صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۰  ، 
کد خبر : ۳۵۴۰۹۸

زندگی بدون اسلام و انقلاب ذلت است

احمد، ۶ دی ۱۳۴۸، در روستای ورتوران به دنیا آمد. پسرم که به دنیا آمد، اسمش را محمد انتخاب کرده بودیم؛ اما در گرفتن شناسنامه به اشتباه احمد نوشته بودند. به غیر از ایشان هم دو پسر و دو دختر دارم. احمد در دوران کودکی آرام بود. همه دوست داشتند احمد فرزند آنها باشد. او در اقامه نماز به‌موقع و گرفتن روزه مقید بود، اهل مسجد، درس‌خوان، خوش‌اخلاق و مهربان بود، نماز شب می‌خواند، ورزش و با همه رفت‌وآمد می‌کرد و به پدرش کمک می‌کرد. وقتی پولی جمع می‌کرد، پس‌اندازهایش را به من می‌داد تا برای تأمین مایحتاج ضروری زندگی هزینه کنم. پسرم تا پایان دوره راهنمایی درس خواند؛ سپس به کار کشاورزی مشغول شد. در ۱۸سالگی، داوطلبانه از سوی بسیج سپاه به جبهه رفت و در عملیات کربلای ۵‌ شلمچه حضور یافت. سه ماه بیشتر طول نکشید که ۲۷ دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت موج انفجار و ضربه مغزی به شهادت رسید و خبر شهادتش آمد. مزارش در گلزار شهدای شهر قزوین است.  از شهادت پسرم اشک در چشمانم حلقه زد؛ اما پدرش از شهادتش گریه نکرد و ذره‌ای اشک نریخت و افتخار هم می‌کرد که پسرش در راه رضای خدا فدا شده است. خیلی به اهل‌ بیت(ع) ارادت دارم و هر وقت دلم برای پسرم تنگ می‌شود، به یاد جان‌فشانی‌های شهدای کربلا ازجمله علی‌اصغر(ع) و علی‌اکبر(ع) می‌افتم و می‌گویم پسرم فدای فرزندان امام حسین(ع). وقتی هم سر مزار فرزند شهیدم می‌روم تا دردودل ‌کنم، می‌گویم مادرجان شرمنده‌ام. تاکنون دو بار به خوابم آمده و هر بار در حال خوشحالی بود. تفنگ بر دوشش و پوتین‌هایش را پوشیده بود و به من گفت: «ننه» گفتم: «جانم آمدی؟» گفت: «آهان» سلام کردیم. به فرزندم گفتم: « بیا خونه‌مان» گفت: «ننه ما می‌خوایم بریم. الان بمانیم مسئولیت داریم و می‌خوایم برویم.»  در نامه‌هایش به من و خواهرش توصیه می‌کرد که بعد شهادتش گریه نکنیم و اگر خواستیم برای امام حسین(ع) و ۷۲ تن شهدای کربلا گریه کنیم. پسرم در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: «پدر و مادرم! باز هم مى‌گویم، صبر داشته باشید و براى رضاى خدا گام بردارید و افتخار کنید؛ چون راهى که من انتخاب کردم، راه جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان خداست. اگر جوان‌هایی مانند من به جبهه نروند و براى خدا مبارزه نکنند، حتماً بدانید اسلام و انقلاب از بین مى‌رود و همه باید زیر بار ذلت زندگى کنیم. همیشه به یاد خدا باشید و بر او توکل کنید؛ زیرا همه هستى ما از خداى تبارک و تعالى است.»
به نقل از مادر شهید احمد یعقوبی
 
احمد یعقوبی، ششم دی ۱۳۴۸، در روستای ورتوران از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش غلامحسن، کشاورز بود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست‌وهفتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت موج انفجار و ضربه مغزی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات