صبح صادق >>  نگاه >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۵  ، 
کد خبر : ۳۵۳۸۳۲

نقش‌جدید گروسی در فیلم آمریکایی

«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه جدید خود با شبکه «فرانس ۲۴» مدعی شد، در حالی که ایران در حال حاضر تسلیحات هسته‌ای ندارد، اما جنبه‌های خاصی از برنامه هسته‌ای آن نگرانی‌هایی را ایجاد می‌کند. او به خروج آمریکا از برجام اشاره کرد و گفت: «این وضعیت با خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) پیچیده‌تر و فضایی از عدم اطمینان درباره آینده توافق ایجاد شد.» به ادعای وی[...]
پایگاه بصیرت / عزیز غضنفری/ گروه سیاسی
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه جدید خود با شبکه «فرانس ۲۴» مدعی شد، در حالی که ایران در حال حاضر تسلیحات هسته‌ای ندارد، اما جنبه‌های خاصی از برنامه هسته‌ای آن نگرانی‌هایی را ایجاد می‌کند. او به خروج آمریکا از برجام اشاره کرد و گفت: «این وضعیت با خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) پیچیده‌تر و فضایی از عدم اطمینان درباره آینده توافق ایجاد شد.» به ادعای وی، ایران پس از خروج آمریکا از برجام، پایبندی به این توافق را متوقف کرد؛ پس از آن، امکان انجام دادن فعالیت‌هایی فراهم شد که تا حدی می‌تواند نگران‌کننده باشد؛ برای نمونه، غنی‌سازی اورانیوم در سطح بسیار بالا. 
مدیرکل آژانس در پاسخ به این پرسش که آیا راهکاری برای آنچه اجبار ایران به همکاری با آژانس خوانده شده، وجود دارد یا خیر، مدعی شد: «اگر فعالیت راستی‌آزمایی و نظارت بازرسان آژانس رضایت‌بخش نباشد، می‌توان گفت که (ایران) به تعهدات بین‌المللی پایبند نیست و ممکن است کار آن به شورای امنیت سازمان ملل برسد یا تحریم‌هایی علیه آن اعمال شود!»
 
سیاستی برای فشار حداکثری 
در بخش زمینه‌های سیاسی شکل‌گیری روابط ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مسئله‌ و چالش از آن‌جایی آغاز شد که در ۱۸ اردیبهشت 1397 رئیس‌جمهور وقت آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شد و همه تعهدات‌ برجامی را که دولت آمریکا به طور نیم‌بند به آن عمل می‌کرد، کنار گذاشت. او فقط از برجام خارج نشد؛ بلکه ترامپ و تیم سیاسی همراه او اقدامات بی‌سابقه تحریمی دیگری را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کردند که برخی کارشناسان از آن به سیاست فشار حداکثری مادون جنگ نام بردند. 
«جان بولتون» در کتاب خاطرات خود به نام «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» که به تازگی منتشر کرده، نوشته است: «ما(آمریکایی‌ها) تصمیم گرفتیم پس از خروج از برجام و اعمال تحریم‌های نفتی، چنانچه ایران مبادرت به فروش نفت در آب‌های بین‌المللی کند، نفت‌کش های ایرانی را مورد حمله نظامی قرار دهیم؛ در پی آن آمریکایی‌ها و احتمالا با همدستی صهیونیست‌ها بعد از ۱۸ اردیبهشت 1397 چندین نفت‌کش متعلق به ایران را در آب‌های مدیترانه و دریای سرخ مورد اصابت حملات خود قرار دادند.»
ترور و تخریب و تهدید روش‌هایی بود که دولت شرور آمریکا برای تسلیم ملت ایران به آنها متوسل شد. بر اساس سیاست جدید، ترامپ می‌خواست هم متن برنامه جامع اقدام مشترک را اصلاح کند و هم برجام‌های موشکی و منطقه‌ای را به برنامه اقدام سال ۲۰۱۵ اضافه کند. جمهوری اسلامی ایران زیر بار درخواست‌های زیاده‌خواهانه و برخلاف منافع ملی تیم رادیکال آمریکایی نرفت و پس از مدتی در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار به اقدامات متقابل روی آورد؛ اقداماتی که طراحی شرارت‌آمیز طرف غربی و صهیونیستی را با چالش جدی همراه کرد. 
 
