مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی عمری حدود 75 سال دارد. از ابتدای موضوع اشغال سرزمین فلسطین به دست صهیونیستهای یهود، فلسطینیان و اعراب جبهه مقاومت خویش را تشکیل دادند که تا به امروز ادامه دارد؛ اما این مسیر مقاومت در فلسطین سیر و تطور بسیاری داشته و چهرههای گوناگونی از خود نشان داده است. از ناسیونالیسم عربی تا مارکسیسمِ انقلابی سعی داشت[...]
مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی عمری حدود 75 سال دارد. از ابتدای موضوع اشغال سرزمین فلسطین به دست صهیونیستهای یهود، فلسطینیان و اعراب جبهه مقاومت خویش را تشکیل دادند که تا به امروز ادامه دارد؛ اما این مسیر مقاومت در فلسطین سیر و تطور بسیاری داشته و چهرههای گوناگونی از خود نشان داده است. از ناسیونالیسم عربی تا مارکسیسمِ انقلابی سعی داشت در برابر رژیم صهیونیستی رویارویی کند که سرآخر همگی به بنبست خوردند و نوعی سرخوردگی را برای مردم فلسطین به وجود آوردند؛ اما پس از انقلاب اسلامی جان تازهای به مردم فلسطین داده شد تا بتوانند با نیروی جدید، مبنی بر اندیشه جهاد و شهادت مقاومت خویش را بازسازی کنند و در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت خود را ادامه دهند. این انقلاب اسلامی و شوری که در آن ایجاد شد، حتی نیروهای مسلمان سنّی مذهب را هم واداشت که به حرکت دربیایند. به همین دلیل است که وقتی نیروهای عرب در سالهای پیش ضدصهیونیستی اقدام میکردند، در یک دستشان عکس امام خمینی(ره) بود و در دست دیگرشان قرآن. این نشاندهنده اهمیت نیرویی است که انقلاب اسلامی ایجاد کرد. منطق و گفتمان انقلاب اسلامی در مبارزه مردم فلسطین موجب شد که عده قلیل و البته ضعیفی در نوار غزه، با خودباوری و احساس هویت، به مقاومتی جانانه دست بزنند تا بعد سالها بتوانند نیرو و قدرتی را خلق کنند که اینگونه در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی کند. تا پیش از این منطق برآمده از اسلام سیاسی امام خمینی(ره)، مبارزات در فلسطین که نیروهای چپ انجام میدادند یا مبتنی بر سلاح صرف بود یا مذاکره! منطق اسلام سیاسی به مردم فلسطین نشان داد در برابر استکبار حق دادنی نیست؛ بلکه گرفتنی است و به همین دلیل است که با وجود فشارهای بیامان رژیم صهیونیستی و غرب علیه مردم فلسطین این نیروی مقاومت، قدرت خودبرترپندار منطقه را عاجز کرده و آن را به قدرتی پوشالی بدل کرده است. در این راستا با دکتر «جواد منصوری» اولین فرمانده سپاه پاسداران و سفیر اسبق ایران در چین گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
تشکیل غده سرطانی در پیکره اسلامی
دولتهای اروپایی در خلال جنگ جهانی اول، برای اینکه سلطه و استیلای خود بر کشورهای مسلمان، به ویژه در خاورمیانه را تثبیت کنند، طرح تجزیه امپراتوری عثمانی را مطرح کرده تا طی 25 تا 30 سال آن را محقق کنند. در همین حین، اروپاییها نقشه کوچدادن یهودیان از اروپا و بیرون کردن آنان را مطرح کردند، چرا که یهودیان در اروپا برای دولتها و جوامع غربی مسئلهساز بودند و برای همین هم به موشهای موذی ملقب شدند. برای هموار کردن این نقشه غربیها موضوع دولت یهود را پیش کشیدند تا هم بهانه خوبی برای استقرار یهودیان داشته باشند هم بتوانند از قبل آنها پایگاهی در خاورمیانه تأسیس کنند که از قبل آن بتوانند این منطقه را بهتر کنترل کنند. آنچه گفته شد فلسفه تأسیس دولت صهیونیستی یهود در سرزمینهای اشغالی فلسطین است. موضوعاتی از قبیل معبد سلیمان و شهر اورشلیم در حاشیه این امر قرار میگیرند. البته به یهودیان پیشنهاد شد که به مناطقی در آرژانتین یا روآندا بروند که آنان قبول نکردند و اصرار بر حضور در منطقه فلسطین را داشتند. اسرائیل سرآخر در سال 1948 به رسمیت شناخته شد و بسیاری از دولتهای اروپایی، آمریکایی و بعدها عربی با آن همکاری کردند.
