حجتالاسلام و المسلمین محمد ابوالقاسمی نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان رهبری در گفت و گو با صبح صادق
با نزدیک شدن به انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری که به طور همزمان با دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه امسال برگزار خواهد شد، آرایش سیاسی احزاب و گروههای سیاسی معطوف به رقابت انتخاباتی در حال شکلگیری است. هر یک از جریانهای سیاسی کشور مبتنی بر تحلیل خود از وضعیت سیاسی کشور[...]
با نزدیک شدن به انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری که به طور همزمان با دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه امسال برگزار خواهد شد، آرایش سیاسی احزاب و گروههای سیاسی معطوف به رقابت انتخاباتی در حال شکلگیری است. هر یک از جریانهای سیاسی کشور مبتنی بر تحلیل خود از وضعیت سیاسی کشور، برنامهریزی مستقلی برای موفقیت در انتخابات آتی دارند. در این میان، شناخت جایگاه مجلس خبرگان رهبری در نظام تصمیمگیری جمهوری اسلامی و ساختار آن میتواند اهمیت بیشتر این مجلس را آشکار کند؛ از همین رو به گفتوگو با «حجتالاسلام و المسلمین محمد ابوالقاسمی» نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان رهبری نشستهایم که در ادامه تشریح آن را میخوانید.
ابتدا درباره جایگاه مجلس خبرگان رهبری و وظایف آن توضیح مختصری دهید.
مجلس خبرگان از ابداعات امام خمینی(ره) است که در کشور دیگری به این شکل سابقه ندارد. در واقع، مجلس خبرگان یکی از ظرفیتهای عظیم جمهوری اسلامی است که محل تلاقی دو جریان جمهوریت نظام و اسلام است. خب نظام ما نظام جمهوری اسلامی است که در عین تکیه بر منابع اسلامی و حاکمیت اسلام، رأی مردم را هم در تمامی ارکان حاکمیت دخیل میداند و لذا مدل حکومت ما جمهوری اسلامی است. این مسئله در عالیترین رکن مدیریت کشور، یعنی رهبریت جامعه هم جاری است. بنابراین، مجتهدانی که در عرصه مجلس خبرگان قدم میگذارند، نه تنها از منابع اصیل اسلامی آگاهی کامل دارند؛ بلکه در عرصههای سیاسی و اجتماعی هم تسلط کافی دارند. نکتهای که درباره وظایف مجلس خبرگان وجود دارد، این است که منحصر به انتخاب رهبر نیست؛ بلکه برای مجلس خبرگان یک سری وظایف در قانون اساسی ذکر شده و برخی از وظایف هم از سوی رهبر معظم انقلاب به مجلس خبرگان واگذار شده است. آن وظیفهای که در قانون اساسی وضع شده، نگاه به شرایط رهبر است و مجلس خبرگان تضمینکننده بقای شرایط در رهبر است. خود این مسئله دو وظیفه بر دوش اعضای مجلس خبرگان قرار میدهد؛ یک وظیفه سلبی و دیگری وظیفه ایجابی. وظیفه سلبی در جایی است که وقتی همه فهمیدند شخص رهبر فاقد شرایط رهبری است، موظفند رهبر جدیدی را معرفی کنند. وظیفه ایجابی آنها این است که وقتی شبهات و سؤالهایی در اذهان مردم درباره رهبر معظم انقلاب شکل گرفت، آن شبهات را با پاسخهای قانعکننده برطرف کنند. بنابراین، اعضای مجلس خبرگان باید کسانی باشند که اجتهاد، مدیریت، مدبریت، شجاعت و رویکرد فعالانه داشته باشند تا بتوانند در حادثهای که بار شبهات سنگینی میکند، تمام آن شبهات را به بهترین شکل ممکن پاسخ دهند. بنابراین، «تبیین» یکی دیگر از برنامههای مجلس خبرگان است. رهبر معظم انقلاب برای فعالتر شدن و ارتباط بیشتر نمایندگان مجلس خبرگان با مردم وظیفه رصد حرکت کلان انقلاب، هماهنگ کردن جریان کلی حاکمیت، بیان نقاط ضعف احتمالی و ارائه راهکار برای برطرف شدن مشکلات را به مجلس خبرگان داده است. در اینجا مجلس خبرگان باید یک هیئت اندیشهورزی تشکیل بدهد و جریانهای کلان کشور را رصد کند و ببیند که ما چقدر به شعارهایی که در اول انقلاب مطرح کردیم، نزدیک شدهایم و چقدر فاصله گرفتهایم و اگر نزدیک شدهایم، نقاط قوتمان چه بوده که آنها را تقویت کنیم و اگر فاصله گرفتهایم، نقاط ضعفمان را شناسایی و برطرف کنیم. فرمایش رهبر معظم انقلاب این بود که نمایندگان مجلس خبرگان در قالب یک هیئت اندیشهورز بر رصد حرکت کلی انقلاب و پی بردن به آسیبهای احتمالی راه حلهایی را برای برطرف شدن این آسیبها پیشنهاد کنند و مطالباتی را از بخشهای گوناگون کشور داشته باشند.
