأی ندهند برویم خانه بنشینیم، آیا درست است؟ این کار چه خاصیتی دارد؟»
دعوت روحانی به مشارکت و اینگونه قهر و خیابان راهکار حل مشکلات نیست، اقدام مثبتی است که باید آن را به فال نیک گرفت و از او خواست تا آن بخش از هواداران جریانی خود را که بر آتش رادیکالیسم دمیده و اغتشاش و بلوا را دنبال میکنند، سر عقل آورد که تداوم این راه نه ممکن است و نه مطلوب و جز خسارات برای این سرزمین نخواهد داشت و گرنه اگر قابل هدایت نیستند، از آنان اعلام برائت کند.
تقلیل در تراز بازیگری جناحی
اما روحانی در بخشی دیگری از اظهاراتش از جایگاه هدایتگری کلی خارج شد و با تقلیل کلام در مقام یک بازیگر حزبی تلاش کرد تا رقیب سیاسی خود را تخطئه کند و مدعی شود:
«... رسیدیم به سال 1398 و ۱۴۰۰ که دیدیم کاری کردند که شرکتکننده بسیار کم شد. ظاهراً بعد از ۹۸ فکر کردند که آب از سرشان گذشته و مهم نیست شرکتکننده کم باشد یا زیاد. کار خودشان را شدیدتر در ۱۴۰۰ انجام دادند. هدف آنها این است که اصلاحطلبان و اعتدالیون قهر کنند و همه کنار بروند و انتخابات را حتی با شرکت ۳۰ درصد هم که شده برگزار کنند.»
این ادعا در حالی مطرح میشود که همه آگاهان به صحنه سیاست کشور به خوبی میدانند که مهمترین عامل قهر مردم با صندوق رأی در سال 1398، سیاستهای ناصوابی بود که پس از شش سال حاکمیت دولت اعتدال آثار سوء خود را بر معیشت و اقتصاد کشور گذاشته بود و ناکارآمدی دولت، نارضایتی اجتماعی را روزافزون کرده بود. در آبان ماه همان سال بود که در ماجرای افزایش بیتدبیرانه قیمت بنزین، اغتشاشات شکل گرفت و صحنه خیابان دستخوش ناآرامی شد! در این بین، عملکرد مجلس دهم که با محوریت اصلاحطلبان حامی روحانی که خود را «لیست امید» نامیده بودند، شکل گرفته بود، نیز چندان خوشایند مردم نبود و حاصل این همه ضعف در مدیریت اصلاحطلبان، کاهش مشارکت در انتخابات 1398 بود که آثار سوء آن دامنگیر انتخابات 1400 نیز شد. هر چند در این میان رشد گسترده کرونا نیز همچون همه انتخاباتهای دنیا بیتأثیر نبود و آمار را تا 8/48 درصد کاهش داد.
متأسفانه، سیاست ناامیدسازی جامعه در طول دو سال مدیریت دولت آقای رئیسی از سوی دوستان و همدلان و همفکران آقای روحانی تداوم داشته و در گامی وسیعتر حتی ایجاد اخلال در امر حکمرانی که مهمترین آن خلق بلوای پاییزی سال 1401 است، از سوی این جریان دنبال شده است. جنگ شناختی تمام عیاری که اجازه نداده است یأس و ناامیدی ایجاد شده در طول هشت سال منتظر ماندن برای ثمر دادن میوه درختان باغ برجام، با خدمات دولت انقلابی از ذهن و قلب جامعه رخ بربندد. در این میان حتی تلاش شده است تا حال بد این اردوگاه به جامعه نیز تزریق شود و روزی نیست که تریبونها و رسانههای این جریان القای یأس و ناامیدی نکرده و مردم را نسبت به حضور در پای صندوق رأی بیانگیزه نکنند!
آقای روحانی برای آنکه بتواند در ایجاد انگیزه برای مشارکت مردم در انتخابات نقشآفرین باشد، اولاً باید نقدهای وارده به دولت هشت ساله خود را پذیرا باشد، ثانیاً باید تلاش کند تا با افراطیون تحریمی که جامعه را به سمت کاهش مشارکت دعوت میکنند، مرزبندی خود را اعلام عمومی کند.