مقر نظام سلطه در منطقه
رژیم صهیونیستی پایگاه جریان سلطه است. بارها مسئولان غربی اشاره داشتند که دولت یهود آخرین خاکریز آنان در برابر جهان اسلام است. بایدن نیز اشاره کرده بود که ما برای منفعت خودمان هم که شده بود، باید اسرائیل را تأسیس میکردیم! به هرحال آنچه نباید اتفاق میافتاد، محقق شد و مردم فلسطین هم نتوانستند در برابر این اشغالگری اقدامی کنند. اسرائیل از ابتدا مغضوب مسلمین بود و سر سازشی با این دولت از سوی مسلمانان رخ نداد. متقابلاً هم اسرائیل تقابلش با مسلمانان را تا سرحد ممکن پیش گرفت و ضرباتی را در جنگهای گوناگون به کشورهای اسلامی وارد کرد. در این دوران، برای اداره بهتر منطقه به دست جریان سلطه؛ مثلث رژیم صهیونیستی، آمریکا و پهلوی شکل گرفت تا با هماهنگی و ارتباط مستمر با هم بهتر بتوانند نفوذ و گستره قدرتشان در منطقه را بالا ببرند و حرکتهای مقاومتی را مهار کنند. این وضعیت ادامه داشت تا پیروزی انقلاب اسلامی. پس از انقلاب اسلامی به دست حضرت امام خمینی(ره)، برخی کشورهای عربی از ترس ایران در دامن رژیم صهیونیستی و غرب قرار گرفتند و تا به امروز شاهد هستیم برای مهار قدرت انقلاب به هر نوع خرابکاری، توطئه و سیاسییازی دست میزنند.
زلزلهای به نام انقلاب اسلامی
مبارزات ضدصهیونیستی تا پیش از انقلاب عملاً راه به جایی نبرد. علت این ناکامی را باید یا در عقاید مبارزان دانست که چندان قدرت مقابله با رژیم صهیونیستی را نداشتند، یا نیروهای مبارز نتوانسته بودند بین مردم فلسطین پایگاه اجتماعی کسب کنند، برای همین در بسیاری از مواقع ناکام بوده و شکست خوردند؛ اما انقلاب اسلامی جان تازهای به نیروهای مبارز بخشید و مسیر تقابل با رژیم صهیونیستی را عوض کرد. «موش دایان» پس از انقلاب اسلامی گفت، در ایران زلزلهای رخ داده است که کل خاورمیانه را خواهد لرزاند، پس دولتها برای مهار آن باید دست به دست هم دهند. پس از انقلاب اسلامی، فلسطین یک حامی جدی پیدا کرد که هم دارای عقاید اسلامی است و هم یاور مستضعفین؛ و آن جمهوری اسلامی ایران است. تنها چندماه از انقلاب گذشته بود که امام خمینی(ره) در مرداد سال 1358 روز «قدس» را پایهگذاری کرد و با اقدامات و توجهات امام خمینی(ره) و سران جمهوری اسلامی موضوع فلسطین و آرمان قدس بار دیگر در جهان اسلام احیا شد، چه بسا اگر انقلاب اسلامی نبود امروزه دیگر اثری از فلسطین وجود نداشت. رژیم صهیونیستی سعی داشت با کشتن و اخراج فلسطینیان از سرزمینهایشان بعد از چندسال به شکل کلی کشور فلسطین را نابود کند؛ اما این انقلاب اسلامی و مقاومت روح گرفته از آن بود که نگذاشت فلسطین فراموش شود و روزبهروز به قویتر شدن آن کمک کرد. انقلاب اسلامی منشأ شکلگیری یک جبهه مقاومت توحیدی در منطقه است که ثمره آن تزلزل رژیم صهیونیستی و قرار دادن این رژیم جعلی در آستانه فروپاشی است.