چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی فرصت مغتنمی را فراهم کرده است تا بیشتر با سیره و سلوک معنوی و اعتقادی، رفتاری، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی وی آشنا شویم. جامعه سردرگم و فروغلتیده در منجلاب فساد و بداخلاقی سرمایهداری جهانی امروز تاب درخشش الماسهایی، همانند این شهید عزیز را ندارد؛ اما ما برای واکسینهسازی جامعه خود و تهذیب اخلاق و رفتار جوانان که به شدت در کانون آماج جنگ شناختی دشمنان قرار دارند، به الگویی خالص و ناب همانند شهید سلیمانی نیاز مبرم داریم تا مسیر تلاش آنها را روشن کند. ایثار، جهاد و شهادت، نقطه کانونی مکتب شهید سلیمانی است که از محورهای اساسی در فرهنگ اسلامی و عامل بقای اسلام و نظام اسلامی است. بر پایه این سه محور، اسلام بر روی پایههای خود ایستاده و در قبال هر طوفانی ایستادگی کرده است.
مقاومت پیامبر(ص) و اصحابش در شعب ابیطالب، پیروزی خون بر شمشیر در حادثه عاشورا، ظفرمندی لشکریان اسلام در حماسه هشت سال دفاع مقدس، پیروزی حزبالله در جنگ نابرابر 33 روزه لبنان، شکلگیری جبهه مقاومت و شکست جریان تکفیری ـ تروریستی داعش، مقاومت مقتدرانه و سرافرازانه فلسطینیان در غزه در بیش از دوماه گذشته، و مهمتر آنکه ماندگاری و پیشرفتهای همهجانبه انقلاب و نظام اسلامی در 45 سال اخیر، از جمله نمونههای گویا و روشن از واقعیت فرهنگ و مکتب شهداست که دفتر خونین آنان را مجاهدان فی سبیل الله در طول تاریخ رقم زدهاند.
درسآموزی از مکتب شهدا
فرهنگ ایثار و شهادت و در حقیقت، مکتب شهدا، درسهای فراوانی را به همگان میآموزد؛ ممنوعیت خنثی بودن در برابر طاغوتیان و قلدران جهانی و بیتفاوت نبودن در برابر ظلم و بیعدالتی اولین شاخصه آن است. نهادینه شدن مکتب شهدا، مکتب مقاومت و ایثار، رشادت و فداکاری، دلدادگی و جانفشانی درراه آرمانهای اسلام، انقلاب و نظام اسلامی موجب تحکیم ارزشها و الگوهای اسلامیانقلابی در جامعه، عزت و سربلندی، رفاه و پیشرفت همهجانبه ایران اسلامی میشود. بهزانو درآوردن و شکست دشمنان اسلام در عرصه نبردهای گوناگون نیز از دیگر دستاوردهای مکتب شهیدان است.
در وضعیت امروز جامعه، همواره برای اندیشمندان، متفکران و دلسوختگان جامعه، سؤالات، دغدغهها و احساس خطرهایی از تهدید فرهنگ پربار دفاع و جهاد، مکتب ایثار و شهادت به عنوان یکی از نقطه آماجهای جنگ ترکیبی و جنگ شناختی و ادراکی دشمن مطرح است. همین احساس دغدغه و نگرانی از سوی رهبر معظم انقلاب، بارها با عنوان خطر تحریف و تضعیف فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت، در دیدارهای گوناگون بیان شده است:
«این دغدغه در ذهن من هست که فرهنگ جنگ و فرهنگ انقلاب و در حقیقت روحیه انقلاب، آن روحیهای که در جنگ، میدانی برای رشد و بالندگی پیدا کرده بود، از بین برود... اعتقادم این است که اگرچه جنگ بهخودیخود موضوعیتی ندارد؛ اما عرصه بسیار مهمی برای بروز روحیه اسلامی و انقلابی و خصلتهای مسلمانی درست است... حالا که دیگر جنگ نداریم و نمیخواهیم هم به دست خودمان جنگی درست کنیم که عرصه انقلاب بشود، لیکن آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند. ما باید ازآنچه در آن هشت سال جنگیدن اتفاق افتاده، آن روحیه مقاومت و فداکاری همراه با اخلاص، همانی که بهراستی در عرصههای جنگ ما وجود داشت، استفاده کنیم.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان، نویسندگان و هنرمندان دفتر هنر و ادبیات مقاومت، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی 1370/4/25)
تأکید مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی به بهرهگیری از گنجینه ایثار و فداکاری مجاهدان راه خداوند و الگوسازی و برجسته کردن زندگی و رفتار و سبک شهیدان همواره برای همه نسلهای گوناگون درسآموز است: «ما این همه جوان خوب (شهید) داریم. اینها را یکییکی در بیاورند، بگذارند جلوی جوان نسل حاضر. غیرت او را، همت او را، صداقت او را، سلامت او را، فداکاریهای او را، بینش بالای او را، رفتار نیک او را با مردم، با همنوعان، با پدر و مادر، با خانواده، با دوستان، بگذارند جلوی چشم جوان نسل امروز، خود این آموزنده است.» (بیانات در دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور 1391/2/13)
شاخصهای مکتب شهید سلیمانی
یکی از تربیتشدگان انقلاب اسلامی که با اعتقاداتی راسخ، دلی خوش، بصیرتی نافذ، رفتاری حکیمانه و عملی مجاهدانه، خادمی مردمدار و در حقیقت چهرهای که «شهید بود تا شهید شد»، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است. حاج قاسم شخصیتی چندوجهی داشت، او هم مرد میدان و هم راهگشای بنبستهای دیپلماسی بود و در عینحال ارتباطی وثیق با مردم داشت. سردار نماد هویت اسلامی ـ ایرانی است، او تنها شخصیت بزرگ نظامی ایران بود که در سطح یک مکتب درخشید. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در خطبه نمازجمعه دی 1398 با گرامیداشت و تجلیل از سردار رشید جهان اسلام حاج قاسم سلیمانی، ایشان را فراتر از یک «فرد» یاد کردند و سلیمانی را بهمثابه «مکتب» نامیدند و فرمودند: «ما به حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی، شهید عزیز به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم مکتب نگاه کنیم. یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز، با این چشم نگاه کنیم.» (1398/10/27)
مکتب را روش، سبک و منظومه فکری یک فرد، نهاد یا مجموعهای نامیدهاند. مکتب دربرگیرنده ایدئولوژی، جهانبینی و فلسفه تفکر، اندیشهورزی و اقدام و عمل است. در فرهنگ لغات، از مکتب بهعنوان مشرب فکری، مدرسه و نِحله نام برده شده است. (دارابی، خبرگزاری تسنیم، 1398)؛ بنابراین، روش و سبک، روحیات و گرایشها، تفکر و اندیشه، اقدام و رفتار شهید سلیمانی بهمثابه یک مکتب، امروزه میتواند گرههای کشور ما و جوامع اسلامی را در برونرفت از چالشهای هویتی در سطوح مختلف مورد توجه قراردهد.
مکتب شهید سلیمانی، الگوی مناسب برای راهبری نسل جدید جوامع اسلامی است که دچار چالشها و بحرانهای هویتیاند، پاسخهای روشن و شفاف در تفقه و تمسک به هویت اسلامی و زیست بوم خود داشته و با اتکا به مؤلفههای هویتی اسلامی، راه ترقی و پیشرفت و عبور از عقبماندگی و وابستگی به قدرتهای جهانی را با افتخار سربازی و خادمی برای مردم نشان میدهد.
امروزه، اگر راه نجات و پیشرفت برای ملت انقلابی ایران و مسلمانان جهان، در تمسک و راهبری به مکتب شهیدسلیمانی، بهعنوان جلوه عینی مکتب اهلبیت(ع) مکتب انقلاب اسلامی است، باید از این مکتب با تمام وجود حراست و پاسداری کرد. پاسداری از این مکتب در حقیقت، پاسداری از مبانی، اصول و جهتگیریها و ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای این مکتب است، نیازمند خواست، فهم، درک و تشخیص درست؛ حمایت، فداکاری و اقدام و عمل بهنگام و مناسب؛ و در نهایت هزینه و خرج کردن از مال، آبرو، جان و همه هستی خود برای «ماندگاری انقلاب اسلامی» بهعنوان میراث گرانقدر همه انبیا، اولیا، صلحا و شهدای الهی است.
کلام آخر
اگر سیدالشهدای مدافعین حرم که «مکتب سلیمانی» را بنیان نهاد و در شهادتنامهاش به رزمندهها و یادگاران جنگ فرمود: «یکی از شئون عاقبتبهخیری، نسبتِ با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبتبهخیری این است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبتبهخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را در دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است»، امروزه مفسر و مبین این مکتب، ولیفقیه است که با ایجاد رابطه و پیوند دلی و قلبی، تمسک به ولایت حقیقی ولایت امر و امتثال اوامر و نواهی امام خامنهای، میتوان مکتب شهید سلیمانی را به عنوان مکتب خادمی برای سعادت مردم در ابعاد، عرصهها و سطوح گوناگون ملی و فراملی طرح و تبیین کرد و تحقق بخشید.