در دوره اخیر، شاهد حضور چهرههای مجتهد جوان در مجلس خبرگان بودهایم؛ حضور چهرههای نو و جوانگرا چه اهمیتی دارد و چه تأثیری در پویایی و عملکرد این مجلس خواهد داشت؟
پیشنهاد من این است که با توجه به وظایف گوناگونی که بر دوش مجلس خبرگان است و هر یک اقتضای خاص خودش را دارد، باید هم از چهرههای برجسته و سابقهدار و باتجربه استفاده کنیم و هم از نیروی جوان و با نشاط و پویا بهره ببریم. لذا بنده معتقدم مجلس خبرگان باید ترکیبی از چهرههای باتجربه و جوانهای دغدغهمند و باانگیزه باشد؛ چرا که هر یک در جایگاه خود میتوانند ایفای نقش کنند. بنابراین وجود هر دو قسم در مجلس خبرگان لازم و ضروری است. البته تعداد جوانان مجلس خبرگان کمتر از مقدار مورد نیاز است و شاید لازم باشد تعداد بیشتری از جوانان که انگیزه بیشتری برای انجام فعالیت دارند، حضور پیدا کنند. اگرچه بزرگان و افراد دارای اعتبار بالا که در نگاه مردم کشور جایگاه رفیعی دارند، وجودشان در مجلس خبرگان لازم و ضروری است.
حضور احزاب و جناحهای سیاسی در انتخابات خبرگان را چطور ارزیابی میکنید؟ با توجه به نخبگانی بودن مجلس خبرگان چگونه فعالیت چهره و جناح سیاسی قابل جمع است؟
مجلس خبرگان چون با اسلامیت نظام سر و کار دارد و باید با رهبر که اصلیترین رکن کشور است، کنش کند، نباید در معرض گرایشهای سیاسی و بازیهای حزبی قرار بگیرد. بنابراین، من معتقدم اساساً جناحهای سیاسی در مجلس خبرگان جایگاهی ندارند. اینجا به خلاف مجلس شورای اسلامی که فهرستهایی را ارائه میدهند یا در ریاستجمهوری از جناح خاصی حمایت میکنند تا به الان به صورت کلی و پررنگ چنین اتفاقاتی رخ نداده است. معمولاً بزرگان حوزه و جامعه مدرسین میآیند بعضی از اشخاص تراز را تأیید میکنند که نوعاً هم مردم و متدینان به این افراد اعتماد میکنند و به آنها رأی میدهند. اگرچه انتخاب، انتخاب آزاد است و آنهایی هم که در فهرست جامعه مدرسین قرار نگرفتند، صلاحیت دارند و مردم میتوانند به آنها رأی بدهند؛ اما در هر صورت مسئله جناحی و حزبی و گرایشهای خاص سیاسی در مجلس خبرگان جایی ندارد و نباید هم جایی داشته باشد. در حقیقت، باید جایگاه رهبری مصون از این جناحبندیها باشد؛ چون رهبر پدر امت است و مردم باید فکر کنند زیر چتر این رهبر جایی برای آنها هست. حال اگر این رهبر از یک جناح و حزب باشد و با بقیه احزاب کاری نداشته باشد، به دور از شأن رهبری یک جامعه است.
نظارت بر اعضای مجلس خبرگان چگونه است؟ آیا بر این نظارت سازوکاری وجود دارد؟ در شرایطی که یکی از اعضای مجلس به هر دلیلی وجاهت سیاسی و اجتماعیاش را از دست داد، چگونه با وی برخورد میشود؟
درباره عملکرد مجلس خبرگان و دیگر مجالس دارای سطوح بالا نمایندگی را به عنوان هیئت رئیسه انتخاب میکنند. یکی از شئون هیئت رئیسه نظارت بر حرکت کلان مجلس خبرگان است؛ اما نظارت بر تک تک افراد و شرایط آنها خب این افراد قبل از انتخابات احراز صلاحیت میشوند و در گردونه انتخابات وارد میشوند. از این رو نظارت بر تک تک این افراد پس از انتخاب متفاوت با قبل از انتخاب میشود. هر چند این افراد در هر جایگاهی که هستند، در نظارت عموم مردم هستند؛ چون اعضای مجلس خبرگان در بین مردم هستند و مردم ناظر بر عملکرد این افراد هستند. درست هم همین است که بهترین و عالیترین مرتبه نظارت را خود مردم بدانیم؛ چرا که مردم به آن کسی در انتخابات آتیه رأی میدهند که اثرگذاری بیشتری در اسلامیت جامعه و حرکت انقلاب داشته باشند. قاعدتاً اگر کسی فاقد شرایط باشد، در آییننامه سازوکاری دیده شده است که خود نمایندگان مجلس خبرگان براساس شرایط و ضوابط نسبت به او رأیگیری میکنند و طبیعتاً عضویت او سلب میشود. چنین چیزی تا کنون نداشتیم؛ چون کسانی که در مجلس خبرگان حضور دارند از فیلترهایی متعددی عبور میکنند و انسانهایی هستند که سابقه خوب و درخشانی دارند و نوعاً این اشخاص در شرایطی قرار نمیگیرند که در وسط دوره عزل بشوند یا کنار گذاشته شوند؛ اما اگر مورد حادی پیدا شود، نهادهای امنیتی هشدارهای لازم را به نمایندگان میدهند؛ البته خود مجلس هم درباره این افراد سازوکار لازم را برای مواجهه با این اتفاقات دارد.
شفافیت تبلیغاتی و هزینههای انتخاباتی مجلس خبرگان چگونه است؟
در قانون انتخابات خبرگان آمده است، اگر هزینههای غیرمتعارفی بشود، شخص باید در حضور شورای نگهبان در صورتی که آنها خواستند پاسخگو باشد و هزینههای انتخاباتی را بیان کند که از چه راههایی به دست آمده است؛ ولی طبق روال متعارف اعضای مجلس خبرگان به همین تبلیغات رادیویی و تلویزیونی بسنده میکنند، شاید کمهزینهترین انتخابات، انتخابات خبرگان بوده است، امروز هم همینطور است. اصلاً در آنجا رقابت به آن معنایی که در جایی دیگر شکل میگیرد، وجود ندارد. نمایندگان مجلس خبرگان برای به دست آوردن آرا سر و دست نمیشکنند؛ بلکه خودشان را به اندازهای عرضه میکنند که مردم مطلع بشوند تا از ویژگیهای آنها آگاه شوند، حال اگر مردم اقبال کردند، مسئولیتی روی دوش آنها میآید و اگر مردم به آنها اقبال نکردند یک باری از روی دوش آنها برداشته میشود؛ یعنی در سطح مجلس خبرگان ارزشهای بنیادین نظام اسلامی را مشاهده میکنیم، بعضی از نمایندگان مجلس خبرگان هیچ اقدامی برای تبلیغ خودشان نکردند. فقط آنها حامیانی داشتند که از این بزرگواران تقاضا میکردند که شما باید در این انتخابات شرکت کنید، آنها هم به قدر مطلع شدن مردم اطلاعرسانی میکردند و هیچ گاه هزینه غیرمتعارفی را در این راه خرج نمیکردند.
