ادعای تقلب در انتخابات، ادعایی نیست که سران فتنه برای اولین بار در سال 1388 مطرح کرده باشند. جریانهای مخالف خط امام(ره) که در اولین انتخابات کشور، یعنی انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی ناکام مانده بودند، بلافاصله مدعی تقلب و تخلف در انتخابات شدند!
در آستانه برگزاری انتخابات خبرگان رهبری، جنبش مسلمان مبارز در مقام توجیه چرایی شرکت مدعی شده بود، حضورشان در این رقابت با هدف تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد صورت گرفته است! اما پس از ناکامی در انتخابات مسئله مخدوش بودن و عدم سلامت انتخابات را جار زدند و در ارگان خود مدعی شدند: «آیا میتوانید اطمینان دهید که با حضور اعضای حزب شما و پاسداران و مأموران کمیته در حوزههای اخذ رأی و محیطی که پدید آوردند و... انتخابات در شرایط مساوی و آزاد برای همه نیروها انجام گردید و پایان یافت؟»
سازمان مجاهدین خلق نیز در ارگان خود چنین نوشت: «با توجه به غیر دموکراتیک بودن شرایط انتخابات و تخلفات آشکاری که در جریان انتخابات صورت گرفته است، به انتخابات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی اعتراض داشته و نتایج آرای اعلام شده را مخدوش میدانیم.»
کمیته مرکزی حزب توده نیز با صدور اعلامیهای روند انتخابات را معیوب دانست. اعتراض به اعضای انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات، تضییقات در فعالیتهای انتخاباتی، اعمال نفوذ در جریان رأیگیری، اعمال نظر در شمارش و خواندن و ثبت آرا، از جمله مواردی بود که در این بیانیه آمده بود. البته اعتراف جالبی نیز در پایان آمده بود: «اگر همه این بینظمیها و دستاندازیها هم نبود، لیست گروه اکثریت (حزب جمهوری اسلامی) با بهرهگیری از نام پر احترام امام خمینی، باز هم بیرون میآمد، ولی در این حال، این پیروزی مسلماً کمتر آسیبپذیر و تردیدپذیر بود.»
جبهه دموکراتیک ملی ایران دیگر جریان ملیگرای آن زمان ادبیات تندی را برای حمله به انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزید. این حزب که به دلیل مخالفت با نحوه برگزاری انتخابات، تصمیم به تحریم آن گرفته بود، با انتشار بیانیهای نتایج این انتخابات را مخدوش و مصوبات آن را بیاعتبار بیان کرد. در این بیانیه آمده بود: «دولت موقت انقلاب با خوشوقتی از پایان آزادترین انتخابات تاریخ ایران خبر میدهد و به این ترتیب توطئه بزرگی علیه انقلاب ایران شکل میگیرد، توطئه برای قربانی کردن انقلاب ایران در پیشگاه انحصارجویان و ارتجاعطلبان، دولت موقت انقلاب در این انتخابات نیز همچنان سیاست پنهانکاری را دنبال کرد و هنوز تعداد کل رأیدهندگان حوزههای مختلف اعلام نشده است و به این ترتیب هنوز به درستی معلوم نیست که چند نفر در انتخابات شرکت کردهاند.»
«اتحاد بزرگ ملی» از دیگر احزاب ملیگرا نیز در بیانیهای مشابه با زیر سؤال بردن سلامت انتخابات مجلس خبرگان نوشت: «با وجودی که برای اولین بار پس از 50 سال شرایط موجود برای برگزاری انتخابات آزاد فراهم بود و از طرف دولت موقت فعالیتهایی در جهت آن صورت گرفت؛ ولی قبل از شروع انتخابات عناصر غیرمسئول و تحریک شده از تبلیغات نیروهای سیاسی غیرمذهبی به عناوین مختلف جلوگیری کردند و شعارها و اطلاعیههای آنان به طور زنندهای پاره شد.»
