انصار و مهاجرین در مسجد النبی(ص) جمع شدهاند؛ قرار است دختر پیامبر اسلام(ص) سخنرانی کند. این موضوع خبر از رویداد تاریخی بزرگ میدهد. صدای رسا و مقتدرانه حضرت فاطمه زهرا(س) در مسجد میپیچید؛ کلماتی که از حضرت صادر میشد، کلماتی نبود که به همان مکان و زمان محدود شود. قرار بود این کلمات از آن مکان و زمان کوچ کند و تا دورترین نقطه و تا آخرین انسان پرواز کند. خطبه فدکیهای که امروز و بهخصوص در این ایام در معرض همگان قرار میگیرد، همان کلماتی است که در سال یازدهم هجری قمری بیان شده بود. فراز به فراز این خطبه پنجرهای است به سمت فهم دقیق جهاد تبیین و اهمیت آن در همه دوران. فاطمیه خط مقدم جهاد تبیین است؛ ازاینرو، برخی از اقدامات حضرت که مصداق بارز جهاد تبیین و دفاع از ولایت و اوج جهاد فاطمی است، در ادامه میآوریم.
۱ـ همان طور که در مقدمه گفتیم، خطبه فدکیه در قله جهاد تبیین حضرت است. این خطبه درست زمانی ایراد شد که اکثر راههای اقتصادی اهل بیت(ع) ازجمله زمین فدک غصب و قطع شده بود. زمین فدک از زمینهای بود که بدون جنگ به دست پیامبر رسیده بود و براساس آنچه در منابع شیعه و سنی بیان شده، هنگامی که آیه شریفه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقهُ» بر قلب پیامبر نازل شد، آن را به پاره تن خود بخشیدند و تا زمان رحلت پیامبر اسلام(ص) اهل بیت از منافع آن سرزمین بهرهمند میشدند. در حدیثى که از منابع اهل تسنن از «ابوسعید خدرى» صحابى معروف پیامبر(ص) نقل شده، مىخوانیم: «لَما نَزَلَ قَوْلُهُ تَعالى وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقهُ أَعْطى رَسُولُ اللهِ(ص) فاطِمَةَ فَدَکاً»؛ (هنگامى که آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقهُ» نازل شد، پیامبر(ص) سرزمین فدک را به فاطمه(ع) داد.»
۲ـ اقدام بعدی مراجعت به در خانه انصار و مهاجرین بود. براساس نقلقولهای مختلف، حضرت به همراه امام علی(ع) و حسنین(ع) به در خانه صحابه پیغمبر میرفتند و برای دفاع از ولایت طلب یاری میکردند. در این رفتوآمدهای حضرت در مدینه، عده قلیلی به اندازه تعداد انگشتان یک دست همراهشدن با دخت پیامبر(ص) در حمایت از بحث ولایت را پذیرفتند؛ اما نکته اصلی و اساسی این بود که حضرت در تبیین و وظیفهشناسی سنگ تمام گذاشتند.
۳ـ گریهها و نالههای حضرت برای جلوگیری از انحراف جامعه مسلمین به اندازهای بود که ترس به جان گروهی انداخت. آنها دیدند امکان دارد این اشکها و نالهها ماجرا را متحول کند. ازاینرو، به امام علی(ع) گفتند به حضرت زهرا(س) بگو یا شبها گریه کند یا روزها. این جمله را خطاب به کسی گفتند که بنا بر نقل شیعه و سنی در روایتی قطعی و متواتر پیامبر اسلام(ص) درخصوص جایگاه ایشان فرموده بودند: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی: فاطمه پاره تن من است و هرکس او را بیازارد، گویی مرا آزرده است.» همچنین در قرآن درخصوص این خاندان آمده بود: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَا الْمَوَدَةَ فِي الْقُرْبَىٰ: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید.»
۴ـ گفتوگوهای «ام ابیها» با زنان مدینه و «ام سلمه» و «محمود بن لبید»؛ گفتوگوی حضرت با ام سلمه پس از هجوم به خانه اهل بیت(ع) و صدمه دیدن حضرت اتفاق افتاد. لذا این حرفها در روزهای پایانی عمر شریف صدیقه طاهره مطرح شده است. ام سلمه میگوید به حضرت عرض کردم: «اى دختر پيامبر! شب را چگونه به صبح آوردى (شب و روزت چگونه مىگذرد)؟» حضرت فرمود: «به صبح آوردم؛ در حالى كه تاريكى غم و انده مرا فراگرفته است، پيامبر از دست رفت و وصى او مظلوم واقع شد. حريم و حرمت پيامبر شكسته شد.»
محمود بن لبید میگوید که پس از وفات رسول الله(ص)، فاطمه زهرا(س) را در کنار قبر حمزه در احد مشاهده کردم، در حالی که بهشدت منقلب بود و اشک میریخت. صبر کردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ایشان رسیدم و عرضه داشتم: «ای بانوی من! سؤالی برایم پیش آمده است که میخواهم با شما در میان بگذارم.» فرمود: «بپرس.» عرض کردم: «آیا رسول خدا(ص) قبل از وفات خود، تصریحی بر امامت علی(ع) داشته است؟ و آیا از طرف ایشان نصی بر این مطلب وجود دارد؟» فرمود: «شگفتا و عجبا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردهاید؟» عرضه داشتم: «روز غدیر را میدانم (و آن انکارناپذیر است)، از آن اسراری که رسول خدا(ص) با شما در میان گذاشته، مرا آگاه کنید.» فرمود: «خدا را شاهد میگیرم که شنیدم رسول خدا(ص) فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می دهم. علی امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین، پیشوایان و امامانی پاک و نیکاند. اگر از آنها اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.»
۵ـ حرکت هوشمندانه دیگری که حضرت زهرا(س) از خود نشان دادند، دفاع از جان امام با آمدن پشت در خانه و مانعشدن از ورود آنها به خانه بود. آنها سه بار به سمت خانه اهل بیت(ع) لشکرکشی کردند که در بار سوم وقتی حضرت متوجه شدند آنها میخواهند امام علی(ع) را با خود ببرند، خودش پشت در خانه آمد و آن اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد. آنها به در خانهای هجوم بردند که پیامبر هر روز از جلوی آن رد میشد و به اهل بیت(ع) آن سلام میکرد و آیه تطهیر را میخواند. «ابن حجر هیتمی» از بزرگان اهل تسنن معتقد است آیه تطهیر مخصوص پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) است. رويداد سلامكردن پيامبر(ص) به اهل بيت(ع) نیز به طرق مختلف از اهل بيت(ع) و بزرگان صحابه مانند «ابو سعيد خُدرى»، «اَنس بن مالک»، «عبد الله بن عباس» و «ابو حمراء» روايت شده است.
موارد دیگری نیز وجود دارد که در این مقال نمیگنجد. اگر بر همین موارد هم بسنده کنیم، متوجه میشویم فاطمیه دوره آموزشی ولایتمداری و پا در رکاب امام بودن است. حضرت صدیقه طاهره(س) به ما یاد میدهد در راه دفاع از امام باید به جهاد تبیین پرداخت؛ حال چه با بیان،چه با اشک و گریه و چه با فداکردن جان. درهرصورت و در هر شرایطی و با هر پست و مقامی باید به میدان آمد و ولی را تنها نگذاشت؛ چراکه این وظیفه شرعی و دینی است.