ارتباط نمایندگان با مردم حوزه انتخابیه خود چگونه است؟ آیا با توجه به مشغله بالای برخی از اعضای مجلس خبرگان این ارتباط با مردم کمرنگ نمیشود؟
تقریباً نیمی از اعضای مجلس خبرگان در استانهای خودشان ساکن هستند. آنها یا نماینده ولی فقیه در استانند یا سمتهای دیگری در استان دارند که موجب افزایش ارتباط آنها با مردم میشود. برخی از آنها امام جمعه استان هستند؛ یعنی در روز تعطیل بین مردم حضور پیدا میکنند و گوش مشکلات آنها میشوند. حتی برخی دفاتری دارند که محل رفت و آمد مردم است و مشکلات مردم را حل و فصل میکنند. طبیعتاً هر یک حضور فعالی دارند. سایرین که در استان خودشان حضور ندارند، به تناوب به حوزه انتخابی سرکشی میکنند و در مناسبتهای ملی و مذهبی بین مردم حضور پیدا میکنند و برای مردم سخنرانی میکنند و محل مراجعات مردم هستند. بنابراین، هر یک از این نمایندگان حل مشکلات مردم را وظیفه خود میدانند. مضاف بر این، جایگاه مجلس خبرگان یک جایگاه ملی است؛ یعنی اگرچه منتخب یک استان هستند، حتی اگر در استان خودشان نباشند، محل مراجعات مردم هستند؛ به همین دلیل ارتباط این نمایندگان با مردم ارتباط همیشگی و دائمی است. حال ممکن است برخی به سبب کهولت سن یا به سبب مشغله کاری و مسائل امنیتی ارتباطشان با مردم کم باشد که این دست از نمایندگان تعدادشان کم است. اغلب نمایندگان ارتباط پررنگی با مردم دارند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای خبرگان به صراحت گفتند که اعضای این مجلس باید با مردم به ویژه جوانان در ارتباط باشند و در حوزه جهاد تبیین مسائل را برای نسل نو شرح دهند. در این زمینه چه فعالیتهایی انجام شده است؟
تا آنجایی که بنده مطلعم ارتباط خوبی بین نمایندگان و جوانان در دانشگاهها، هیئات، مساجد و حوزههای علمیه دیده میشود. برخی از این نمایندگان در فضای مجازی فعالیت گستردهای دارند، از آنجایی که اغلب استفادهکنندگان این فضا جوانان هستند، بنابراین میتوان گفت ارتباط بین جوانان و نمایندگان حتی در فضای مجازی نیز وجود دارد. فعالیت آنها در فضای مجازی به گونهای است که میتوان گفت از فعالان رسانهای هستند. همچنین در رسانههای دیگر مانند تلویزیون هم این افراد حضور فعالی دارند.
رهبر معظم انقلاب مسئله مشارکت حداکثری در انتخابات را از ضروریات انتخابات پیشرو دانستند. در این زمینه و برای تحقق این مطالبه چه اقداماتی انجام شده است؟
مشارکت حداکثری نیازمند فعالیت تبلیغی گسترده و بیان رسالت انقلاب اسلامی و بیان پیشرفتهای انقلاب اسلامی و جایگاه انقلاب اسلامی و نگاه دیگران و ملتهای آزاده جهان به ایران است. این موضوعات باید برای قشر جوان تبیین بشود و برای این تبیین لازم است نمایندگان مجلس خبرگان در رسانهها و در بین مردم حضور پیدا کرده و حقایق را برای مردم بازگو کنند. آنقدری که مطلعم در این زمینه نمایندگان جزء برترینهای جهاد تبیین هستند؛ چرا که با حضور خود در دانشگاهها و حوزههای علمیه و رسانهها، ارزشها و خدمات انقلاب اسلامی را بازگو میکنند، حتی موانع و ناکارآمدیها را به خوبی رصد میکنند و درصدد برطرف کردن آن بر میآیند. مشارکت حداکثری به جهاد تبیین نیاز دارد و اگر حقیقت برای مردم آشکار بشود آنها میپذیرند. مردم ما انسانهای منصفی هستند، فقط کافی است که به حرفهای آنها توجه شود. بنده معتقدم انتخابات این دوره انتخابات پرشوری خواهد بود؛ چرا که مردم ما مردم نجیبی هستند، آنها وقتی ببینند انقلاب به وجود آنها نیاز دارد، پای کار میآیند.
نحوه فعالیت و تبلیغات اعضای مجلس خبرگان در ایام انتخابات باید به چه شکل باشد؟
جایگاه معنوی مجلس خبرگان باید حفظ شود. اگر یک نماینده بخواهد برای کسب آرا وعدههای توخالی بدهد، آن قداست و وجاهت مجلس خبرگان کنار میرود و این به هیچ وجه رویه درستی نیست. الحمدلله این اتفاق در بین نمایندگان مجلس خبرگان رخ نداده است. حتی بنده مطلعم در یک استانی یک نماینده برای نماینده مقابل خود تبلیغات میکرد که به این فرد رأی بدهید؛ چون ما آمدهایم یک رقابت و مشارکت حداکثری رخ بدهد، ولی این فرد صلاحیت بیشتری نسبت به بنده دارند. اتفاقا این سبک از انتخابات باید در انتخابات دیگر هم الگو باشد؛ چرا که انتخابات نباید مسابقهای برای دنیا و انتصابات دنیوی باشد. قاعدتا این انتخابات از جنس دنیا نیست؛ بلکه مشارکتی است که آغاز مسئولیتی بزرگ برای خدمت به مردم است. بنابراین، اگر کسی در خود این توان را دید که میتواند خدمتی به مردم کند، نباید شانه خالی کند. این خدمت هم افتخار است؛ اما آن دوندگی و تلاش برای به دست آوردن یک کرسی اقدام شایستهای نیست.