آقای بهشتی، دبیرکل حزب در مقابل این اتهامات ساکت ننشست و طی سخنانی در تاریخ 19 مرداد 1358، آن را رد کرد و با بیان اینکه: «اگر یک حزبی مورد علاقه مردم باشد، این کمال آن حزب است» به ادعای شکستخوردگان پاسخ داد. بهشتی در این مصاحبه به درخواست برخی گروههای معترض مبنی بر ضرورت ابطال انتخابات خبرگان قانون اساسی نیز اشاره کرده و با اظهار اینکه در صورت وجود مستندات قانونی کافی به قانون تمکین خواهد کرد، گفت: «اگر منظور ابطال انتخابات این نوع تخلف جزئی در گوشه و کنار است، تصمیمش با هیئت اجرایی انتخابات و انجمن نظارت است و برای این تصمیم ضوابطی هست و اسناد لازم در اختیار آنهاست. آنها صالحترین گروهی هستند که در این باره اظهارنظر میکنند؛ ولی نظر شخص بنده این است که اگر چهار بار هم الان انتخابات را تجدید بکنند، انتخابات منزه از این نارساییها را در این مرحله که هستیم نمیتوانیم داشته باشیم. ما باید در یک جریان به این تکامل برسیم. تکامل ناگهانی مگر میشود؟ آیا ممکن است یک جامعهای دفعتاً به یک کمال اجتماعی برسد. ممکن نیست!»
در همان ایام آقای هاشمیرفسنجانیـ معاون وزیر کشورـ که از نزدیک در جریان امور بود، در مصاحبهای اعلام کرد: «انتخابات کلا سالم برگزار شد و مردم با آگاهی نمایندگان خودشان را انتخاب کردند و با در نظر گرفتن اینکه این انتخابات، اولین انتخابات رسمی بعد از پیروزی انقلاب بود، میتوان گفت که میزان تخلفات نیز حداقل بود... و اینهایی که اعتراض میکنند به هیچ وجه نمیتوانند ادعای خودشان را مبنی بر وجود تخلفات ثابت کنند... این اعتراضها بیشتر مغرضانه است.»
این سر و صداها و های و هویهای دروغین در حالی بود که مهندس هاشم صباغیان، وزیر کشور دولت موقت و مجری انتخابات از اتهامات گروههای سیاسی بازنده چنین یاد میکند: «هم در شیراز و هم از سوی مجاهدین این اتهام مطرح شد. در شیراز، پسر یکی از مراجع انتخاب نشده بود و میگفت تقلب شده. من هم مصاحبه کردم و گفتم که این سالمترین انتخابات بوده. البته یک چیزی هم در آن انتخابات گفتم. گفتم تا زمانی که ریشه بیسوادی از جامعه کنده نشود، در جامعه ما، انتخابات صد درصد آزاد و سالم نمیشود. چرا؟ چون رأی آدم بیسواد را باید کس دیگری مینوشت. اگر فرزندش بود که مطمئن بود، اما اگر به کس دیگری میداد، ممکن بود سوءاستفاده شود. به هر ترتیب ادعا کردند که در انتخابات تقلب شده، رجوی را رجایی خواندند. اتفاقا ما تمام صندوقها را حفظ کرده بودیم، به ویژه در تهران. رفتیم سالن مدرسه البرز. هیئتی از طرف شورای انقلاب و نماینده مجاهدین انتخاب شد که بروند و آرای صندوقها را بشمارند. اگر برای نمونه سیصد تا صندوق در تهران بود، به شکل رندوم بیست تا را انتخاب کردند و آرا را دوباره شمردند. دیدند نه! اشتباهی انجام نگرفته و تقلبی نشده است. رفتیم به شکل عملی، جلوی دوربین و جلوی چشم مردم با این شائبه روبهرو شدیم. بعد در زمان خود انتخابات، ما جلوی چشم خبرنگاران لحظه به لحظه آمار را اعلام کردیم. خود آنهایی که میگفتند تقلبی شده، در تمام مرحلههای انتخابات بودند. اتفاقاً من در آییننامه انتخابات، نخستینباری بود که مسئله ناظر را در آن آییننامه آوردم؛ اینکه کاندیداها باید ناظر داشته باشند. ناظر گذاشتند و ناظر هم در تمام چهار مرحله انتخابات حاضر بود؛ یک: موقع رأی دادن، دو: موقع شمارش آرا، سه: تجمیع آرا، چهار: اعلام آرا. در این مراحل ممکن است تقلب انجام شود که در تمامش ناظر تمام گروهها بودند.»