خداوند انسان را به نحوی آفریده است که باید چیزی را دوست داشته باشد تا به سمت آن حرکت کند. این علاقه نیز با شناخت امکان پیدا میکند. بهعبارتی، یک رشته محبتی بین انسان و آن چیز باید ایجاد شود و او را جذب خود کند تا حرکت صورت بپذیرد. بههمین دلیل است که خداوند ایمان را مورد علاقه مؤمنان قرار داد و کفر و نفاق را مورد نفرت آنان. خداوند در قرآن فرموده: «... خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهايتان زينت بخشيده و کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ کسانىکه داراى اين صفات هستند هدايت يافتگاناند.»(حجرات/۷ ) در مقابل هم شیطان میخواهد گناه و فسق و کفر را زیبا جلوه دهد. همان طور که در قرآن آمده: «و (به یاد آور) هنگامی که شیطان، اعمال آنها [مشرکان] را در نظرشان جلوه داد و گفت: امروز هیچکس از مردم بر شما پیروز نمیگردد! و من، همسایه (و پناهدهنده) شما هستم!»(انفال/۴۸) پس تا زیبایی و زینت در چیزی نباشد، کششی هم صورت نمیگیرد. این «زین لهم الشیطان» در چند آیه دیگر در قرآن هم آمده است. تکرار این موضوع هم نشان میدهد خداوند روی این هشدار، اصرار دارد و میخواهد انسان را از این زیبا جلوه دادنهای کاذب آگاه کند. اینکه خداوند انسان را با زیبایی دین و ایمان آشنا میکند و در برابر کفر و نفاق و گناه حالت نفرت را دل آنها ایجاد میکند، از نعمات خداوند است که هر انسانی باید آن را بشناسد و قدر بداند. اگر این نعمت پاس داشته نشود، یعنی کفران صورت گرفته و نعمت به نغمت تبدیل شده است. اینجاست که خداوند درباره بعضی بندگان میفرماید: «آيا نديدهاى آن کسان را که نعمت خدا را به کفر بدل ساختند و مردم خود را به ديار هلاک بردند؟»(ابراهیم/۲۸) هر نعمتی که خداوند برای شناختن راه انسانیت و بندگی به ما داده است، اگر قدر دانسته نشود، به کفر و نغمت تبدیل میشود و بلای آن دامنگیر خود ما میشود. علم و آگاهی، دوستی و دشمنی، محبت و بغض و... حتی حالتهای متفاوت در مقابل اتفاقات متفاوت که بجا و لازم است همگی از نعمات خداوند است. آنجا که خشمگین میشویم، آنجا که تألم خاطر پیدا میکنیم، آنجا که خوشحال یا غمگین میشویم و لازم است که این حالات را داشته باشیم، نوعی آگاهی و انسانیت است.
در مقابل شیطان میخواهد ما را در واکنش به اتفاقات دچار حالتهای متفاوت کند. یعنی آنجا که باید خوشحال شویم، غمگین میشویم، آنجا که باید مخالفت کنیم، سکوت میکنیم، آنجا که باید دور شویم، نزدیک میشویم و... . در مقابل رفتارهای غیرالهی باید حالمان حال مخالفت و مقابله باشد. همه اینها نیازمند شناخت واقعی است که زیباییهای دروغین، حقیقی دیده نشود و بهعکس آنچه به دروغ منفور معرفی شده را زیبا و محبوب بدانیم. چنانچه فرمود: «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ»(عنکبوت/۴۹) خداوند آیات و نشانههای خود را در سینه اهل علم قرار داده است. شاید برخی افکار و رفتار در ظاهر زیبا باشند، ولی در باطن زشت هستند. پس در اینجا باید حتی از ظاهر آن دوری کنیم؛ چه رسد به آنکه ظاهرشان هم زشت باشد. خداوند در قرآن دستور میدهد به دوری از ظاهر و باطن گناه و میفرماید: «گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانی که گناه میکنند، بهزودی در برابر آنچه مرتکب میشدند، مجازات خواهند شد.»(انعام/۱۲۰)
این هشدارها و اخطارها و دستورها، کرامت انسان را حفظ میکند و او را در تحقیر و ذلالت و نجات میدهد. همان طور که امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه میفرمایند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَکلَنِي إِلَيْهِ فَأَکرَمَنِي وَ لَمْ يَکلْنِي إِلَى النَّاسِ فَيُهِينُونِي»؛خدایی را باید ستایش کرد که بار ما را خودش برداشته بار ما را به دوش دیگران نگذاشته که ما را تحقیر بکنند کوچک بکنند با کرامت ما را اداره میکند.(مصباحالمتهجد، ج۲، ص۵۸۲) خداوند میخواهد ما را از حجابهای کاذب رها کند و حقایق را برای ما روشن کند تا زیبایی و زشتی را بشناسیم و مقام خلافة اللّهی را با آلوگی و گناه از دست ندهیم. محبت اهل بیت(ع) نیز نعمت و رزق عظیمی است که باید آن را فهمید و حفظش کرد. پیامبر(ص) میفرمایند: «هرکس را خداوند دوستى امامان از خاندان من روزى کرده بخير دنيا و آخرت رسيده و هيچکس شک نکند که او در بهشت است.»(الخصال، ج۲، ص۵۱۵)
تمام اقدامات حضرت زهرا(س) برای دفاع از ولایت امیرالمؤمنین(ع) این بود که مردم و تمام بشر را از این نعمت آگاه فرمایند تا به نغمت و کفر تبدیل نشود. درحالیکه شیطان میخواست ولایت در را در ظلمت و دشمنی علی(ع) را در روشنایی قرار دهد و زشتی ظلمت و زیبایی ولایت را از چشمها دور نگاه دارد، این صدیقه طاهره(س) بود که با فداکردن خود، رشتهای از نور به سمت مولای متقیان علی(ع) کشید تا انسانها ببینند، خیره شوند، عاشق شوند و با سرعت به سمت ولایت ایشان حرکت کنند.