قانونی برای صیانت از منافع ملی 
روندهای صنعت هسته‌ای کشور که از سال 1399 وارد مرحله تازه‌ای شد و امروز سبب شده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از آن اظهار نگرانی کند، به دلیل الزاماتی است که قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران ایجاد کرده است. قانون اقدام راهبردی همان است که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره کارکرد آن گفتند، تصویب این قانون کشور را از وضعیت سردرگمی خارج کرد.  تخریب امکانات هسته‌ای کشور و مهم‌تر از آن ترور دانشمندان هسته‌ای کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به این نتیجه رساند که باید طرحی بازدارنده و اثرگذار دراندازند. در نهایت، ترور دانشمند دفاعی و هسته‌ای شهید فخری‌زاده در هفتم آذر ۱۳۹۹، حجت را بر همگان تمام کرد و زمان‌بندی اجرای این قانون را به جلو انداخت و اندکی پس از ترور شهید فخری‌زاده، قانون‌ اقدام راهبردی برای اجرا به دولت ابلاغ شد. 
قانون راهبردی مبتنی بر این پیش‌فرض پایه‌گذاری شده بود که تنها راه باقیمانده برای کاستن از فشارهای ناشی از تحریم و تهدید دشمنان بیرونی، هزینه‌ساز کردن رفتارهای آنان است. تجربه سال‌های طولانی مواجهه با دشمن و نیز درکی که از ماهیت نظام سلطه به‌دست آمده، واضح ساخته، دشمن به اختیار خود از هیچ اقدام خصمانه‌ای دست برنمی‌دارد، مگر آنکه در داخل به گونه‌ای عمل شود که محاسبات دشمنان جابه‌جا شود و به هزینه و فایده کردن اقدامات خود روی آورد. 
اینکه مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه با فرانس ۲۴ یا گزارش آژانس در ماه قبل که مدعی افزایش مواد هسته‌ای در ایران شده‌اند، امر پنهان و مبهمی برای هیچ یک از اضلاع برنامه هسته‌ای ایران نیست. ایران در ازای سختگیری در تحریم و تشدید تهدید، بر امکانات و منابع قدرت هسته‌ای خود در راستای توانمندسازی عرصه‌های اقتصادی و پزشکی و سایر حوزه‌های مورد نیاز کشور می‌افزاید و البته چنانچه طرف مقابل به هر میزان از فشار تحریم بکاهد، ایران نیز متناسب با آن اقدام خواهد کرد.
 
کاستن فشار از رژیم جعلی 
گروسی در مصاحبه خود با فرانس ۲۴ مدعی شد، ایران تسلیحات هسته‌ای ندارد؛ اما ایران از برخی توانمندی‌هایی برخوردار است که نگران‌کننده‌اند. این مصاحبه بسیار غیرمنتظره به نظر رسید؛ چرا که ظرف چند هفته گذشته تجاوز و نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در باریکه غزه به خبر یک دنیا تبدیل شده بود و اساساً برنامه هسته‌ای ایران و تعامل با آژانس بر اساس پادمان روال طبیعی و عادی خود را طی می‌کرد. 
عجیب این بود که گروسی مدعی شد، به‌دلیل معطوف شدن تمام توجهات جهانیان به جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و حماس، دنیا نباید خطرهای برنامه‌های اتمی ایران را دست کم بگیرد! مواضع سیاسی مدیر کل آژانس در حالی است که در جریان جنگ غزه، «عمیخای الیاهو» وزیر میراث رژیم صهیونیستی در برنامه‌ای تلویزیونی خواستار بمباران اتمی غزه شد، اما بر اساس محاسبه‌ای که انجام داد، ترجیح داد حرفی نزند و انگار نه انگار تهدید اتمی صورت گرفته است. 
همچنین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مهرماه سال جاری در سازمان ملل و در جلسه اجلاس مجمع عمومی گفت: «باید ایران را با تهدیدات هسته‌ای مواجه کنیم» و مطرح کرد: «باید از سلاح هسته‌ای علیه ایران استفاده کنیم». باز واکنشی از سوی هیچ یک از نهادهای بین‌المللی و خاصه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صادر نشد و طبق معمول موضع سکوت را برگزیدند. 
در حالی که مردم در سراسر دنیا در حال محکوم کردن جنایات رژیم جعلی صهیونیستی علیه ملت فلسطین است، یکباره مدیر کل آژانس بحث مربوط به ایران را به میان می‌کشد؛ در حالی که ایران همه فعالیت‌های هسته‌ای خود را زیر نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به پیش می‌برد. مصاحبه مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با فرانس ۲۴ به صورت عیان مشخص می‌کند، این حرکت اخیر گروسی اقدامی سیاسی است که در آن منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در نظر گرفته شده است. 
اقدام سیاسی اخیر مدیر کل آژانس که طراحی غربی و خاصه آمریکایی‌ پشت سر آن قرار دارد، با دو هدف طراحی شده است. نخست آنکه می‌کوشند با فرافکنی و انتقال افکار عمومی و جهت‌گیری رسانه‌ها به سمت ایران از حجم فشارهای سیاسی و رسانه‌ای وارد شده به رژیم جعلی بکاهند. از دیگر سو، به زعم طراحان این سناریو، درگیر کردن ایران در پروژه و پرونده‌ هسته‌ای می‌تواند نقش‌آفرینی ایران در حوزه تصمیم و عمل جبهه مقاومت را با اختلال همراه کرده و پشتیبانی از گروه‌های مقاومت را تحت تأثیر قرار دهد. 
اما موضوع عجیب و جدید فیلمی نیست که آمریکایی‌ها ساخته و گروسی در آن نقش بازی می‌کند؛ عجیب آن است که طرف غربی از سر استیصال از تجربیات شکست‌خورده و امتحان پس داده خود دست برنمی‌دارد و بار دیگر مسیری را  انتخاب کرده که شکست نتیجه محتوم آن است. آمریکایی‌ها باید بدانند تفکری در ایران که گاه در مواجهه قاطع با غرب و خاصه آمریکا تردید داشت و بیش از اندازه برای قدرت دشمن اعتبار قائل بود و هراس و فشار اجتماعی ایجاد می‌کرد، الان دیگر بر سر کار نیست و اکنون بیش از پیش بین همه ارکان نظام بر سر حفظ و صیانت از منابع تولید قدرت ملی اتفاق نظر وجود دارد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات