صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۳  ، 
کد خبر : ۳۵۴۳۶۳

کتیبه سبز

پایگاه بصیرت / آقای حبیب چایچیان/ آقای محمدصادق آتشی

در سوخته

بوی خوش می‌آید اینجا، عود و عنبر سوخته؟
یا که بیت الله را کاشانه و در سوخته؟
از چه خون می‌گرید این دیوار و در؟ یا رب مگر
گلشن آل خلیل اینجا در آذر سوخته؟
خانه وحی از مَلک یک‌باره شد در ازدحام
اندرین غوغا مگر جبریل را پر سوخته؟
خانه زهراست اینجا، قتلگاه محسن است
آشیان قهرمان بدر و خیبر سوخته
سینه زهرا شکسته، چهره‌اش نیلی شده
مرتضی، خونین جگر قلب پیمبر، سوخته!
بر حریم عقل کل، دیوانه‌ای زد آتشی
کز غمش هر عاقلی را جان و پیکر سوخته
خیمه‌گاه کربلا را آتش از اینجا زدند
شد ز داغ محسن آخر کام اصغر، سوخته
گر نمی‌کرد اشک چشمانت «حسان» امداد من
می‌شد از آه من این اوراق دفتر، سوخته
 
 حبیب چایچیان 
 
 واعتصموا...
 
مسجد یکی، مناره یکی و اذان یکی‌ است
قبله یکی، کتاب یکی، آرمان یکی‌ است
ما را به گِرد کعبه، طوافی ‌است مشترک
یعنی قرار و مقصد این کاروان یکی ا‌ست
فرموده است: «و اعتصموا...، لا تفرّقوا»
راه نجات‌خواهی اگر ریسمان یکی‌ است
توحید حرف اول دین محمد است
اسلام ناب در همه جای جهان یکی ا‌ست
مکر یهود عامل جنگ و جدایی است
پس دشمن مقابل‌مان بی‌گمان یکی‌ است
سُنّی و شیعه فرق ندارد برای‌شان
وقت بریدن سَرِمان، تیغ‌شان یکی ا‌ست
سادات، پیش اهل تسنن گرامی‌اند
اکرام و احترام به این خاندان یکی است
دشمن! دسیسه تو به جایی نمی‌رسد
تا آن زمان که رهبر بیدارمان یکی‌ است
محمدصادق آتشی

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات