اگرچه نقدهای جدی به مدیریت صداوسیما وارد است و پس از اقدامات جدید نیز بسیاری از آنها پابرجاست اما این موضوع نباید باعث شود نقاط مثبت و رویههای اصلاح شده نیز نقطه ضعف نشان داده شود و به گونهای بیان شود که اتفاق مثبتی رخ نداده است.
در این میان نوجوانی اردبیلی که اخیرا ویدئوهای او (واقعیه یا کیکه) در شبکههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفته، پنجشنبه شب گذشته میهمان یکی از آیتمهای برنامه یلدایی شبکه 3 سیما بود و دقایقی با مجری در رابطه با فعالیت خود به گپوگفت پرداخت که در ادامه به این موضوع اشاره خواهم کرد.
* رویه سابق بد است، رویه جدید خوب نیست
برخی رویه سابق صداوسیما را خالصسازی خوانده و حضور مکرر چهرههایی مثل مهران رجبی را نماد اقدام غلط صداوسیما در عدم دعوت و همکاری با چهرههای متنوع میدانستند. در چند مناسبت اخیر شاهد حضور چهرههای متفاوت سیاسی و سلبریتیهای مختلف روی آنتن صداوسیما بودیم. طبیعتا در این شرایط این دسته از شاکیان از رویه سابق صداوسیما باید رویه جدید را به فال نیک میگرفتند و آن را مثبت میخواندند اما در این بین شاهد هستیم که با تاکید بر حضور یک نوجوان در یک آیتم برنامه یکی از شبکهها، بدون اشاره به اتفاقات مثبت و حضور دهها میهمان یلدایی دیگر، آن را تبدیل به نماد ضعف صداوسیما کردهاند.
بیشتر به نظر میرسد این دسته اینجا خود نماد تناقض هستند، چرا که طبیعتا با اصلاح رویه باید رویکرد جدیدی اتخاذ میکردند، به این معنا که اتفاقاتی را که سابقا به آن نقد داشتهاند و حالا رو به اصلاح است تحسین میکردند و اگر صرفا به حضور آن نوجوان نقد دارند، در کنار بیان نقاط مثبت به آن ضعف نیز در جای خود و به اندازه خود میپرداختند.
* ساخت برنامه بدون ایراد؟
در شبهای یلدایی صداوسیما شبکههای مختلف میزبان میهمانان مختلفی بودند و آیتمهای متنوعی را عرضه کردند؛ از حضور چهرههای ورزشی و هنری تا چهرههای فرهنگی و فرهیخته. به عبارتی شاید مجموع میهمانان مطرح صداوسیما در این 2 شب حدود 200 چهره باشد که در آیتمهای مختلف حضور پیدا کردند. در این میان در یکی از آیتمهای کوتاه یکی از شبهای یلدایی صداوسیما، حضور نوجوانی به چشم میخورد که این روزها بسیاری ویدئوهای او را دیدهاند. برخی به حضور این نوجوان در صداوسیما نقد دارند که بعضی از این نقدها قابل تامل و توجه است. عدهای هم از حضور این نوجوان خرسند هستند و آن را وجهی از سرگرمی سالم میدانند که در صداوسیما جا دارد به آن پرداخته شود. نکتهای که اما در اینجا حائز اهمیت است تبدیل یک از 200 به یک نماد برای زیر سوال بردن همه اقدامات صداوسیما در شبهای گذشته است. کدام منتقد منصفی میتواند حضور بیش از 200 میهمان را که برخی از آنان نماد شکسته شدن تحریم سلبریتیها هستند نادیده بگیرد یا برنامههای شاد و متنوعی را که در این 2 شب تدارک دیده شده بود در نظر نگیرد و در عوض حضور یک نوجوان در یکی از آیتمهای کوتاه یکی از برنامهها را سر دست بگیرد و آن را نماد اقدامات صداوسیما در شب یلدا معرفی کند؟ به نظر میرسد در اینجا بحث فراتر از نقد به صداوسیما و حضور یک نوجوان در برنامه است و شاید به دعواهای جدیتری در سطوح دیگری برمیگردد.
ساخت برنامههای متنوع و طولانی با میهمانان متفاوت نمیتواند بدون اشکال و خطا باشد و حتما نقدهایی به آن وارد است اما باید دید کفه مجموع برنامههای صداوسیما به کدام سمت سنگینی میکند؟ به سمت اصلاح رویههای پراشکال سابق یا استمرار آن رویهها؟
باید دید رویههای جدید صداوسیما در مجموع به رشد و احیای آن کمک میکند یا در حال افول و عقبروی است؟
پاسخ به این سوالات میتواند نشان دهد که چقدر نقدها منصفانه است و جنبه کمک و دلسوزی برای صداوسیما دارد.
* دیدن مجازی، نماد تناقض؟
برخی حضور نوجوان اردبیلی روی آنتن صداوسیما را نماد تعارض میدانند، چرا که این شخص در پلتفرمی مطرح شده که در کشور فیلتر است، افرادی که این گزاره را مطرح میکنند احتمالا طرفدار خالصسازی هستند، چرا که صرفا با این پیشفرض است که دیدن واقعیتهای فضای مجازی توسط رسانه ملی، به بهانه تناقض نقد میشود. در حالی که این مساله هم پاسخ دارد که اعمال محدودیت در یک فضا، تجویز نادیده گرفتن واقعیتها و مسائل آن نیست.
با همه این اوصاف و نقدهای جدی که به صداوسیما وجود دارد، منتقد منصف به رویههای اصلاح شده آفرین میگوید و رویههای غلطی را که پابرجاست نقد میکند، با یک اشتباه کل اقدامات مثبت را زیر سوال نمیبرد و از بیان رشدها هراسی ندارد چرا که او به گفته خود دلسوز و به دنبال اصلاح است، در این حال باید با اصلاح خوشحال شود نه آنکه در روند اصلاح نقطه ضعفی را سر دست بگیرد و مجموعه در حال اصلاح و مخاطبی را که شاهد اصلاح است دلسرد کند.
منبع: روزنامه وطن امروز/علی رنجبر